پرش به محتوا

ابن دمامینی، محمد بن ابی‌بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:




«محمد بن ابوبكر بن عمر بن ابوبكر بن محمد بن سليمان بن جعفر قرشى مخزومى مالكى»، معروف به دمامينى يا ابن دمامينى و ملقب به بدرالدين، اديب، نحوى، عروضى، فقيه و شاعر، در اسكندريه تولد يافت و در قاهره سكونت كرد. او را ازآن‌جهت كه در اصل اهل دمامين (دهى بزرگ نزديك مصر) بوده، دمامينى يا ابن الدمامينى خوانده‌اند. وى مدت‌ها ملازم عبدالرحمن بن خلدون بود. در الازهر مصر، سمت استادى قرائت داشت <ref>ر.ك: رياض الجنة، ج2، ص123؛ الأعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ج6، ص57</ref>.
'''محمد بن ابوبكر بن عمر بن ابوبكر بن محمد بن سليمان بن جعفر قرشى مخزومى مالكى'''، معروف به دمامينى يا ابن دمامينى و ملقب به بدرالدين، اديب، نحوى، عروضى، فقيه و شاعر، در اسكندريه تولد يافت و در قاهره سكونت كرد. او را ازآن‌جهت كه در اصل اهل دمامين (دهى بزرگ نزديك مصر) بوده، دمامينى يا ابن الدمامينى خوانده‌اند. وى مدت‌ها ملازم عبدالرحمن بن خلدون بود. در الازهر مصر، سمت استادى قرائت داشت <ref>ر.ك: رياض الجنة، ج2، ص123؛ الأعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ج6، ص57</ref>.


ازآنجا به اسكندريه رفت و به تدريس و هم به كار تجارت پرداخت و منصب قضا يافت، امّا روى دل به آن منصب نشان نداد و از آنجا به دمشق رفت و از آنجا به مكّه و پس از اداى مناسك حجّ به اسكندريّه رفت و خطيب جامع گرديد و به دو كار دل سپرد: تدريس علم و تحصيل مال و در تحصيل مال پيشه بافندگى را برگزيد و چرخ بزرگى به راه انداخت، امّا آتشى در كارگاه افتاد و اموالش بسوخت و از بيم وام‌خواهان به مصر گريخت و وام‌خواهان نيز او را دنبال كردند و در قاهره بر او ظفر يافتند، امّا تقى‌الدّين بن حجّه و ناصرالدّين بارزى مهمّش را كفايت كردند و از آنجا باز به مكّه رفت و از آنجا در يمن بار گرفت و در جامع زبيد تدريس كرد، امّا به دنيايى نرسيد و از آنجا به هندوستان رفت و مردم هند بر او رو آوردند و از محضرش استفاده كردند و اموالى از آن راه فراهم كرد <ref>ر.ك: راهنماى دانشوران در ضبط نام‌ها، نسب‌ها و نسبت‌ها، ج1، ص282</ref>.
ازآنجا به اسكندريه رفت و به تدريس و هم به كار تجارت پرداخت و منصب قضا يافت، امّا روى دل به آن منصب نشان نداد و از آنجا به دمشق رفت و از آنجا به مكّه و پس از اداى مناسك حجّ به اسكندريّه رفت و خطيب جامع گرديد و به دو كار دل سپرد: تدريس علم و تحصيل مال و در تحصيل مال پيشه بافندگى را برگزيد و چرخ بزرگى به راه انداخت، امّا آتشى در كارگاه افتاد و اموالش بسوخت و از بيم وام‌خواهان به مصر گريخت و وام‌خواهان نيز او را دنبال كردند و در قاهره بر او ظفر يافتند، امّا تقى‌الدّين بن حجّه و ناصرالدّين بارزى مهمّش را كفايت كردند و از آنجا باز به مكّه رفت و از آنجا در يمن بار گرفت و در جامع زبيد تدريس كرد، امّا به دنيايى نرسيد و از آنجا به هندوستان رفت و مردم هند بر او رو آوردند و از محضرش استفاده كردند و اموالى از آن راه فراهم كرد <ref>ر.ك: راهنماى دانشوران در ضبط نام‌ها، نسب‌ها و نسبت‌ها، ج1، ص282</ref>.
خط ۴۹: خط ۴۹:




1. تحفة الغريب في حاشية مغني اللبيب؛
#تحفة الغريب في حاشية مغني اللبيب؛
 
#شرح بخارى؛
2. شرح بخارى؛
#شرح تسهيل؛
 
#شرح خزرجيه؛
3. شرح تسهيل؛
#جواهر البحور در عروض؛
 
#مقاطع الشرب؛
4. شرح خزرجيه؛
#نزول الغيث؛
 
#عين الحياة (تلخيص کتاب حيوة الحيوان دميرى)؛
5. جواهر البحور در عروض؛
 
6. مقاطع الشرب؛
 
7. نزول الغيث؛
 
8. عين الحياة (تلخيص کتاب حيوة الحيوان دميرى)؛


و... <ref>ر.ك: همان</ref>.
و... <ref>ر.ك: همان</ref>.
خط ۷۱: خط ۶۴:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


1. حسينى زنوزى، محمدحسن، رياض الجنة، تحقيق على رفيعى، قم، مكتبة آيت‌الله المرعشي النجفي، الطبعة الأولى، 1412ق1370/ش.
#حسينى زنوزى، محمدحسن، رياض الجنة، تحقيق على رفيعى، قم، مكتبة آيت‌الله المرعشي النجفي، الطبعة الأولى، 1412ق1370/ش.
 
#[[زرکلی، خیرالدین|زركلى]]، خيرالدين، الأعلام: قاموس الرجال لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، بيروت، دارالعلم للملايين، الطبعة السادسة عشرة، كانون الثاني/يناير 2005.
2. [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]]، خيرالدين، الأعلام: قاموس الرجال لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، بيروت، دارالعلم للملايين، الطبعة السادسة عشرة، كانون الثاني/يناير 2005.
#برقعى قمى، على‌اكبر، راهنماى دانشوران در ضبط نام‌ها، نسب‌ها و نسبت‌ها، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، زمستان 1384ش.
 
3. برقعى قمى، على‌اكبر، راهنماى دانشوران در ضبط نام‌ها، نسب‌ها و نسبت‌ها، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، زمستان 1384ش.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش