۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عين القضات همدانى' به 'عين القضات همدانى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''احمد بن محمد بن محمد طوسى غزالى'''، مؤلف، واعظ و عارف برجسته قرن پنجم و ششم و برادر كوچكتر ابوحامد محمد غزالى، بود. كنيه وى، ابوالفتوح و القابش مجد الدين، زين الدين و حجتالاسلام بود <ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 60 و 62</ref>. | |||
تاريخ و محل تولد او در منابع ذكر نشده، اما چون زندگى و تحصيلات اين دو برادر به هم نزديك بوده، بر اساس تاريخ و محل تولد محمد، احتمالا احمد نيز در طابران طوس و دو سه سالى پس از برادرش محمد، در452 يا 453 به دنيا آمده است | تاريخ و محل تولد او در منابع ذكر نشده، اما چون زندگى و تحصيلات اين دو برادر به هم نزديك بوده، بر اساس تاريخ و محل تولد محمد، احتمالا احمد نيز در طابران طوس و دو سه سالى پس از برادرش محمد، در452 يا 453 به دنيا آمده است <ref>پورجوادى، 1384ش، ص 167</ref>. | ||
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد | اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبكى، ج 6، ص 60، 193-195</ref>. | ||
احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است | احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است <ref>جامى، ص 379، 559</ref>. احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود <ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 61، 197؛ خواندمير، ج 2، ص 317</ref>. | ||
غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال مىكردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مىشدند | غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال مىكردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مىشدند <ref>سبكى، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>. از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد <ref>ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46</ref>. البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مىجست، صحيح ندانستهاند <ref>ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>. از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] <ref> ج 17، ص 238</ref> با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مىداند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرحشده در آن را فاسد مىشمرد. | ||
بيشتر تذكرهنويسان | بيشتر تذكرهنويسان <ref>يافعى، ج 3، ص 224؛ سبكى، ج 6، ص 61؛ حكيم، ص 666</ref> غزالى را فقيهى خواندهاند كه وعظش بر فقاهتش غلبه كرد و ديگر فضائلش تحتالشعاع وعظ قرار گرفت و مغفول واقع شد. | ||
احمد در كسوت صوفى و واعظ به شهرها و روستاهاى بسيارى در خراسان، آذربايجان و منطقه جبال و عراق سفر مىكرد، براى مردم وعظ مىگفت و به دستگيرى مستعدان مىپرداخت. در هر شهرى نيز علاقهمندان بسيار مىيافت و مردم براى شنيدن سخنانش به مجالس وعظ وى هجوم مىآوردند | احمد در كسوت صوفى و واعظ به شهرها و روستاهاى بسيارى در خراسان، آذربايجان و منطقه جبال و عراق سفر مىكرد، براى مردم وعظ مىگفت و به دستگيرى مستعدان مىپرداخت. در هر شهرى نيز علاقهمندان بسيار مىيافت و مردم براى شنيدن سخنانش به مجالس وعظ وى هجوم مىآوردند <ref>سهروردى، ص 68؛ سبكى، ج 6، ص 60، 62، 201</ref>. گفتهاند كه غالبا در وعظ به خود وى هم حالى دست مىداد و مردم نيز چندان به هيجان مىآمدند كه فرياد مىكشيدند، جامه بر تن مىدريدند و جوانان در مجلس وى توبه مىكردند <ref>غزالى، 1376ش، ص 6، 42-43؛ ابن مستوفى، همان جا؛ سبكى، ج 6، ص 62</ref>. | ||
بدين ترتيب، غزالى به سبب سفرهاى بسيار و مجالس وعظى كه در بلاد اسلامى برپا كرد، نه تنها در زمان حيات خود شناخته شده بود، بلكه شاگردان و مريدان بسيار گرد خود جمع آورد. از جمله شاگردان وى در فقه و حديث، اين اشخاص بودند: | بدين ترتيب، غزالى به سبب سفرهاى بسيار و مجالس وعظى كه در بلاد اسلامى برپا كرد، نه تنها در زمان حيات خود شناخته شده بود، بلكه شاگردان و مريدان بسيار گرد خود جمع آورد. از جمله شاگردان وى در فقه و حديث، اين اشخاص بودند: | ||
«[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]» (متوفى 588)، از محدثان بزرگ شيعه | «[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]» (متوفى 588)، از محدثان بزرگ شيعه <ref>[[ابن شهرآشوب]]، ج 1، ص 9؛ افندى اصفهانى، ج 5، ص 125</ref>؛ «ابوالقاسم عمر بن محمد بن احمد بن عكرمه»،معروف به ابن برزى، فقيه شافعى (متوفى 560) <ref>ابن خلكان، ج 3، ص 444</ref> و «عبد الواحد آمدى» (متوفى 550)، مؤلف غرر الحكم و درر الكلم <ref>حاجى خليفه، ج 1، س 616</ref>. | ||
از جمله مشهورترين مريدان وى نيز [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] و ابونجيب سهروردى بودند | از جمله مشهورترين مريدان وى نيز [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] و ابونجيب سهروردى بودند <ref>جامى، ص 418، 420</ref>. | ||
تاريخ وفات غزالى را بنا بر برخى منابع در 517 | تاريخ وفات غزالى را بنا بر برخى منابع در 517 <ref>رافعى، ج 2، ص 160-161؛ جامى، ص 380؛ خواندمير، ج 2، ص 319</ref>، اما بنا بر اكثر منابع در 520 <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 240؛ ابن خلكان، ج 1، ص 98؛ ذهبى، ج 4، ص 45؛ يافعى، ج 3، ص 224-225</ref> ذكر كردهاند. وى در قزوين وفات يافت و در همان جا در محلهاى كه امروزه احمديه ناميده مىشود، به خاك سپرده شد <ref>حمد الله مستوفى، ص 783-784، 790؛ جامى، همان جا؛ قس اوحدى بليانى، ج 1، ص 255 كه مرقد وى را در بروجرد دانسته است</ref>. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
#سوانح: كتابى است به فارسى و به نثر در باره عشق و روانشناسى عاشق و معشوق از ديدگاه صوفيانه؛ | |||
#رسالة الطير؛ | |||
#مكاتبات؛ | |||
#رساله عينيه؛ | |||
#مجالس؛ | |||
#التجريد فى الكلمات التوحيد؛ | |||
#بحر المحبة فى اسرار المودة؛ | |||
#لباب الاحياء. | |||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
#ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغة، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بى جا، 1385 / 1965؛ | |||
#ابن اثير؛ | |||
#[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت 1412 / 1992؛ | |||
#همو، كتاب القُصّاص والمُذكرين، تحقيق قاسم سامرائى رياض 1403؛ | |||
#[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] عسقلانى، لسان الميزان، چاپ عبدالفتاح ابوغده، بيروت 1423 / 2002م؛ | |||
#ابن خلكان؛ | |||
#[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، مناقب آل ابىطالب، قم، بى تا؛ | |||
#ابن عماد حنبلى، شذرات الذهب فى اخبار من ذهب، بيروت 1399 / 1979م؛ | |||
#ابن كربلائى، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائى، تهران 1344 - 1349ش؛ | |||
#ابن مستوفى، تاريخ اربل، حققه و علق عليه سامى بن السيد خماس الصقار، بغداد 1980؛ | |||
#عبدالله افندى اصفهانى، [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق سيد احمد حسينى، قم 1401؛ | |||
#تقى الدين محمد اوحدى بليانى، تذكره عرفات العاشقين و عرضات العارفين، چاپ سيد محسن ناجى نصرآبادى، تهران 1388ش؛ | |||
#نصر الله پورجوادى، احمد غزالى، در «آشنايان ره عشق»، به كوشش محمودرضا اسفنديار، زير نظر نصر الله پورجوادى، تهران 1384ش؛ | |||
#همو، «داستانهايى از شاهدبازى احمد غزالى»، عقل و الهام در اسلام 2 جشننامه هرمان لندولت، زير نظر تدلاوسن، تهران 1387ش؛ | |||
#همو، «مجلس احمد غزالى با حضور يوسف صوفى»، معارف، دوره نوزدهم، ش 1، ص 3؛ | |||
#[[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، نفحات الانس من حضرات القدس، چاپ محمود عابدى، تهران 1386ش؛ | |||
#حاجى خليفه؛ | |||
#محمدتقى خان حكيم، گنج دانش جغرافياى تاريخى شهرهاى ايران، مقدمه عبدالحسين نوايى، چاپ محمدعلى صوتى و جمشيد كيانفر، تهران 1366ش؛ | |||
#حمد الله مستوفى، تاريخ گزيده، خواندمير، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح الدين المنجد، كويت 1984؛ | |||
#عبدالكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش عزيز الله عطاردى، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛ | |||
#سعد الدين وراوينى، مرزباننامه، چاپ [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تهران 1367ش؛ 22. عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛ | |||
#ابوحفض شهاب الدين عمر بن محمد بن عبدالله سهروردى، كتاب عوارف المعارف، بيروت 1966م؛ | |||
#محمد خليل شروانى، نزهة المجالس، چاپ محمدامين رياحى، تهران 1366ش؛ | |||
#شمس الدين محمد تبريزى، مقالات شمس تبريزى، چاپ محمدعلى موحد، تهران 1369ش؛ | |||
#احمد غزالى، مجموعه آثار فارسى احمد غزالى، چاپ احمد مجاهد، تهران 1358ش؛ | |||
#همو، سوانح، بر اساس تصحيح هلموت ريتر، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1359ش؛ | |||
#همو، داستان مرغان متن فارسى رسالة الطير خواجه احمد غزالى، به انضمام رسالة الطير [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1355ش؛ | |||
#همو، بحر المحبة فى اسرار المودة فى تفسير يوسف، بى جا، بى تا؛ | |||
#همو، مكاتبات خواجه احمد غزالى با [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] ، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1356ش؛ | |||
#همو، «مكتوبى از احمد غزالى»، چاپ نصر الله پورجوادى، در جاويدان خرد، س 3، ش 1، بهار 1356 الف؛ | |||
#همو، التجريد فى كلمة التوحيد، چاپ احمد مجاهد، 1384ش؛ | |||
#همو، مجالس، تقريرات احمد غزالى عارف متوفى 520، متن عربى با ترجمه فارسى، نسخه منحصربهفرد مورخ 807، چاپ احمد مجاهد، تهران 1376ش؛ | |||
#ابوحامد محمد غزالى، اسرار عشق يا درياى محبت، ترجمه بحر المحبة فى اسرار المودة، ترجمه ميرزا ابوالحسن فقيهى آيتاللهزاده گيلانى، قم 1378ش؛ | |||
#ابومحمد عبدالله بن اسعد يافعى يمينى، مرآة الجنان و عبرة اليقظان، حيدرآباد دكن 1338؛ | |||
#رضاقلى خان هدايت، مجمع الفصحاء، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1382ش. | |||
ویرایش