۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '،ع' به '، ع') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
كتاب «گوهر مراد» شامل امهات مسائل كلام،حكمت، | كتاب «گوهر مراد» شامل امهات مسائل كلام،حكمت، اخلاق، عرفان و اصول خمسه مىباشد. | ||
شايد بتوان گفت اين كتاب از بهترين كتبى است كه در موضوع خود به زبان فارسى نگاشته شده است.آیتالله شهيد قاضى طباطبائى در مورد اين كتاب مىگويد«از اشهر تاليفات [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|محقق لاهيجى]] كتاب گوهر مراد است كه آن را به زبان فارسى با عبارات سليس و دلپذير تاليف فرموده است و از نفيسترين كتبى است كه به زبان فارسى در اصول دين و معارف الهيه و عقايد دينيه اسلاميه نوشته شده است و مولف محقق آن مشرب خوب و مسلك مرغوب داشته است و بر ناظر بر آن كتاب ظاهر است كه آن بزرگوار حتى الامكان در تصحيح كلمات و عبارات و اعتقادات علماء كوشيده و در حقيقت اختلافى در ميان نديده است.»[1] | شايد بتوان گفت اين كتاب از بهترين كتبى است كه در موضوع خود به زبان فارسى نگاشته شده است.آیتالله شهيد قاضى طباطبائى در مورد اين كتاب مىگويد«از اشهر تاليفات [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|محقق لاهيجى]] كتاب گوهر مراد است كه آن را به زبان فارسى با عبارات سليس و دلپذير تاليف فرموده است و از نفيسترين كتبى است كه به زبان فارسى در اصول دين و معارف الهيه و عقايد دينيه اسلاميه نوشته شده است و مولف محقق آن مشرب خوب و مسلك مرغوب داشته است و بر ناظر بر آن كتاب ظاهر است كه آن بزرگوار حتى الامكان در تصحيح كلمات و عبارات و اعتقادات علماء كوشيده و در حقيقت اختلافى در ميان نديده است.»[1] | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مقالۀ اول:در علم خودشناسى،اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است،باب اول در بيان حقيقت جسم مىباشد كه داراى يازده فصلمىباشد.فصول اين باب عبارتند از:بيان معناى علم و ادراك،مباحث مربوط به جوهر و عرض،اثبات صورت نوعيه،مباحث مربوط به اجسام فلكيه،اثبات تناهى ابعاد و امتدادات،مباحث مربوط به عناصر،كيفيت حصول مزاج، مباحث مربوط به مركبات ناقصه و احوال مشتركۀ اجسام. | مقالۀ اول:در علم خودشناسى،اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است،باب اول در بيان حقيقت جسم مىباشد كه داراى يازده فصلمىباشد.فصول اين باب عبارتند از:بيان معناى علم و ادراك،مباحث مربوط به جوهر و عرض،اثبات صورت نوعيه،مباحث مربوط به اجسام فلكيه،اثبات تناهى ابعاد و امتدادات،مباحث مربوط به عناصر،كيفيت حصول مزاج، مباحث مربوط به مركبات ناقصه و احوال مشتركۀ اجسام. | ||
باب دوم از اين مقاله مسائلى در مورد روح انسانى مورد بحث قرار مىدهد كه خود از 9 فصل تشكيل يافته است.در فصول اين باب بحث شده است از مغايرت نفس ناطقه با | باب دوم از اين مقاله مسائلى در مورد روح انسانى مورد بحث قرار مىدهد كه خود از 9 فصل تشكيل يافته است.در فصول اين باب بحث شده است از مغايرت نفس ناطقه با بدن، علم نفس به ذات خود و ماسواى خود،قواى حيوانيه و نباتيه،قوۀ نظرى و عملى،مناسبت نفس ناطقه با بدن،كيفيت حدوث نفس ناطقه،بطلان تناسخ،نفوس فلكيه و مجردات عقليه و اثبات بقاى نفوس ناطقه بعد از مفارقت از بدن. | ||
مقالۀ دوم در علم خداشناسى است كه از سه باب تشكيل يافته است. | مقالۀ دوم در علم خداشناسى است كه از سه باب تشكيل يافته است. | ||
باب اول اين مقاله در اثبات واجب الوجود است كه 7 فصل دارد و مباحثى كه در فصول اين باب آمده عبارتند از:معناى وجود و عدم و ماهيت و مفهوم،خواص واجب الوجود خواص ممكن،اقسام سابقيت و | باب اول اين مقاله در اثبات واجب الوجود است كه 7 فصل دارد و مباحثى كه در فصول اين باب آمده عبارتند از:معناى وجود و عدم و ماهيت و مفهوم،خواص واجب الوجود خواص ممكن،اقسام سابقيت و مسبوقيت، علت و معلول،حدوث عالم و اثبات واجب الوجود. | ||
باب دوم از اين مقاله در بيان صفات واجب الوجود مىباشد كه 6 فصل دارد.مباحثىكه در اين فصول بحث شدهاند عبارتند از:صفات سلبيه و صفات | باب دوم از اين مقاله در بيان صفات واجب الوجود مىباشد كه 6 فصل دارد.مباحثىكه در اين فصول بحث شدهاند عبارتند از:صفات سلبيه و صفات ثبوتيه، عينيت صفات واجب تعالى،تقسيم صفات ثبوتيه،بيان قدرت واجب تعالى و اراده و اختيار او، علم واجب تعالى و بيان بقيۀ صفات حضرت حق. | ||
باب سوم از مقالۀ دوم در افعال واجب الوجود مىباشد كه 15 فصل دارد و در آن بحث شده است از حقيقت فعل،مجهول بودن ماهيات،كيفيت صدور معلول از علت،صادر اول و مراتب | باب سوم از مقالۀ دوم در افعال واجب الوجود مىباشد كه 15 فصل دارد و در آن بحث شده است از حقيقت فعل،مجهول بودن ماهيات،كيفيت صدور معلول از علت،صادر اول و مراتب موجودات، علت اختلاف صور عناصر، علت فيضان نفوس ناطقه،كيفيت ربط حادث به قديم،كيفيت فاعليت حق بر اشياء، عنايت الهى و تدبير الهى،قضاء و قدر،منشأ شرور،افعال عباد،سبب اجابت دعوات و حدوث خوارق عادات و حقيقت ملك و جن و شيطان. | ||
مقالۀ سوم در فرمان خداشناسى مىباشد كه از چهار باب تشكيل يافته است. | مقالۀ سوم در فرمان خداشناسى مىباشد كه از چهار باب تشكيل يافته است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
باب دوم از اين مقاله به بحث از نبوت پرداخته است 21 فصل دارد.مباحثى كه در اين فصول مطرح شده است عبارتند از:اثبات نبوت به طريقۀ نقلى،وجوب بعثت انبياء به طريقۀ متكلمين و حكماء و صوفيه،حقيقت نبوت و ذكر خواص نفس نبوى،غايت انسانيت بودن نبوت،مرتبۀ خاتميت،كيفيت دعوت نبى،وجوب عبادات و منافعآنها،وجوب عصمت انبياء،كيفيت وقوع معجزات و اخبار به مغيبات،كيفيت معرفت نبى،اثبات نبوت پيغمبر خاتم،مراد از ضرورى دين،خصائص حضرت محمد(ص)،طبقات انبياء،افضليت حضرت محمد(ص)از سائر انبياء،معراج پيامبر و بحث از كرامات اولياء. | باب دوم از اين مقاله به بحث از نبوت پرداخته است 21 فصل دارد.مباحثى كه در اين فصول مطرح شده است عبارتند از:اثبات نبوت به طريقۀ نقلى،وجوب بعثت انبياء به طريقۀ متكلمين و حكماء و صوفيه،حقيقت نبوت و ذكر خواص نفس نبوى،غايت انسانيت بودن نبوت،مرتبۀ خاتميت،كيفيت دعوت نبى،وجوب عبادات و منافعآنها،وجوب عصمت انبياء،كيفيت وقوع معجزات و اخبار به مغيبات،كيفيت معرفت نبى،اثبات نبوت پيغمبر خاتم،مراد از ضرورى دين،خصائص حضرت محمد(ص)،طبقات انبياء،افضليت حضرت محمد(ص)از سائر انبياء،معراج پيامبر و بحث از كرامات اولياء. | ||
باب سوم از مقالۀ سوم به بحث از امامت پرداخته است در اين باب طى 12 فصل بحث شده است از معناى امامت و وجوب عصمت | باب سوم از مقالۀ سوم به بحث از امامت پرداخته است در اين باب طى 12 فصل بحث شده است از معناى امامت و وجوب عصمت امام، علت اختلاف در امامت،منصوص بودن امامت امير المومنين(ع)،فضائل امير المومنين(ع)، نفى امامت و خلافت بلافصل غير حضرت على(ع)،اثبات امامت ائمه اثنى عشر و بيان بعضى از خصائص ائمه(ع). | ||
باب چهارم از مقالۀ سوم در مورد معاد است.مولف در اين باب در طى 10 فصل بحث نموده از حقيقت | باب چهارم از مقالۀ سوم در مورد معاد است.مولف در اين باب در طى 10 فصل بحث نموده از حقيقت روح، عالم مثال،حقيقت معاد،حقيقت لذت و الم،حقيقت سؤال قبر و عذاب قبر و احوال برزخ،نظر مذاهب مسلمين در حقيقت معاد،نظر حكماء در حقيقت معاد،حقيقت روز قيامت و حشر و حقيقت جنت و نار. | ||
خاتمه كتاب را مولف اختصاص داده است به بحث از سلوك راه باطن.او در دو مقصد بحث نموده است از طرقسلوك كه طريق حكمت و تهذيب اخلاق و طريق محققين از عرفا و صوفيه از علماى شريعت مىباشد. | خاتمه كتاب را مولف اختصاص داده است به بحث از سلوك راه باطن.او در دو مقصد بحث نموده است از طرقسلوك كه طريق حكمت و تهذيب اخلاق و طريق محققين از عرفا و صوفيه از علماى شريعت مىباشد. |
ویرایش