پرش به محتوا

محجة العلماء: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «'
جز (جایگزینی متن - 'شيخ انصارى ' به 'شيخ انصارى ')
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «')
خط ۵۹: خط ۵۹:
ج) علم اقتضايى به حكم: به معناى علم به مقتضى با احتمال وجود مانع كه بحث استصحاب حال عقل و استصحاب حال شرع و پاره‌اى از مباحث قسم دوم، در اين‌جا مطرح مى‌شود.
ج) علم اقتضايى به حكم: به معناى علم به مقتضى با احتمال وجود مانع كه بحث استصحاب حال عقل و استصحاب حال شرع و پاره‌اى از مباحث قسم دوم، در اين‌جا مطرح مى‌شود.


2. يكى از ديدگاه‌هاى اساسى شيخ هادى، اعتقاد او به قاعده«مقتضى و مانع» است. از ديدگاه وى، باقى اصول عمليه و تمامى اصول لفظيه نيز به اين قاعده باز مى‌گردد؛ ازاين‌رو، قاعده مذكور، نزد وى قاعده‌اى شريف و اساسى است.
2. يكى از ديدگاه‌هاى اساسى شيخ هادى، اعتقاد او به قاعده «مقتضى و مانع» است. از ديدگاه وى، باقى اصول عمليه و تمامى اصول لفظيه نيز به اين قاعده باز مى‌گردد؛ ازاين‌رو، قاعده مذكور، نزد وى قاعده‌اى شريف و اساسى است.


شيخ هادى، در ابتداى بحث استصحاب، تصريح مى‌كند كه اصل استصحاب مورد قبول متأخران(اخذ و تعويل به حالت سابقه) كه از آن، به استصحاب حال شرع تعبير مى‌شود، تنها يكى از اصل‌هايى است كه نام استصحاب برايش به كار برده مى‌شود كه از ديدگاه ايشان، نازل‌ترين قسم آن نيز هست و هيچ‌يك از محققان اصولى شيعه و سنى، به آن قائل نشده‌اند؛ جز تعداد معدودى از اصوليان عامه كه چندان معتبر و مشهور نيستند؛ حتى محققان اهل سنتى كه به قياس و استحسان باور دارند، استصحاب را در اين معنا حجت نمى‌دانند.
شيخ هادى، در ابتداى بحث استصحاب، تصريح مى‌كند كه اصل استصحاب مورد قبول متأخران(اخذ و تعويل به حالت سابقه) كه از آن، به استصحاب حال شرع تعبير مى‌شود، تنها يكى از اصل‌هايى است كه نام استصحاب برايش به كار برده مى‌شود كه از ديدگاه ايشان، نازل‌ترين قسم آن نيز هست و هيچ‌يك از محققان اصولى شيعه و سنى، به آن قائل نشده‌اند؛ جز تعداد معدودى از اصوليان عامه كه چندان معتبر و مشهور نيستند؛ حتى محققان اهل سنتى كه به قياس و استحسان باور دارند، استصحاب را در اين معنا حجت نمى‌دانند.


سه اصل ديگرى كه اصطلاح استصحاب بر آنها طلاق شده است عبارتند از: استصحاب حال عقل كه همان برائت اصليه باشد؛ استصحاب به معناى عدم الدليلِ دليلُ العدم و استصحاب به معناى اعتماد بر اقتضاء در صورت شك در رافع؛ يعنى قاعده«مقتضى و مانع» كه از آن، به استصحاب حكم نص، استصحاب عموم و استصحاب اطلاق تعبير مى‌شود. به‌هرحال از نظر شيخ هادى، تنها استصحاب به معناى«مقتضى و مانع»، بنياد و اساس اصل مذكور است و تمامى اصول عمليه و لفظيه به آن باز مى‌گردد.
سه اصل ديگرى كه اصطلاح استصحاب بر آنها طلاق شده است عبارتند از: استصحاب حال عقل كه همان برائت اصليه باشد؛ استصحاب به معناى عدم الدليلِ دليلُ العدم و استصحاب به معناى اعتماد بر اقتضاء در صورت شك در رافع؛ يعنى قاعده «مقتضى و مانع» كه از آن، به استصحاب حكم نص، استصحاب عموم و استصحاب اطلاق تعبير مى‌شود. به‌هرحال از نظر شيخ هادى، تنها استصحاب به معناى«مقتضى و مانع»، بنياد و اساس اصل مذكور است و تمامى اصول عمليه و لفظيه به آن باز مى‌گردد.


3. از ديدگاه مؤلف، باب علم، براى كشف حكم شرعى، در همه زمان‌ها مفتوح است؛ ازاين‌رو، ايشان، چندان تمايلى به اثبات حجيت و اعتبار ظنون خاص ندارد. ايشان، اجماع منقول، شهرت، خبر واحد و ظواهر كتاب را حجت نمى‌داند.
3. از ديدگاه مؤلف، باب علم، براى كشف حكم شرعى، در همه زمان‌ها مفتوح است؛ ازاين‌رو، ايشان، چندان تمايلى به اثبات حجيت و اعتبار ظنون خاص ندارد. ايشان، اجماع منقول، شهرت، خبر واحد و ظواهر كتاب را حجت نمى‌داند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش