۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در مورد آيهي'''«الله الصمد»'''، ميگويد: براي معناي صمد دو تفسير ميباشد: يكي به معني كسي كه جوف ندارد و ديگرى به معني سيّد كه بنا بر تفسير اول، معني سلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معناي اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است. | در مورد آيهي'''«الله الصمد»'''، ميگويد: براي معناي صمد دو تفسير ميباشد: يكي به معني كسي كه جوف ندارد و ديگرى به معني سيّد كه بنا بر تفسير اول، معني سلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معناي اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است. | ||
در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص ميشود كه صدور مثل از وي ممتنع ميباشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط براي ماده ميباشد. نهايتا نتيجه اين ميشود | در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص ميشود كه صدور مثل از وي ممتنع ميباشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط براي ماده ميباشد. نهايتا نتيجه اين ميشود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بو علي، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' ميگويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم ميشود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوهي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره ميپردازد. | ||
2 تفسير سوره فلق: از آنجا كه ابن سينا بدون هيچ مقدمهاي وارد تفسير اولين آيهي سورهي فلق(حتي بدون بسم الله الرحمن الرحيم) شده است، اين احتمال را تقويت ميكند كه بو على اين سوره و امثال آن را با هم تفسير كرده و بعدا به صورت رسالههاى جداگانه در آمده است. | 2 تفسير سوره فلق: از آنجا كه ابن سينا بدون هيچ مقدمهاي وارد تفسير اولين آيهي سورهي فلق(حتي بدون بسم الله الرحمن الرحيم) شده است، اين احتمال را تقويت ميكند كه بو على اين سوره و امثال آن را با هم تفسير كرده و بعدا به صورت رسالههاى جداگانه در آمده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
5- رسالة فى لغة ابى على بن سينا: على الظاهر بو على، در اواخر عمر خود، در هنگام سكونت در اصفهان، شروع به نوشتن كتابى به زبان عربى، براى توضيح بعضى از لغات اسلامى - اعتقادى و تاريخى، به نام«لسان العرب» مىكند كه به فرجام نمىرسد. | 5- رسالة فى لغة ابى على بن سينا: على الظاهر بو على، در اواخر عمر خود، در هنگام سكونت در اصفهان، شروع به نوشتن كتابى به زبان عربى، براى توضيح بعضى از لغات اسلامى - اعتقادى و تاريخى، به نام«لسان العرب» مىكند كه به فرجام نمىرسد. | ||
رساله حاضر | رساله حاضر كه «رسالة فى لغة ابى على بن سينا» ناميده شده است، در واقع بخشى است از آن كتاب. | ||
مؤلف، در توضيح لغت صابئين، مىگويد: آنها قومى از يهود بودند كه از دين خود خارج شدند، سپس توضيحى در مورد كلمه جن مىدهد و آنگاه اقدام به توضيحى در مورد كتابهاى آسمانى كرده و مىگويد: تورات و انجيل دو اسم معرب از عبريند، اما زبور كلمهاى عربى است كه از زبر مشتق شده است، سپس چند كتابى را كه نسبت به انبياء دادهاند، رد مىكند و مىفرمايد: بعيد است انسان عاقلى اين حرفها را بزند چه رسد به انبياء. | مؤلف، در توضيح لغت صابئين، مىگويد: آنها قومى از يهود بودند كه از دين خود خارج شدند، سپس توضيحى در مورد كلمه جن مىدهد و آنگاه اقدام به توضيحى در مورد كتابهاى آسمانى كرده و مىگويد: تورات و انجيل دو اسم معرب از عبريند، اما زبور كلمهاى عربى است كه از زبر مشتق شده است، سپس چند كتابى را كه نسبت به انبياء دادهاند، رد مىكند و مىفرمايد: بعيد است انسان عاقلى اين حرفها را بزند چه رسد به انبياء. |
ویرایش