۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
نويسنده در نوشتن اين كتاب از سندهايى بهره برده كه به همت پولپلى يو در 1936 به دست آمده و افزون بر اينها، از سكههاى دوره ايلخانان كه رواج زبانهاى گوناگون را در دستگاه دولت و نقصان عيار مسكوكات (بحران اقتصادى) و رابطه دولت را با ديگر اديان نشان مىدهد، بسيار كمك گرفته است. او كتابهاى فارسى را در اينباره، نوشته كسانى مىداند كه در خدمت مغولان بودند يا دست كم با آنان پيوندى نيكو داشتند و از اينرو، آثار جوينى، رشيد الدين، وصاف، كاشانى، حافظ ابرو و حمدالله مستوفى نزد وى بىطرفانه و واقعگرا نيستند. او در گفتار بلندى به سنجش هر يك از آنها با يكديگر مىپردازد و نقطههاى اشتراك و افتراق آنها را نشان مىدهد. او همچنين از منابع سريانى و ارمنى سود جسته و با اشاره به نويسندگان مسيحى اين منابع، ويژگىهاى آثارشان را بر شمرده است. برخى از آثار عربى نيز از ديگر منابع نويسنده به شمار مىروند كه بيرون از قلمرو مغولان نوشته شدهاند. نويسنده، آثار غربيان را در اينباره ناسودمند مىداند، زيرا آنها به حمله مغولان به سيلزى، لهستان و مجارستان (1241 م) اشاره كرده و از دوران حمله آنان به ايران سخن نگفتهاند. او آثار روسى و سياحتنامههاى عبرى را براى نوشتن تاريخ مغول در ايران مهم نمىشمرَد. | نويسنده در نوشتن اين كتاب از سندهايى بهره برده كه به همت پولپلى يو در 1936 به دست آمده و افزون بر اينها، از سكههاى دوره ايلخانان كه رواج زبانهاى گوناگون را در دستگاه دولت و نقصان عيار مسكوكات (بحران اقتصادى) و رابطه دولت را با ديگر اديان نشان مىدهد، بسيار كمك گرفته است. او كتابهاى فارسى را در اينباره، نوشته كسانى مىداند كه در خدمت مغولان بودند يا دست كم با آنان پيوندى نيكو داشتند و از اينرو، آثار جوينى، رشيد الدين، وصاف، كاشانى، حافظ ابرو و حمدالله مستوفى نزد وى بىطرفانه و واقعگرا نيستند. او در گفتار بلندى به سنجش هر يك از آنها با يكديگر مىپردازد و نقطههاى اشتراك و افتراق آنها را نشان مىدهد. او همچنين از منابع سريانى و ارمنى سود جسته و با اشاره به نويسندگان مسيحى اين منابع، ويژگىهاى آثارشان را بر شمرده است. برخى از آثار عربى نيز از ديگر منابع نويسنده به شمار مىروند كه بيرون از قلمرو مغولان نوشته شدهاند. نويسنده، آثار غربيان را در اينباره ناسودمند مىداند، زيرا آنها به حمله مغولان به سيلزى، لهستان و مجارستان (1241 م) اشاره كرده و از دوران حمله آنان به ايران سخن نگفتهاند. او آثار روسى و سياحتنامههاى عبرى را براى نوشتن تاريخ مغول در ايران مهم نمىشمرَد. | ||
نشانى هر يك از اين منابع در پانوشتهاى كتاب آمده و فهرست الفبايى نام نويسندگانى كه در متن از آنها ياد شده و فهرست مآخذ و نمايه كسان و جاىها و اقوام و ملل و. ..، در پايان كتاب جاى گرفته و شجرهنامهاى از اعضاى اصلى خاندان ايلخانان و نقشهاى از ايران در دوران فرمانروايى مغولان نيز بر آن افزوده شده است. اگرچه هيچ مقدمهاى از مترجم درباره كتاب يا چگونگى ترجمه آن در آغاز اثر نيست، ترجمه آن را مىتوان نيكو و دقيق دانست. | نشانى هر يك از اين منابع در پانوشتهاى كتاب آمده و فهرست الفبايى نام نويسندگانى كه در متن از آنها ياد شده و فهرست مآخذ و نمايه كسان و جاىها و اقوام و ملل و...، در پايان كتاب جاى گرفته و شجرهنامهاى از اعضاى اصلى خاندان ايلخانان و نقشهاى از ايران در دوران فرمانروايى مغولان نيز بر آن افزوده شده است. اگرچه هيچ مقدمهاى از مترجم درباره كتاب يا چگونگى ترجمه آن در آغاز اثر نيست، ترجمه آن را مىتوان نيكو و دقيق دانست. | ||
==منابع مقاله == | ==منابع مقاله == | ||
ویرایش