۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]ا' به ']] ا ') |
جز (جایگزینی متن - ']] ا ' به ']] ا') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
فصل هفتم، به اثبات وحدت واجب الوجود، اختصاص دارد و بيشتر به توضيح متن پرداخته است. ملا صدرا، در توضيح اين فصل، موضوع شبهه ابن كمونه را بدون ذكر نام او، مطرح مىكند و ضمن عباراتى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بر اين نظر است كه اگر سخنان شيخ به خوبى درك و فهم مىشد، اصلاً شبهه مطرح نمىشد و سپس براى فهم نظر و استدلال خود در ردّ اين شبهه، به اسفار اربعه، مبدأ و معاد، شواهد الربوبية و حكمت عرشية خود ارجاع مىدهد. | فصل هفتم، به اثبات وحدت واجب الوجود، اختصاص دارد و بيشتر به توضيح متن پرداخته است. ملا صدرا، در توضيح اين فصل، موضوع شبهه ابن كمونه را بدون ذكر نام او، مطرح مىكند و ضمن عباراتى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بر اين نظر است كه اگر سخنان شيخ به خوبى درك و فهم مىشد، اصلاً شبهه مطرح نمىشد و سپس براى فهم نظر و استدلال خود در ردّ اين شبهه، به اسفار اربعه، مبدأ و معاد، شواهد الربوبية و حكمت عرشية خود ارجاع مىدهد. | ||
در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلالها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] | در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلالها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است. | ||
مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مىشود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنجگانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مىگويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و«ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و«ماى حقيقيه» است. | مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مىشود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنجگانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مىگويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و«ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و«ماى حقيقيه» است. |
ویرایش