۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
نقل مى كنند كه درسال 1240ق، شيخمرتضى انصارى به قصد زيارت حرم امام رضا(ع) رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت». | نقل مى كنند كه درسال 1240ق، شيخمرتضى انصارى به قصد زيارت حرم امام رضا(ع) رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت». | ||
وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] مىباشد كه مىتوان از محدث نورى صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم آیتالله | وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] مىباشد كه مىتوان از محدث نورى صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم آیتالله نجفى مرعشى نام برد . | ||
== آثار علمى: == | == آثار علمى: == | ||
| خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
ملااحمد نراقى كه در دوران حساس و حوادث سازى مىزيست، با درك درست حوادث و مسائل عصر خويش، به ضرورت طرح مسئله «ولايت فقيه» رسيد و آن را به عنوان بهترين انديشه و كارآمدترين روش در اداره امور جامعه اسلامى و اجراى صحيح احكام الهى معرفى كرد و به صورت شفاف و با نگاهى ژرف به تبيين آن پرداخت. | ملااحمد نراقى كه در دوران حساس و حوادث سازى مىزيست، با درك درست حوادث و مسائل عصر خويش، به ضرورت طرح مسئله «ولايت فقيه» رسيد و آن را به عنوان بهترين انديشه و كارآمدترين روش در اداره امور جامعه اسلامى و اجراى صحيح احكام الهى معرفى كرد و به صورت شفاف و با نگاهى ژرف به تبيين آن پرداخت. | ||
اگر چه پيش از او عالمان و فقيهانى، همچون [[شيخ مفيد]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] | اگر چه پيش از او عالمان و فقيهانى، همچون [[شيخ مفيد]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] (م 940ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] (م 675ق) و محقق اردبيلى (م 993ق) در لابهلاى مباحث متنوع فقهى مانند، خمس، قضاء، جهاد، نماز جمعه، حدود و امر به معروف و نهى از منكر و... به اثبات آن پرداختهاند، اما ملااحمد نراقى بهطور مستقل و گسترده به بحث «ولايت فقيه» پرداخت و در عائده 54 از كتاب ارزشمند عوائد الايام، فصلى ويژه را به اثبات آن و بيان وظائف و شئون ولى فقيه اختصاص داد. وى اولين فقيه و براى اولين بار، بحث «ولايت فقيه» را به صورت منظم و بهشكلى بديع و با نگرشى نو پرداخت و افق جديدى را فرار وى فقيهان عصر خود و آيندگان گشود. | ||
پس از ملااحمد نراقى، فقيهانى چون: مير عبدالفتاح حسينى مراغى (م 1250ق) در العناوين، سيدمحمدآل بحرالعلوم در بلغة الفقيه و [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (م 1281ق) در كتاب مكاسب، به صورت مستقل به طرح بحث «ولايت فقيه» پرداختند. | پس از ملااحمد نراقى، فقيهانى چون: مير عبدالفتاح حسينى مراغى (م 1250ق) در العناوين، سيدمحمدآل بحرالعلوم در بلغة الفقيه و [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (م 1281ق) در كتاب مكاسب، به صورت مستقل به طرح بحث «ولايت فقيه» پرداختند. | ||
| خط ۲۵۲: | خط ۲۵۲: | ||
چون ملا احمد نراقى چند سال در حوزه درس علامه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] | چون ملا احمد نراقى چند سال در حوزه درس علامه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] شركت جسته و استادش «اصولى» بود، ملااحمد نيز به مبارزه جدى با اخبارىگرى عصر خود پرداخت و دلايل بىاساس و سست آنان را درهم ريخت. ملااحمد نراقى همانند استاد و پدرش، با اخبارىگرى و ظاهرنگرى مخالف بود؛ زيرا اخبارىها معتقد بودند كه تمام اخبار كتابهاى مورد اعتماد - با همه اختلافى كه در آنها وجود دارد - قطعاً از سوى ائمه معصومين(ع) صادر شدهاست و ظواهر قرآن را نبايد به تنهايى و بدون رجوع به اخبار اخذ كرد. آنها، علم اصول را با اين ادعا كه همه مبانى آن عقلى است و مستند به اخبار نيست، به كلى رد و انكار مىكنند. ملااحمد نراقى كه از آثار سوء اخبارىگرى كاملاً آگاه بود و عواقب شوم اين انديشه را در حوزههاى علميه و محصلان علوم دينى مىدانست، با تبعيت از استادش، به مبارزه حكيمانه و علمى با آن پرداخت. | ||
==ملا احمد نراقى و حكم جهاد عليه روس ها: == | ==ملا احمد نراقى و حكم جهاد عليه روس ها: == | ||
| خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
غروب خورشيد: | غروب خورشيد: | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
!مژده اى دل خيمه بيرون از جهان خواهم زدن!!خيمه بر بالاى هفتم آسمان خواهم زدن | !مژده اى دل خيمه بيرون از جهان خواهم زدن!!خيمه بر بالاى هفتم آسمان خواهم زدن | ||
| خط ۲۸۹: | خط ۲۸۹: | ||
ملااحمد نراقى آن عارف بزرگ و فقيه اهلبيت كه عمر خويش را در راه نشر فرهنگ اسلام، مبارزه بىامان با بيگانگان در جهاد اصغر و مبارزه با نفس اماره در جهاد اكبر و تحقيق و ژرفانديشى و نگارش يافتههايى در حوزه علوم اسلامى و تدريس و تربيت عالمانى در فقه، اصول، كلام و... سپرى كرد، سرانجام روح بزرگش در شب يكشنبه بيست و سوم ربيع الثانى سال 1245ق مطابق با 1208ش در كاشان به نداى حق لبيك گفت و به ملكوت اعلى پيوست. بدن مطهرش را به نجف اشرف منتقل كردند و در جوار قبر اميرالمؤمنين(ع) در سمت پشت سر مبارك امام همام كنار پدرش به خاك سپرده شد. | ملااحمد نراقى آن عارف بزرگ و فقيه اهلبيت كه عمر خويش را در راه نشر فرهنگ اسلام، مبارزه بىامان با بيگانگان در جهاد اصغر و مبارزه با نفس اماره در جهاد اكبر و تحقيق و ژرفانديشى و نگارش يافتههايى در حوزه علوم اسلامى و تدريس و تربيت عالمانى در فقه، اصول، كلام و... سپرى كرد، سرانجام روح بزرگش در شب يكشنبه بيست و سوم ربيع الثانى سال 1245ق مطابق با 1208ش در كاشان به نداى حق لبيك گفت و به ملكوت اعلى پيوست. بدن مطهرش را به نجف اشرف منتقل كردند و در جوار قبر اميرالمؤمنين(ع) در سمت پشت سر مبارك امام همام كنار پدرش به خاك سپرده شد. | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! اى خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمى!!تا ز رنج جسم و جان آن جا برآسايم دمى | ! اى خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمى!!تا ز رنج جسم و جان آن جا برآسايم دمى | ||
ویرایش