۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در فصل دوم، به توضيح مفاهيم اوليه پرداخته شده است كه به تعدادى از آنها اشاره مىشود: | در فصل دوم، به توضيح مفاهيم اوليه پرداخته شده است كه به تعدادى از آنها اشاره مىشود: | ||
#حديث: بنا به قول مشهور شيعه، سخنى است كه گفتار، كردار و تقرير معصوم(ع) را گزارش مىكند و بنا به قول اهل سنت، گفتار، كردار، تقرير و صفتى كه به پيامبر(ص) نسبت داده شود. | |||
#خبر و اثر: با حديث مترادف هستند. | |||
#سنت: از ديدگاه شيعه، به «نفس قول، فعل و تقرير معصوم(ع)» گفته مىشود و نه حكايت آن؛ و بنا بر قول اهل سنت، به دو معنا يكى مشابه شيعه و دومى مترادف با حديث به كار رفته است. | |||
#سند: عبارت است از مجموعه افرادى كه يكى پس از ديگرى متن حديث را از گوينده آن نقل مىكنند. | |||
#اِسناد: در اصطلاح به دو معنا: نسبت دادن خبر به گوينده آن، با ذكر سند و مترادف با سند به كار رفته است <ref>همان، ص51</ref>. | |||
فصل سوم، مربوط به تقسيمات خبر مىباشد. در اين فصل، ابتدا حجيت سنت و شرايط آن مورد بحث قرار گرفته و سپس اقسام خبر بررسى شده است <ref>همان، ص54-296</ref>. | فصل سوم، مربوط به تقسيمات خبر مىباشد. در اين فصل، ابتدا حجيت سنت و شرايط آن مورد بحث قرار گرفته و سپس اقسام خبر بررسى شده است <ref>همان، ص54-296</ref>. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۵: | ||
در فصل آخر كتاب به مباحث تكميلى پرداخته شده و طرق انتقال حديث از يك فرد به ديگرى، به هشت طريق توضيح داده شده كه از آن جملهاند: | در فصل آخر كتاب به مباحث تكميلى پرداخته شده و طرق انتقال حديث از يك فرد به ديگرى، به هشت طريق توضيح داده شده كه از آن جملهاند: | ||
#سماع: شاگرد حديث را از زبان خود استاد فرا مىگيرد. | |||
#قرائت: حديث بر استاد خوانده مىشود و استاد آن را تأييد مىكند. | |||
#اجازه: استاد به شاگرد اجازه نقل حديث را مىدهد <ref>همان، ص311</ref>. | |||
بسيارى از اين طرق هشتگانه، اقسام متعددى دارند. براى سه مورد اول به ترتيب، حدث، اخبر و انبأ اصطلاح شدهاند. عالمان در اعتبار اقسام هشتگانه اختلاف كردهاند و عموماً بهترين آنها را به ترتيب سماع، قرائت و اجازه دانستهاند <ref>همان</ref>. | بسيارى از اين طرق هشتگانه، اقسام متعددى دارند. براى سه مورد اول به ترتيب، حدث، اخبر و انبأ اصطلاح شدهاند. عالمان در اعتبار اقسام هشتگانه اختلاف كردهاند و عموماً بهترين آنها را به ترتيب سماع، قرائت و اجازه دانستهاند <ref>همان</ref>. |
ویرایش