پرش به محتوا

نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهايي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۰: خط ۴۰:




«نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهائي» از آثار آيت‌الله [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]](كاظمين 1272- 1354ق)، شرحى مزجى بر كتاب «الوجيزة» نوشته [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] (بعلبك 953- 1030ق اصفهان) در موضوع علم درايه و حديث‌شناسى است.  
«نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهائي» از آثار آيت‌الله [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]](كاظمين 1272- 1354ق)، شرحى مزجى بر كتاب «الوجيزة» نوشته [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] (بعلبك 953- 1030ق اصفهان) در موضوع علم درايه و حديث‌شناسى است.  


اين كتاب را ماجد الغرباوي تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى بر آن نوشته است. درباره شرح حاضر چند نكته گفتنى است:
اين كتاب را ماجد الغرباوي تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى بر آن نوشته است. درباره شرح حاضر چند نكته گفتنى است:
خط ۴۶: خط ۴۶:
1. مصحح در آغاز اين اثر، مقدمه‌اى عالمانه آورده و در آن، نخست مباحثى در مورد تاريخچه پيدايش و تطور علوم حديث از آغاز تا قرن پنجم هجرى، طبقات رجال حديث، علم جرح و تعديل، و مباحثى چون مختلف الحديث، علل الحديث، متشابه الحديث، غريب الحديث و كتابهايى كه از قديم و جديد، شيعه يا سنى در اين موضوع نوشته‌اند مطرح شده است. سپس گزارشى كوتاه از زندگى و انديشه نويسنده و شارح ارائه و در آخر روش شارح در اين كتاب و همچنين روش تحقيق آن را توضيح داده است <ref>مقدمه تحقيق، ص11- 59</ref>.
1. مصحح در آغاز اين اثر، مقدمه‌اى عالمانه آورده و در آن، نخست مباحثى در مورد تاريخچه پيدايش و تطور علوم حديث از آغاز تا قرن پنجم هجرى، طبقات رجال حديث، علم جرح و تعديل، و مباحثى چون مختلف الحديث، علل الحديث، متشابه الحديث، غريب الحديث و كتابهايى كه از قديم و جديد، شيعه يا سنى در اين موضوع نوشته‌اند مطرح شده است. سپس گزارشى كوتاه از زندگى و انديشه نويسنده و شارح ارائه و در آخر روش شارح در اين كتاب و همچنين روش تحقيق آن را توضيح داده است <ref>مقدمه تحقيق، ص11- 59</ref>.


2. مصحح، با تأكيد بر اينكه متن اصلى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، گزيده و نيازمند شرح بوده، روش شارح را به اختصار چنين گزارش كرده است: 1- شارح، وجيزه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] را به صورت شرح مزجى توضيح داده يعنى متن و شرح را به هم آميخته است. 2- شارح خودش را مقيد كرده كه تقسيم فصول و انواع را به همان ترتيب بياورد كه نويسنده آورده و به همين جهت اين اثر از نظر طبقه‌بندى‌ها برخلاف روال مشهور و رايج در علم درايه است. 3- شارح موضوعات جديدى را افزوده است كه در متن اصلى كتاب [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيست و داراى فوائد و تنبيهات ارزشمندى است. 4- شارح نظر خودش را در مسائل و موضوعات بيان كرده كه گاه هماهنگ با نويسنده و گاه مخالف آن است. 5- شارح بسيارى از اقوال را در هر مسأله‌اى ذكر كرده است. 6- چون علم درايه همانند علم منطق از علوم آلى است؛ به همين جهت بين مطالب و حتى عبارات اين كتاب و ساير كتابها در مواردى تشابه يا تطابق مشاهده مى‌شود كه شايسته است اين موضوع، اشكالى بر اثر حاضر شمرده نشود <ref>همان، ص55- 56</ref>.
2. مصحح، با تأكيد بر اينكه متن اصلى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، گزيده و نيازمند شرح بوده، روش شارح را به اختصار چنين گزارش كرده است: 1- شارح، وجيزه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] را به صورت شرح مزجى توضيح داده يعنى متن و شرح را به هم آميخته است. 2- شارح خودش را مقيد كرده كه تقسيم فصول و انواع را به همان ترتيب بياورد كه نويسنده آورده و به همين جهت اين اثر از نظر طبقه‌بندى‌ها برخلاف روال مشهور و رايج در علم درايه است. 3- شارح موضوعات جديدى را افزوده است كه در متن اصلى كتاب [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيست و داراى فوائد و تنبيهات ارزشمندى است. 4- شارح نظر خودش را در مسائل و موضوعات بيان كرده كه گاه هماهنگ با نويسنده و گاه مخالف آن است. 5- شارح بسيارى از اقوال را در هر مسأله‌اى ذكر كرده است. 6- چون علم درايه همانند علم منطق از علوم آلى است؛ به همين جهت بين مطالب و حتى عبارات اين كتاب و ساير كتابها در مواردى تشابه يا تطابق مشاهده مى‌شود كه شايسته است اين موضوع، اشكالى بر اثر حاضر شمرده نشود <ref>همان، ص55- 56</ref>.


3. مصحح روش خودش در تصحيح را چنين نوشته است: اين اثر تنها يك بار در لكهنو (هند) چاپ شده بود كه آن نسخه هم پر از غلطهاى نحوى و املائى و چاپى و تصحيف‌هايى بود كه در موارد زيادى كتاب غيرقابل استفاده شده بود همان‌طور كه علامه سيد عبدالحسين شرف‌الدين اين مطلب را در حاشيه بر كتاب حاضر نوشته است: اين اثر آنقدر غلط مغير معنا دارد كه من وقتى آن را ديدم گفتم «اى كاش سيد اصلاً اين كتاب را نمى‌نوشت تا مبتلا به چنين بلايى نشود!» و اين سخن من به گوش سيد رسيد و او خودش سخن مرا با شگفتى نقل مى‌كرد. و كتاب حاضر هيچ نسخه ديگرى ندارد و به ناچار تصحيح را فقط بر اساس همان نسخه چاپى انجام دادم و كوشيدم همه مشكلاتش را برطرف سازم <ref>همان، ص56- 57</ref>.
3. مصحح روش خودش در تصحيح را چنين نوشته است: اين اثر تنها يك بار در لكهنو (هند) چاپ شده بود كه آن نسخه هم پر از غلطهاى نحوى و املائى و چاپى و تصحيف‌هايى بود كه در موارد زيادى كتاب غيرقابل استفاده شده بود همان‌طور كه علامه سيد عبدالحسين شرف‌الدين اين مطلب را در حاشيه بر كتاب حاضر نوشته است: اين اثر آنقدر غلط مغير معنا دارد كه من وقتى آن را ديدم گفتم «اى كاش سيد اصلاً اين كتاب را نمى‌نوشت تا مبتلا به چنين بلايى نشود!» و اين سخن من به گوش سيد رسيد و او خودش سخن مرا با شگفتى نقل مى‌كرد. و كتاب حاضر هيچ نسخه ديگرى ندارد و به ناچار تصحيح را فقط بر اساس همان نسخه چاپى انجام دادم و كوشيدم همه مشكلاتش را برطرف سازم <ref>همان، ص56- 57</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش