پرش به محتوا

أربعة كتب إسماعيلية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']] ا ' به ']] ا'
جز (جایگزینی متن - ']]ا' به ']] ا ')
جز (جایگزینی متن - ']] ا ' به ']] ا')
خط ۶۲: خط ۶۲:




اساس فرقه اسماعيليه مبتنى بر اين است كه امامت،حضرت [[امام جعفر صادق(ع)]]به اسماعيل فرزند بزرگش كه قبل از پدر فوت كرده بود رسيده است كه اين فرقه به نام اسماعيليه خالص معروفند.اين گروه مرگ اسماعيل را در زمان حيات پدرش انكار مى‌نمايد و مدعى شده‌اند اسماعيل نمى‌ميرد تا زمانى كه حاكميت بر زمين را در اختيار گيرد و همو امام قائم است.فرقه دوم عقيده دارند امامت پس از [[امام جعفر صادق(ع)]]به محمد بن اسماعيل رسيده است اين گروه مى‌گويند:امامت آينده در زمان حيات [[امام جعفر صادق(ع)]] ا ز آن او بود،ولى چون او قبل از پدرش درگذشت امام صادق(ع)امامت را به محمد بن اسماعيل سپرده است.پيروان اين عقيده مباركيّه نام دارند.پس اگر بتوان براى مكتب اسماعيليه با تمام تقسيمات و انشعاباتى كه در آن رخ داده است و در سراسر جهان پراكنده‌اند انديشه‌اى محورى،ايده‌اى اصلى و مشخصه‌اى روشن كرد انديشه امامت اسماعيلى است كه از اهميت ممتازى برخوردار است.شايد بتوان ادعا كرد كه همه تعاليم و آموزه‌ها و ابعاد فعاليت آنان را پيوندى محكم جهت‌دهى،منظم،كاربردى و معنادار كرده است.
اساس فرقه اسماعيليه مبتنى بر اين است كه امامت،حضرت [[امام جعفر صادق(ع)]]به اسماعيل فرزند بزرگش كه قبل از پدر فوت كرده بود رسيده است كه اين فرقه به نام اسماعيليه خالص معروفند.اين گروه مرگ اسماعيل را در زمان حيات پدرش انكار مى‌نمايد و مدعى شده‌اند اسماعيل نمى‌ميرد تا زمانى كه حاكميت بر زمين را در اختيار گيرد و همو امام قائم است.فرقه دوم عقيده دارند امامت پس از [[امام جعفر صادق(ع)]]به محمد بن اسماعيل رسيده است اين گروه مى‌گويند:امامت آينده در زمان حيات [[امام جعفر صادق(ع)]] از آن او بود،ولى چون او قبل از پدرش درگذشت امام صادق(ع)امامت را به محمد بن اسماعيل سپرده است.پيروان اين عقيده مباركيّه نام دارند.پس اگر بتوان براى مكتب اسماعيليه با تمام تقسيمات و انشعاباتى كه در آن رخ داده است و در سراسر جهان پراكنده‌اند انديشه‌اى محورى،ايده‌اى اصلى و مشخصه‌اى روشن كرد انديشه امامت اسماعيلى است كه از اهميت ممتازى برخوردار است.شايد بتوان ادعا كرد كه همه تعاليم و آموزه‌ها و ابعاد فعاليت آنان را پيوندى محكم جهت‌دهى،منظم،كاربردى و معنادار كرده است.


