پرش به محتوا

مشاهد الإلوهية يا شرح كبير بر الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ملا صدرا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:




«مشاهد الإلوهية يا شرح كبير بر الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ملا صدرا»، از آثار فلسفى استاد غلامحسين رضانژاد (متخلص به نوشين) -متولد 1313ش- است كه در آن، مطالب كتاب «شواهد الربوبية» نوشته [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] شيرازى را از آغاز تا انجام در طى سه سال به صورت مفصل شرح كرده است (متن كتاب، ج 3، ص 1725). در اين كتاب، بين عنوان روى جلد، صفحه شناسنامه و صفحات كتاب هماهنگى كامل برقرار نيست و نام كتاب به چند صورت ذكر شده است. اين شرح بزرگ در سه جلد تنظيم شده بدين‌ترتيب كه شارح محترم در مقدمه جلد اول، زندگى و شرح حال ملاصدرا را به صورت مشروح بيان كرده است. به نظر ايشان، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] شيرازى فيلسوف بزرگى است كه دست كم در چهل مورد نوآورى كرده است. (مقدمه، جلد 1، ص 108- 201). شارح در اين اثر، نخست متن عربى يعنى جمله يا جملاتى از شواهد الربوبية را ذكر كرده و بعد ترجمه فارسى آن را آورده و آنگاه اقدام به شرح تفصيلى كرده است. همچنين نويسنده با بيان هفت نكته درباره شخصيّت معنوى صدرالمتألّهين به تجليل از مقام علمى و فلسفى ايشان و تأثير زندگى و انديشه‌هاى وى بر نظرات حكيمان بعدى پرداخته است (همان، ص 202- 231).
'''مشاهد الإلوهية يا شرح كبير بر الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ملا صدرا'''، از آثار فلسفى استاد غلامحسين رضانژاد (متخلص به نوشين) -متولد 1313ش- است كه در آن، مطالب كتاب «شواهد الربوبية» نوشته [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] شيرازى را از آغاز تا انجام در طى سه سال به صورت مفصل شرح كرده است (متن كتاب، ج 3، ص 1725). در اين كتاب، بين عنوان روى جلد، صفحه شناسنامه و صفحات كتاب هماهنگى كامل برقرار نيست و نام كتاب به چند صورت ذكر شده است. اين شرح بزرگ در سه جلد تنظيم شده بدين‌ترتيب كه شارح محترم در مقدمه جلد اول، زندگى و شرح حال ملاصدرا را به صورت مشروح بيان كرده است. به نظر ايشان، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] شيرازى فيلسوف بزرگى است كه دست كم در چهل مورد نوآورى كرده است. (مقدمه، جلد 1، ص 108- 201). شارح در اين اثر، نخست متن عربى يعنى جمله يا جملاتى از شواهد الربوبية را ذكر كرده و بعد ترجمه فارسى آن را آورده و آنگاه اقدام به شرح تفصيلى كرده است. همچنين نويسنده با بيان هفت نكته درباره شخصيّت معنوى صدرالمتألّهين به تجليل از مقام علمى و فلسفى ايشان و تأثير زندگى و انديشه‌هاى وى بر نظرات حكيمان بعدى پرداخته است (همان، ص 202- 231).


شارح تصريح كرده است كه علاوه بر اينكه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، در جميع كتب و رسائل فلسفى خود، و در هر نكته لطيف و باريك عقلى؛ شاهدى از قرآن حكيم آورده و به دليل نقلى از كلام اللّه مجيد در جهت تأييد يا ردّ عقيده و نظريّه‌اى، استناد كرده است؛ در آثار منظوم خود بالصّراحه در عظمت شئون ائمّه عصمت و طهارت و خاندان جليل‌القدر نبوّت، داد سخن داده است (همان، ص 210- 211). با اينكه شارح محترم، معاصر است ولى اين شرح از نظر بيان و چگونگى عرضه مطالب چندان كه بايد و شايد رسا و شيوا و به قلم روز نوشته نشده و بيشتر شبيه شرح‌هاى قديمى در حوزه‌هاى علوم اسلامى است. به عنوان مثال، ايشان اين عبارت «الحمدللّه الّذي تجلّى لقلوب العارفين بأسرار المبدأ و المعاد» را به اين صورت ترجمه و شرح كرده است: «جنس حمد و حقيقت و اقسام آن، اختصاص به خداوندگارى دارد كه براى شناساندن خود از باطن أحديّت غيبيّه، به صورت اسماء و صفاتش، بر مظاهر و مجالى قلوب عارفان مراتب ظهور خويش، به اسرار مبدأ و معاد، يا اوّل و آخر و ظاهر و باطن نمايان گرديد» (متن كتاب،ج 1، ص 3). به اين ترتيب نويسنده شرح، اثر خودش را محدود به گروهى خاصّ ساخته است و اثر حاضر شايد براى برخى از استادان و پژوهشگران فلسفه اسلامى كه با زبان عربى و اصطلاحات فلسفى و عرفانى آشنايى كافى دارند، در مواردى سودمند و راهگشا باشد.
شارح تصريح كرده است كه علاوه بر اينكه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، در جميع كتب و رسائل فلسفى خود، و در هر نكته لطيف و باريك عقلى؛ شاهدى از قرآن حكيم آورده و به دليل نقلى از كلام اللّه مجيد در جهت تأييد يا ردّ عقيده و نظريّه‌اى، استناد كرده است؛ در آثار منظوم خود بالصّراحه در عظمت شئون ائمّه عصمت و طهارت و خاندان جليل‌القدر نبوّت، داد سخن داده است (همان، ص 210- 211). با اينكه شارح محترم، معاصر است ولى اين شرح از نظر بيان و چگونگى عرضه مطالب چندان كه بايد و شايد رسا و شيوا و به قلم روز نوشته نشده و بيشتر شبيه شرح‌هاى قديمى در حوزه‌هاى علوم اسلامى است. به عنوان مثال، ايشان اين عبارت «الحمدللّه الّذي تجلّى لقلوب العارفين بأسرار المبدأ و المعاد» را به اين صورت ترجمه و شرح كرده است: «جنس حمد و حقيقت و اقسام آن، اختصاص به خداوندگارى دارد كه براى شناساندن خود از باطن أحديّت غيبيّه، به صورت اسماء و صفاتش، بر مظاهر و مجالى قلوب عارفان مراتب ظهور خويش، به اسرار مبدأ و معاد، يا اوّل و آخر و ظاهر و باطن نمايان گرديد» (متن كتاب،ج 1، ص 3). به اين ترتيب نويسنده شرح، اثر خودش را محدود به گروهى خاصّ ساخته است و اثر حاضر شايد براى برخى از استادان و پژوهشگران فلسفه اسلامى كه با زبان عربى و اصطلاحات فلسفى و عرفانى آشنايى كافى دارند، در مواردى سودمند و راهگشا باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش