۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==معرفى اجمالى | ==معرفى اجمالى== | ||
«إنقاذ البشر من الجبر و القدر»، تأليف محمد بن ابىذر يوسف عامرى نيشابورى(300-381ق)فيلسوف، منطقى و اهل عرفان؛ جواب نامهاى است كه يكى از دوستان وى؛ احتمالا ابوالقاسم كاتب به وى نگاشته و طى آن نظر عامرى را دربارۀ مسأله جبر و قدر جويا شده است. عامرى مسألۀ مربوط به آزادى ارادۀ انسان را مبحثى بسيار دشوار و نيازمند به انديشهاى ژرفبين و نيرومند مىداند، زيرا لغزش در اين مسأله بسيار خطرناك است. بدين ترتيب عامرى كار اصلى خود را به بحث دربارۀ آن چه در باب آزادى اراده گفته شده، محدود مىسازد تا از اين طريق به آنچه حق است، دست يابد. | «إنقاذ البشر من الجبر و القدر»، تأليف محمد بن ابىذر يوسف عامرى نيشابورى(300-381ق)فيلسوف، منطقى و اهل عرفان؛ جواب نامهاى است كه يكى از دوستان وى؛ احتمالا ابوالقاسم كاتب به وى نگاشته و طى آن نظر عامرى را دربارۀ مسأله جبر و قدر جويا شده است. عامرى مسألۀ مربوط به آزادى ارادۀ انسان را مبحثى بسيار دشوار و نيازمند به انديشهاى ژرفبين و نيرومند مىداند، زيرا لغزش در اين مسأله بسيار خطرناك است. بدين ترتيب عامرى كار اصلى خود را به بحث دربارۀ آن چه در باب آزادى اراده گفته شده، محدود مىسازد تا از اين طريق به آنچه حق است، دست يابد. | ||
==ساختار و گزارش محتوا | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
اسباب فعل، ذاتى و عرضى است، و توان و استطاعت انسان مبتنى بر اسباب ذاتى است، چنانكه عجز او مبتنى بر عدم احاطه و سلطۀ او بر اسباب اتفاقى است و از آن جا كه فعل جز از طريق اين دو نوع از اسباب به وجود نمىآيد، پس بايد در فعل حدّى از تفويض و قدرى از جبر باشد تا برحسب قول عامرى توفيق و خذلان معنا يابد. در نهايت عامرى دو مذهب جبر و تفويض را به اين دليل كه هر يك نيمى از حقيقت را در بر دارند و يكى غايت وجودى انسان را ناديده مىگيرد و ديگرى براى انسان تكليف ما لا يطاق تعيين مىكند، پوچ و باطل معرفى مىنمايد. | اسباب فعل، ذاتى و عرضى است، و توان و استطاعت انسان مبتنى بر اسباب ذاتى است، چنانكه عجز او مبتنى بر عدم احاطه و سلطۀ او بر اسباب اتفاقى است و از آن جا كه فعل جز از طريق اين دو نوع از اسباب به وجود نمىآيد، پس بايد در فعل حدّى از تفويض و قدرى از جبر باشد تا برحسب قول عامرى توفيق و خذلان معنا يابد. در نهايت عامرى دو مذهب جبر و تفويض را به اين دليل كه هر يك نيمى از حقيقت را در بر دارند و يكى غايت وجودى انسان را ناديده مىگيرد و ديگرى براى انسان تكليف ما لا يطاق تعيين مىكند، پوچ و باطل معرفى مىنمايد. | ||
==نسخه شناسى | ==نسخه شناسى== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
نسخۀ حاضر در برنامه در مجموعهاى با نام رسائل ابوالحسن عامرى با مقدمه و تصحيح سحبان خلفيات(كه مقدمه توسط آقاى مهدى تدين به فارسى ترجمه شده است، در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 453 صفحه، نخستينبار در سال 1375ش توسط انتشارات «مركز نشر دانشگاهى» تهران، منتشر شده است. ويراستار اين نسخه آقاى محمد سعيد حنايى كاشانى است. | نسخۀ حاضر در برنامه در مجموعهاى با نام رسائل ابوالحسن عامرى با مقدمه و تصحيح سحبان خلفيات(كه مقدمه توسط آقاى مهدى تدين به فارسى ترجمه شده است، در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 453 صفحه، نخستينبار در سال 1375ش توسط انتشارات «مركز نشر دانشگاهى» تهران، منتشر شده است. ويراستار اين نسخه آقاى محمد سعيد حنايى كاشانى است. | ||
==منابع | ==منابع== | ||
ویرایش