۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
كتاب«هداية المسترشدين»، نوشته علامه محقق، شيخ محمد تقى بن محمد رحيم(عبد الرحيم) رازى اصفهانى نجفى(متوفاى 1248ق)، به زبان عربى و شرح كتاب«معالم الدين» شيخ حسن، فرزند [[شهيد ثانى]] است. | كتاب«هداية المسترشدين»، نوشته علامه محقق، شيخ محمد تقى بن محمد رحيم(عبد الرحيم) رازى اصفهانى نجفى(متوفاى 1248ق)، به زبان عربى و شرح كتاب«معالم الدين» شيخ حسن، فرزند [[شهيد ثانى]] است. | ||
اين كتاب، مورد قبول و تعريف بزرگان و محققين علم اصول واقع شده، تا جايى كه مؤلف، | اين كتاب، مورد قبول و تعريف بزرگان و محققين علم اصول واقع شده، تا جايى كه مؤلف، به «صاحب حاشيه»، مشهور شده و حتى خاندان او نيز به اين اسم شهرت پيدا كردهاند و منظور از«صاحب حاشيه» به صورت مطلق و بدون قرينه، در كتابهاى اصولى، شيخ محمد تقى اصفهانى است. | ||
كتاب«هداية المسترشدين»، تحول عظيمى در علم اصول ايجاد كرده و بزرگانى همچون [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]، ميرزا حبيب اللّه رشتى، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و ديگر بزرگان و صاحبنظران علم اصول، به آن توجه كردهاند. | كتاب«هداية المسترشدين»، تحول عظيمى در علم اصول ايجاد كرده و بزرگانى همچون [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]، ميرزا حبيب اللّه رشتى، آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و ديگر بزرگان و صاحبنظران علم اصول، به آن توجه كردهاند. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
1. در مطلب اول از المقصد الثانى معالم، اين عبارت وجود دارد: «و إن كان بدون المناسبة فهو المرتجل. أصل لا ريب في وجوب الحقيقة اللغوية و العرفية...». | 1. در مطلب اول از المقصد الثانى معالم، اين عبارت وجود دارد: «و إن كان بدون المناسبة فهو المرتجل. أصل لا ريب في وجوب الحقيقة اللغوية و العرفية...». | ||
شارح، در بين | شارح، در بين كلمه «المرتجل» و«أصل» بحثى را آغاز كرده كه از صفحه 21 تا صفحه 91 ادامه پيدا مىكند. در ابتداى ورود به اين مبحث، اينطور مىنويسد: «و حيث إن المصنف اقتصر في مباحث الألفاظ على قليل من مطالبها و كان هناك فوائد يليق الإشارة إليها و مطالب جيّدة يتوقف كثير من المباحث المتعلّقة بالألفاظ عليها كان الحري الإشارة إلى ما يسع المقام لذكرها و لنضع ذلك في فوائد.» | ||
ايشان، در اين قسمت، 12 فايده را ذكر مىكنند كه مهمترين آنها عبارتند از: حقيقت و مجاز، وضع شخصى و نوعى، اقسام وضع به اعتبار موضوعله، وضع مفرد و مركب، علائم حقيقت و مجاز و مشتق. | ايشان، در اين قسمت، 12 فايده را ذكر مىكنند كه مهمترين آنها عبارتند از: حقيقت و مجاز، وضع شخصى و نوعى، اقسام وضع به اعتبار موضوعله، وضع مفرد و مركب، علائم حقيقت و مجاز و مشتق. |
ویرایش