۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class='wikiInfo'> | <div class='wikiInfo'> | ||
[[پرونده:NUR03540J1.jpg|بندانگشتی|نهج البلاغه با ترجمه منظوم | [[پرونده:NUR03540J1.jpg|بندانگشتی|نهج البلاغه با ترجمه منظوم (امید مجد)]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | | |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type='bookName'|نهج البلاغه با ترجمه منظوم | ! نام کتاب!! data-type='bookName'|نهج البلاغه با ترجمه منظوم (امید مجد) | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
نامهاى است از آن حضرت به اميران لشكر هنگامى كه خليفه شد. | نامهاى است از آن حضرت به اميران لشكر هنگامى كه خليفه شد. | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! مردمى كه پيش از اين مىزيستند!! خوار گرديدند و ديگر نيستند | ! مردمى كه پيش از اين مىزيستند!! خوار گرديدند و ديگر نيستند | ||
|} | |} | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! حق مردم را ز ريشه سوختند!! رشوه بگرفتند و دين فروختند | ! حق مردم را ز ريشه سوختند!! رشوه بگرفتند و دين فروختند | ||
|} | |} | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! خلق را بردند سوى گمرهى!! خلق هم دادند دل از ابلهى | ! خلق را بردند سوى گمرهى!! خلق هم دادند دل از ابلهى | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
ايشان در مقدمه دارند كه «اينجانب نيز در بعضى از قسمتها دست به چنين تغييراتى زدهام و در بعضى جاها خصير. مثلا در نامهاى كه به عمروعاص نوشتهاند، مىفرماييد: اين كه تو به دنبال معاويه رفتهاى، در مثل چون سگيست كه به دنبال شيرى مىرود تا از ته مانده شكار او بخورد در اين جا من اين تشبيه را تغيير دادهام، زيرا حيف است كه انسان مطرودى؛ همچون معاويه را به شير تشبيه كرد و تازه سگ هم در فرهنگ ما اگر چه صفات منفى زيادى دارد؛ ولى به هر حال صفات مثبتى هم دارد و بهتر است كه اين دو دشمن واقعى دين را به چيزهايى تشبيه كرد كه در ذهن ما منفىتر باشند: | ايشان در مقدمه دارند كه «اينجانب نيز در بعضى از قسمتها دست به چنين تغييراتى زدهام و در بعضى جاها خصير. مثلا در نامهاى كه به عمروعاص نوشتهاند، مىفرماييد: اين كه تو به دنبال معاويه رفتهاى، در مثل چون سگيست كه به دنبال شيرى مىرود تا از ته مانده شكار او بخورد در اين جا من اين تشبيه را تغيير دادهام، زيرا حيف است كه انسان مطرودى؛ همچون معاويه را به شير تشبيه كرد و تازه سگ هم در فرهنگ ما اگر چه صفات منفى زيادى دارد؛ ولى به هر حال صفات مثبتى هم دارد و بهتر است كه اين دو دشمن واقعى دين را به چيزهايى تشبيه كرد كه در ذهن ما منفىتر باشند: | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! او چو گرگى كه شكارى مىدرد!! تو چو گفتارى كه لاشه مىبرد | ! او چو گرگى كه شكارى مىدرد!! تو چو گفتارى كه لاشه مىبرد |
ویرایش