۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[[[' به '[[') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]' به 'ابن حجر عسقلانى') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#هرچند مشهور شده است كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتابى به نام «قصص الأنبياء(ع)» دارد، ولى چنين نيست و اثر حاضر در واقع، اقتباسى است؛ يعنى از كتاب ديگر همين نويسنده به نام «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» گرفته شده و نويسنده خودش اثرى مستقل به نام «قصص الأنبياء» تأليف نكرده است و شايد به همين جهت اين كتاب بدون مقدمه شروع شده است و علىرغم آنكه قصص انبياى الهى تمام نشده و زندگى پيامبر خاتم(ص) هنوز ذكر نشده (هرچند در موارد اندكى، اندك مطالبى بهصورت پراكنده درباره زندگى پيامبر اكرم(ص) آمده، تحت عنوان «ذكر مرور النبي(ص) بوادي الحجر من أرض ثمود عام تبوك» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص118-119</ref> و تحت عنوان «ذكر ثناء اللّه و رسوله الكريم على عبده و خليله إبراهيم» <ref>ر.ك: همان، ص160-170</ref>، وليكن در فصلى جداگانه و بهطور كامل به اين مطلب مهم پرداخته نشده است)، كتاب به پايان رسيده و به تعبير دقيقتر مطالب قطع شده و هيچ توضيحى نيز در اين مورد در پايان كتاب نيامده است و البته معناى اين مطلب چنين نيست كه اول و آخر كتاب افتاده است؛ شايد در نسخه كامل و اصلى، اين اطلاعات وجود داشته باشد. | #هرچند مشهور شده است كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتابى به نام «قصص الأنبياء(ع)» دارد، ولى چنين نيست و اثر حاضر در واقع، اقتباسى است؛ يعنى از كتاب ديگر همين نويسنده به نام «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» گرفته شده و نويسنده خودش اثرى مستقل به نام «قصص الأنبياء» تأليف نكرده است و شايد به همين جهت اين كتاب بدون مقدمه شروع شده است و علىرغم آنكه قصص انبياى الهى تمام نشده و زندگى پيامبر خاتم(ص) هنوز ذكر نشده (هرچند در موارد اندكى، اندك مطالبى بهصورت پراكنده درباره زندگى پيامبر اكرم(ص) آمده، تحت عنوان «ذكر مرور النبي(ص) بوادي الحجر من أرض ثمود عام تبوك» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص118-119</ref> و تحت عنوان «ذكر ثناء اللّه و رسوله الكريم على عبده و خليله إبراهيم» <ref>ر.ك: همان، ص160-170</ref>، وليكن در فصلى جداگانه و بهطور كامل به اين مطلب مهم پرداخته نشده است)، كتاب به پايان رسيده و به تعبير دقيقتر مطالب قطع شده و هيچ توضيحى نيز در اين مورد در پايان كتاب نيامده است و البته معناى اين مطلب چنين نيست كه اول و آخر كتاب افتاده است؛ شايد در نسخه كامل و اصلى، اين اطلاعات وجود داشته باشد. | ||
#در مقدّمه ناشر كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن معلوم نشده، آمده است كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در كتاب حاضر اخبار مربوط به قصص پيامبران را مطرح مىكند و با اعتماد بر كتاب و سنت آنچه را كه نسبتش به پيامبر(ص) درست است، ثابت مىكند و صحيح و سقيم را از يكديگر جدا مىسازد و اسرائيليات و احاديث مشكوك را دور مىاندازد. ما به خاطر ارزش و اهميت اين اثر، آن را تقديم به خوانندگان محترم مىكنيم با تكيه بر دقيقترين نسخههاى خطى تصحيحشده و مقابله با چند نسخه خطى و چاپى از كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]. سپس ناشر مشخصات برخى از نسخههاى خطى مورد اعتماد را ذكر كرده و همچنين گزارشى از زندگى و آثار علمى [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] آورده است. <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-8</ref>. شايان ذكر است كه ادعاى ناشر در مورد تصحيح و استفاده از دقيقترين نسخههاى خطى تصحيحشده و مقابله با چند نسخه خطى و چاپى... شگفتانگيز است! در واقع ناشر محترم عجولانه اين كتاب را منتشر كرده است؛ زيرا قبل از آنكه اين ناشر، كتاب حاضر را منتشر كند، كتابى به نام «تحفة النبلاء من قصص الأنبياء» منتشر شده است كه عبارت از تلخيصى است كه [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر | #در مقدّمه ناشر كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن معلوم نشده، آمده است كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در كتاب حاضر اخبار مربوط به قصص پيامبران را مطرح مىكند و با اعتماد بر كتاب و سنت آنچه را كه نسبتش به پيامبر(ص) درست است، ثابت مىكند و صحيح و سقيم را از يكديگر جدا مىسازد و اسرائيليات و احاديث مشكوك را دور مىاندازد. ما به خاطر ارزش و اهميت اين اثر، آن را تقديم به خوانندگان محترم مىكنيم با تكيه بر دقيقترين نسخههاى خطى تصحيحشده و مقابله با چند نسخه خطى و چاپى از كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]. سپس ناشر مشخصات برخى از نسخههاى خطى مورد اعتماد را ذكر كرده و همچنين گزارشى از زندگى و آثار علمى [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] آورده است. <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-8</ref>. شايان ذكر است كه ادعاى ناشر در مورد تصحيح و استفاده از دقيقترين نسخههاى خطى تصحيحشده و مقابله با چند نسخه خطى و چاپى... شگفتانگيز است! در واقع ناشر محترم عجولانه اين كتاب را منتشر كرده است؛ زيرا قبل از آنكه اين ناشر، كتاب حاضر را منتشر كند، كتابى به نام «تحفة النبلاء من قصص الأنبياء» منتشر شده است كه عبارت از تلخيصى است كه [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] از كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] انجام داده است. همانطوركه جناب آقاى غنيم بن عباس بن غنيم در مقدمهاش بر اثر مذكور يادآور شده <ref>ر.ك: تحفة النبلاء من قصص الأنبياء، ص4</ref> و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز تصريح كرده، اين كتاب تلخيصى از كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] است و علت اينكه مطالب مربوط به حضرت رسول اكرم(ص) را نياورده اين است كه نوشته: چون مقصودم اخبار اوائل بود و مىخواستم داستان پيامبران تا زمان پيامبر اكرم(ص) را بياورم، ولى مطلبى از سيره نبوى و حوادث خلفا بعد از ايشان، ننوشتم چون تصانيف درباره آن فراوان است <ref>همان، ص42</ref>. عبارات ناشر كتاب حاضر در مقدمه چنين القا مىكند كه گويى [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتابى به نام «قصص الأنبياء» داشته است؛ مثلا نوشته: «و في هذا الكتاب «قصص الأنبياء» يتعرض مصنفه الحافظ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] (صاحب التفسير المعروف) لجملة الأخبار فيحقق ما ثبت رفعه للنبي(ص) معتمدا في نقلها على الكتاب و السنة» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5</ref>؛ درحالىكه چنين نيست. در پايان به نظر مىرسد اين ناشر با عجله و با استفاده از كتاب [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و البته با مراجعه به «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]»، كتاب حاضر را توليد كرده است و متأسفانه روشمند و علمى انجام نداده و موارد لازم را توضيح نداده؛ مثل اينكه چرا زندگى و داستان حضرت رسول اكرم(ص) را نياورده؟! | ||
#علىرغم آنكه مطالب كتاب، به پايان نرسيده، وليكن در كتاب حاضر بعد از ذكر ساختن بيت لحم و قمامه، مطالب قطع شده است و هيچ جملهاى از ناشر يا مصحح كه اين قطع ناگهانى مطالب را توضيح دهد و توجيه كند، ذكر نشده است و جمله «و إلى هنا ينتهي كتاب قصص الأنبياء للإمام أبيالفداء إسماعيل بن كثير. و الحمد للّه على نعمته» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص540</ref>، نيز افزوده ناشر است كه البته چنين جملهاى در اينجا درست نيست؛ زيرا از سويى [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتاب جداگانهاى در زمينه قصص پيامبران الهى ننوشته و از سوى ديگر مطالب [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» نيز در زمينه قصص انبياء ادامه دارد و وقايع مربوط به حضرت رسول اكرم(ص) هم آمده كه بسيار مفصل است. | #علىرغم آنكه مطالب كتاب، به پايان نرسيده، وليكن در كتاب حاضر بعد از ذكر ساختن بيت لحم و قمامه، مطالب قطع شده است و هيچ جملهاى از ناشر يا مصحح كه اين قطع ناگهانى مطالب را توضيح دهد و توجيه كند، ذكر نشده است و جمله «و إلى هنا ينتهي كتاب قصص الأنبياء للإمام أبيالفداء إسماعيل بن كثير. و الحمد للّه على نعمته» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص540</ref>، نيز افزوده ناشر است كه البته چنين جملهاى در اينجا درست نيست؛ زيرا از سويى [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتاب جداگانهاى در زمينه قصص پيامبران الهى ننوشته و از سوى ديگر مطالب [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در كتاب «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]» نيز در زمينه قصص انبياء ادامه دارد و وقايع مربوط به حضرت رسول اكرم(ص) هم آمده كه بسيار مفصل است. | ||
#نويسنده در مطلبى تحت عنوان فضيلت يونس(ع) و اينكه خداى تعالى او را از رسولانش شمرده است، از رسول اكرم(ص) چند روايت نقل كرده است كه: «لا ينبغي لعبد أن يقول أنا خير من يونس بن متى» و بعد دو معنا براى اين روايت ذكر كرده است: 1. جايز نيست بر كسى كه خودش را برتر از يونس(ع) بشمارد؛ 2. براى هيچكس جايز نيست كه مرا برتر از يونس(ع) بشمارد. نويسنده سپس معناى دوم را ترجيح داده و با روايت ديگرى كه در اين باب آمده: «لا تفضلوني على الأنبياء و لا على يونس بن متى»، تأييد كرده و افزوده كه البته اين مطلب از باب تواضع پيامبر اكرم(ص) است <ref>ر.ك: همان، ص262-263</ref>. | #نويسنده در مطلبى تحت عنوان فضيلت يونس(ع) و اينكه خداى تعالى او را از رسولانش شمرده است، از رسول اكرم(ص) چند روايت نقل كرده است كه: «لا ينبغي لعبد أن يقول أنا خير من يونس بن متى» و بعد دو معنا براى اين روايت ذكر كرده است: 1. جايز نيست بر كسى كه خودش را برتر از يونس(ع) بشمارد؛ 2. براى هيچكس جايز نيست كه مرا برتر از يونس(ع) بشمارد. نويسنده سپس معناى دوم را ترجيح داده و با روايت ديگرى كه در اين باب آمده: «لا تفضلوني على الأنبياء و لا على يونس بن متى»، تأييد كرده و افزوده كه البته اين مطلب از باب تواضع پيامبر اكرم(ص) است <ref>ر.ك: همان، ص262-263</ref>. |
ویرایش