۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
9. فصل التفرقة: غزالى، در خطبه اين رساله، نخست، يكى از دوستان و برادران مهربان و دلسوز خويش را كه از گفتار طايفه حسودانى كه به پارهاى از كتابهاى غزالى ايراد مىگيرند و مىپندارند عدول از مذهب اشعرى كفر و ضلالت است، نصيحت مىكند و دلدارى مىدهد و آنگاه در ضمن 13 فصل، از حقيقت كفر و ايمان، كفر و حد آن، حد تكذيب و تصديق و حقيقت آن دو، امثلهاى براى مراتب پنجگانه وجود(ذاتى، حسى، خيالى، عقلى و شبهى)، مصدقين، قانون تأويل، تأويل به كمك ظن و گمان غالب، وصيت و قانونى در باب تكفير و... سخن مىگويد. | 9. فصل التفرقة: غزالى، در خطبه اين رساله، نخست، يكى از دوستان و برادران مهربان و دلسوز خويش را كه از گفتار طايفه حسودانى كه به پارهاى از كتابهاى غزالى ايراد مىگيرند و مىپندارند عدول از مذهب اشعرى كفر و ضلالت است، نصيحت مىكند و دلدارى مىدهد و آنگاه در ضمن 13 فصل، از حقيقت كفر و ايمان، كفر و حد آن، حد تكذيب و تصديق و حقيقت آن دو، امثلهاى براى مراتب پنجگانه وجود(ذاتى، حسى، خيالى، عقلى و شبهى)، مصدقين، قانون تأويل، تأويل به كمك ظن و گمان غالب، وصيت و قانونى در باب تكفير و... سخن مىگويد. | ||
10. ايها الولد: مطالب اين رساله، همان مطالب | 10. ايها الولد: مطالب اين رساله، همان مطالب رساله «خلاصة التصانيف فى التصوف» است كه شرحش گذشت. در واقع رساله «ايها الولد»، ترجمه ديگرى از همان نامهاى است كه غزالى به زبان فارسى، در پاسخ به نامه شخصى كه از وى درخواست نصيحت و دعاى خير كرده، مرقوم داشته است و توسط شخصى كه خود را معرفى نكرده و اشارهاى به فارسى بودن اصل رساله ننموده، به عربى برگردانده شده است. | ||
11. مشكاة الانوار: اين رساله غزالى را مىشود تفسيرى بر آيه نور به حساب آورد كه وى آن را در پاسخ به سؤال يكى از دوستانش در مورد اسرار انوار الهى و معناى تشبيه نور الهى به مشكاة و زجاجة و... به رشته تحرير درآورده است و با بيانى مختصر، در ضمن 3 فصل، از اينكه نور حق حقيقى، تنها خداى تعالى است و اسم نور براى غير او مجازى محض مىباشد و شرح مثال مشكاة و مصباح و زجاجة و شجرة و زيت و نار كه در آيه نور ذكر شده است و فلسفه هر كدام و ارزش و جايگاه تمثيل و معناى اين فرمايش پيامبر(ص): «ان للّه سبعين حجابا من نور و ظلمة لو كشفها لأحرقت سبحات وجهه كل من ادركه بصره» سخن گفته است. | 11. مشكاة الانوار: اين رساله غزالى را مىشود تفسيرى بر آيه نور به حساب آورد كه وى آن را در پاسخ به سؤال يكى از دوستانش در مورد اسرار انوار الهى و معناى تشبيه نور الهى به مشكاة و زجاجة و... به رشته تحرير درآورده است و با بيانى مختصر، در ضمن 3 فصل، از اينكه نور حق حقيقى، تنها خداى تعالى است و اسم نور براى غير او مجازى محض مىباشد و شرح مثال مشكاة و مصباح و زجاجة و شجرة و زيت و نار كه در آيه نور ذكر شده است و فلسفه هر كدام و ارزش و جايگاه تمثيل و معناى اين فرمايش پيامبر(ص): «ان للّه سبعين حجابا من نور و ظلمة لو كشفها لأحرقت سبحات وجهه كل من ادركه بصره» سخن گفته است. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
ابو حامد غزالى، كتاب را بر چهار ركن«علم ربوبيت»، «شناخت فرشتگان»، «معجزات و احوال انبياء» و«احوال پس از مرگ» نهاده و در ضمن فصولى چند از رزق، رؤيا، فرق بين واحد و احد و معناى صمد، شفاعت، عذاب قبر، بازگشت نفس به بدن، حساب، صراط و... بحث كرده است. | ابو حامد غزالى، كتاب را بر چهار ركن«علم ربوبيت»، «شناخت فرشتگان»، «معجزات و احوال انبياء» و«احوال پس از مرگ» نهاده و در ضمن فصولى چند از رزق، رؤيا، فرق بين واحد و احد و معناى صمد، شفاعت، عذاب قبر، بازگشت نفس به بدن، حساب، صراط و... بحث كرده است. | ||
16. الاجوبة الغزالية فى المسائل الاخروية: اين رساله، داراى پنج فصل است و حاوى پاسخهاى غزالى به پرسشهايى پيرامون معناى آيه | 16. الاجوبة الغزالية فى المسائل الاخروية: اين رساله، داراى پنج فصل است و حاوى پاسخهاى غزالى به پرسشهايى پيرامون معناى آيه شريفه «فاذا سويته و نفخت فيه من روحى»(ص 72)، مبنى بر اينكه تسويه چيست؟ نفخ چيست؟ روح چيست؟ تعلق روح به بدن چگونه است؟ معناى اين قول پيغمبر اكرم(ص) كه مىفرمايد: «إن الله تعالى خلق آدم على صورته» چيست؟ اين فرمايش وى كه: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» به چه معناست؟ و... | ||
غزالى، تسويه را نوعى فعل و عملكرد در محلى كه قابليت پذيرش روح را دارد، مىداند كه اين محل، در حق حضرت آدم(ع)، طين است و در حق اولاد وى، نطفه مىباشد و عملكرد مزبور، به سبب تصفيه و تعديل مزاج صورت مىگيرد. وى، نفخ را چيزى مىداند كه نور روح را در فتيله نطفه شعلهور مىگرداند و... | غزالى، تسويه را نوعى فعل و عملكرد در محلى كه قابليت پذيرش روح را دارد، مىداند كه اين محل، در حق حضرت آدم(ع)، طين است و در حق اولاد وى، نطفه مىباشد و عملكرد مزبور، به سبب تصفيه و تعديل مزاج صورت مىگيرد. وى، نفخ را چيزى مىداند كه نور روح را در فتيله نطفه شعلهور مىگرداند و... |
ویرایش