يكى از ابعاد وجودى امام از نظر اسماعيليه حتى در دورانى كه در ستر كامل به سر مى‌برد، برقرارى پيوندش با طبقات مختلف جامعه است و داعيان به مراتب گوناگون دستورها و خواسته‌هاى او را در جامعه گسترش مى‌دهند امام شأن تأويل و تفسير شريعت را بر دوش دارد.از نظر اسماعيليان عقايد و انديشه‌هاى انسانها و معارف و احكام الهى و شريعت داراى دو مرتبه است:ظاهر و باطن و از جنبه باطنى مذهب آنان بر دو پايه استوار است:
يكى از ابعاد وجودى امام از نظر اسماعيليه حتى در دورانى كه در ستر كامل به سر مى‌برد، برقرارى پيوندش با طبقات مختلف جامعه است و داعيان به مراتب گوناگون دستورها و خواسته‌هاى او را در جامعه گسترش مى‌دهند امام شأن تأويل و تفسير شريعت را بر دوش دارد.از نظر اسماعيليان عقايد و انديشه‌هاى انسانها و معارف و احكام الهى و شريعت داراى دو مرتبه است:ظاهر و باطن و از جنبه باطنى مذهب آنان بر دو پايه استوار است:
خط ۸۳: خط ۸۳:
اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هريك با طول زمان معينى به پايان مى‌رسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مى‌شود.
اسماعيليان قديم معتقد بودند كه تاريخ بشر در هفت دوره هريك با طول زمان معينى به پايان مى‌رسد هر دوره با پيامبرى كه آورنده وحى و شريعتى دارد آغاز مى‌شود.
براساس اين نظريه در شش دوره تاريخ اوليه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم،حضرت آدم(ع)،نوح(ع)،ابراهيم(ع)موسى(ع)،عيسى(ع)و حضرت محمد(ص)هستند.امامان متمّم اين 6 دوره عبارتند از هنيد،هود،تارخ ادّ،حزيمه و جناب ابوطالب و براى هريك از اين 6 باطن نخستين يك وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از شيث،سام،اسماعيل،هارون،ايوشح،شمعون و حضرت على(ع).هابيل براى دوره اوّل و اسحاق براى دوره سوم عهده‌دار نقش اساس(امام مستودع)بوده‌اند.مبدأ دوره ششم از نظر اسماعيليان با رسالت حضرت محمد(ص)آغاز مى‌شود.
براساس اين نظريه در شش دوره تاريخ اوليه بشر شش ناطق ظهور كرده است كه اينان همان پيامبران اولو العزم،حضرت آدم(ع)،نوح(ع)،ابراهيم(ع)موسى(ع)،عيسى(ع)و حضرت محمد(ص)هستند.امامان متمّم اين 6 دوره عبارتند از هنيد،هود،تارخ ادّ،حزيمه و جناب ابوطالب و براى هريك از اين 6 باطن نخستين يك وصى روحانى كه اساس وصايت و يا امام مستقر هست كه عبارتند از شيث،سام،اسماعيل،هارون،ايوشح،شمعون و حضرت على(ع).هابيل براى دوره اوّل و اسحاق براى دوره سوم عهده‌دار نقش اساس(امام مستودع)بوده‌اند.مبدأ دوره ششم از نظر اسماعيليان با رسالت حضرت محمد(ص)آغاز مى‌شود.
در اين دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداخته‌اند،امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسين(ع)،امام على بن الحسن(ع)،امام محمد بن على(ع)،امام جعفر بن محمّد(ع)،اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار ميان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفت‌گانه ياد مى‌شود و در نتيجه امام حسن(ع)مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] ا ساس دوره شناخته مى‌شود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع)
در اين دوره نيز دو گروه امامان مستقر و مستودع به انجام وظيفه پرداخته‌اند،امامان مستقر كه هفت نفرند عبارتند از:امام حسين(ع)،امام على بن الحسن(ع)،امام محمد بن على(ع)،امام جعفر بن محمّد(ع)،اسماعيل بن جعفر و محمد بن اسماعيل براساس اختلاف انظار ميان برخى از انشعابات اسماعيلى گاه [[امام على(ع)]]سر سلسله امامان هفت‌گانه ياد مى‌شود و در نتيجه امام حسن(ع)مستودع خواهد بود و گاه [[امام على(ع)]] اساس دوره شناخته مى‌شود و آنگاه سلسله امامان مستقر از امام حسن(ع)
آغاز مى‌گردد و آنچه مسلم است در اين دوره(پيامبرى حضرت محمد(ص))،محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره،امام متمّم،اساس،صامت وصى و ناطق دوره بعدى(دور هفتم كه دور معادى آخر ناميده مى‌شود)است كه مقاله«رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد»به‌طور كامل شرح اين ادوار پرداخته است.
آغاز مى‌گردد و آنچه مسلم است در اين دوره(پيامبرى حضرت محمد(ص))،محمد بن اسماعيل امام هفتم دوره،امام متمّم،اساس،صامت وصى و ناطق دوره بعدى(دور هفتم كه دور معادى آخر ناميده مى‌شود)است كه مقاله«رسالة تحفة المرتاد و غصة الاضداد»به‌طور كامل شرح اين ادوار پرداخته است.
بعد از انديشه امامت كه انديشه‌اى محورى و شاخص در فرقه اسماعيلى بود به شاخص دوم اين فرقه تأويل مى‌پردازيم.تأويل مفهومى بنيادين در انديشه اسماعيليه است و بر فرآيندى معرفتى،شهودى اطلاق مى‌شود كه ناظر به يك معرفت‌شناسى و جهان‌شناسى خاص است بر يك جمله مى‌توان گفت كه اين‌فرآيند نوعى گذر از معناهاى ظاهرى شريعت و قرآن به معناهاى باطنى آنهاست.اهمّيتى خاصى كه اسماعيليان براى باطن و حقايق مكتوم در باطن دين قائل بودند،آنان به عنوان سخن‌گويان اصلى سنّت باطنى در ميان مسلمانان شناخته شدند و به باطنيّه شهرت يافتند.
بعد از انديشه امامت كه انديشه‌اى محورى و شاخص در فرقه اسماعيلى بود به شاخص دوم اين فرقه تأويل مى‌پردازيم.تأويل مفهومى بنيادين در انديشه اسماعيليه است و بر فرآيندى معرفتى،شهودى اطلاق مى‌شود كه ناظر به يك معرفت‌شناسى و جهان‌شناسى خاص است بر يك جمله مى‌توان گفت كه اين‌فرآيند نوعى گذر از معناهاى ظاهرى شريعت و قرآن به معناهاى باطنى آنهاست.اهمّيتى خاصى كه اسماعيليان براى باطن و حقايق مكتوم در باطن دين قائل بودند،آنان به عنوان سخن‌گويان اصلى سنّت باطنى در ميان مسلمانان شناخته شدند و به باطنيّه شهرت يافتند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش