وصول الأخيار إلی أصول الأخبار

    از ویکی‌نور
    وصول الاخیار الی اصول الاخبار
    وصول الأخيار إلی أصول الأخبار
    پدیدآورانعاملی، حسین بن عبدالصمد (نویسنده) حسینی کوه‌کمری، عبداللطیف (محقق)
    عنوان‌های دیگراصول الاخبار
    ناشرمجمع الذخائر الاسلامىة
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1360 ش
    چاپ1
    موضوعحدیث - علم الدرایه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏108‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏و‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    وصول الأخيار إلى أصول الأخبار، تأليف محدث و فقيه امامى، حسين بن عبدالصمد حارثى عاملى (متوفى 984ق)، پس از كتاب «الرعاية في علم الدراية» شهيد ثانى، يكى از متون مهم دراية الحديث در عصر صفوى بوده و قبل از 960ق، در مشهد تأليف شده است[۱] كتاب حاضر با تحقيق سيد عبداللطيف كوه‌كمرى منتشر شده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر مقدمات محقق و مؤلف و متن اثر است. در مقدمه محقق، شرح حال و آثار مؤلف و شيوه تحقيقى كتاب ذكر شده است. مقدمه مؤلف، مشتمل بر سه فصل است. وى كه از شاگردان شهيد ثانى بوده، اين كتاب را در علم درايه مرتب بر «اصل» و «فصل»هاى متعددى نگاشته و بخش ابتدايى كتاب را به بحث درباره وجوب تبعيت از ائمه معصومين(ع) اختصاص داده است.

    گزارش محتوا

    حسين بن عبدالصمد حارثى عاملى كه شهرتش تحت‌الشعاع فرزندش شيخ بهايى قرار گرفته، يكى از معدود عالمان عامل مهاجر به ايران در دوره شاه طهماسب (930 - 984ق) است. وى نقش مهمى در تاريخ علوم دينى سنت شيعى و نقش برجسته‌اى در رواج مطالعات فقه شيعه، حديث و نقد حديث در ايران داشته است[۲]

    حارثى اندكى پس از رسيدن به ايران، كتاب مورد بحث را در نقد حديث تكميل كرده است. در مقدمه، حارثى از فرار خود از قلمرو عثمانى و به‌سلامت رسيدن خود به ايران تحت قلمرو صفويه سخن گفته است؛ همچنين تصريح كرده كه هنگام نگارش كتاب، در مشهد بوده است. تاريخ‌هاى مختلفى براى زمان تأليف كتاب «وصول الأخيار» ذكر شده كه كهن‌ترين آنها 960ق و آخرين آنها 969ق، است. اين حقيقت كه در مقدمه وصول الأخيار حارثى از فرارش از قلمرو عثمانى سخن می‌گوید، متضمن آن است كه وى آن را پس از رسيدن به ايران نوشته باشد. همان‌گونه‌كه طباجه احتمال داده، حارثى احتمالاً كتاب را زمانى بين 961ق و آمدنش به دربار در سال 963 يا 964ق، نگاشته است. با توجه به تقديم كتاب به شاه طهماسب، كتاب حارثى در حقيقت در حكم معرفى‌نامه‌اى براى شخص تازه‌به‌درباررسيده بوده كه متناسب با آن، سمتى به او داده‌اند[۳]

    سيد عبداللطيف كوه‌كمرى در مقدمه خود اين ديدگاه را مطرح مى‌كند كه شهيد ثانى اولين كسى است كه علم درايه را از كتب اهل سنت به كتب شيعه منتقل نمود و رساله مشهورى (الرعاية في دراية الحديث) را در اين علم تأليف نمود. پس از آن شاگردش شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى و سپس فرزندش شيخ بهائى و ديگران دست به تأليف كتاب در اين موضوع زدند[۴]

    محقق، سپس به آراء ديگر صاحب‌نظران چون سيد صدر اشاره كرده و چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه اولين عالم شيعى كه در علم درايه دست به تأليف زده شهيد ثانى نبوده كه عبدالصمد عاملى دومين مؤلف باشد، بلكه سيد بن طاووس اولين عالم شيعى بوده كه در علم درايه دست به تأليف زده، سپس سيد على بن عبدالحميد نجفى نيلى با «شرح أصول دراية الحديث» و ديگران به اين كار همت نهاده‌اند. تا اينكه عبدالصمد عاملى كتاب حاضر را به نيكوترين شيوه تأليف نمود. وى در اين كتاب بهترين مسائل علم درايه را جمع نمود و مباحث عالى را به‌ويژه در ابتداى كتاب مطرح كرد؛ آنجا كه از مسئله امامت بحث كرده و وجوب تبعيت از ائمه معصومين(ع) و اخبار و احاديث ايشان را به ادله اربعه اثبات كرده است[۵]

    بنابراین علامه حلى (متوفى 726ق) و استادش احمد بن طاووس حلى (متوفى 673ق) از پيشگامان تأليف در علم درايه بوده‌اند، ولى متأسفانه اين تأليفات به دست ما نرسيده است؛ لذا شهيد ثانى (متوفى 965ق) با تأليف سه كتاب در اين زمينه و به‌كارگيرى آن مباحث در كتاب‌هاى فقهى، گوى سبقت را از همه ربوده است[۶]

    كوه‌كمرى همچنين علم دراية الحديث را اشرف علوم دانسته؛ چراكه اين علم براى شناخت احاديث شريف از جهت صحت، وثوق، حسن و ضعف و مانند آن وضع شده است. علما در هر عصر و زمان به تعليم و تعلّم اين علم شريف در ضمن تصانيف خود پرداخته‌اند و برخى نيز كتاب مستقلى در اين علم تأليف نموده‌اند.

    وى كتاب حاضر را از بهترين تأليفات در موضوع درايه مى‌داند كه مدت‌ها در فكر احيا و انتشار آن با چاپ جديد بوده، اما اشتغالات، مانع تحقق اين آرزو بوده است؛ تااينكه فرصتى حاصل شده و آن را با نسخه خطى اين اثر مقابله كرده و در تعليقه بر آن به نكات ضرورى و مهم اكتفا كرده است[۷]

    ذكر شرح حال معصومين(ع) و دستور پيامبر خدا به اقتدا به ائمه(ع) و مباحثى در خصوص عدالت صحابه و قلّت علم برخى از صحابه، از جمله مباحث ابتدايى كتاب است[۸]

    نویسنده پيش از ورود به مباحث اصلى كتاب، اصول حديثى شيعه را معرفى كرده است. وى كتب اصلى شيعه را پنج كتاب دانسته و كتاب «مدينة العلم» شيخ صدوق را نيز جزء اين كتب آورده است. از عبارت مصنف و اينكه هيچ اشاره‌اى به مفقود شدن آن نكرده چنين برداشت مى‌شود كه كتاب «مدينة العلم» در اختيار او بوده، ولى پس از وى به دليلى نامعلوم ناپديد شده است. از آن زمان به بعد هيچ اثرى از «مدينة العلم» به‌دست نيامده و حتى فرزند ايشان شيخ بهائى نيز آن را نديده است[۹]

    حارثى، مطالب اصلى را همچون ساير آثار با ذكر موضوع علم درايه آغاز كرده است، سپس به بحث از متن و سند حديث پرداخته و اعتماد محدثين و فقها بر صحت و ضعف حديث را به‌واسطه سند آن دانسته است[۱۰]

    از جمله مباحثى كه نویسنده تذكر آن را لازم دانسته، آداب محدثين و علماست. وى ضمن تأكيد بر شرافت علم حديث، ملازمت حامل آن با تقوا و مكارم اخلاق و تواضع را واجب دانسته و احاديثى را در اين رابطه متذكر شده است[۱۱] وى طلاب علم و حديث را نيز به تصحيح نيت و اخلاص در فراگيرى حديث و به‌كارگيرى احاديث عبادات و آداب توصيه كرده است[۱۲]

    چگونگى پذيرش و روايت حديث، ديدگاه شيعه درباره صحابه نبى اكرم(ص)، سبب اختلاف احاديث بين مسلمانان و وجوب عمل به حديث صحيح، از ديگر مباحث مطرح‌شده در كتاب است.

    نویسنده، كتاب را با ذكر مطالبى در رابطه با كتابت حديث به پايان برده است. وى كتابت حديث را به‌ويژه در عصر خود كه بسيارى از علوم اهل‌بيت(ع) به فراموشى سپرده شده، واجب دانسته است. پس از آن در ضمن شش فايده به رعايت نكاتى در ثبت و ضبط احاديث اشاره كرده است[۱۳]

    در خاتمه كتاب، برخى از رموزى كه بيشتر يا برخى از محدثين در نگارش حديث به كار برده‌اند مورد بررسى قرار گرفته است[۱۴]

    وضعيت كتاب

    بيش از ده نسخه خطى از اين كتاب، شناسايى شده كه اقدم نسخ موجود به خط شريف بن بهاءالدين على حسنى رامدى در شوال 967 كتابت شده، پس از آن نسخه كتابخانه آيت‌الله گلپايگانى است كه به خط محمدعلى غروى مى‌باشد[۱۵]

    وصول الأخيار نخستين بار به سال 1306ق، به خط احمد بن حسين تفريشى به‌صورت سنگى و با تصحيح سيد محمدمهدى موسوى جزايرى به چاپ رسيده است، اما با وجود تلاش در جهت تصحيح آن، از تحريفات و تصحيفات و افتادگى‌هاى فراوان خالى نبود. سيد عبداللطيف كوه‌كمرى كتاب را با نسخه تصحيح‌شده در كتابخانه آيت‌الله مرعشى نجفى به خط حسين بن عبدالسيد بن خليفه مقابله كرده است. وى همچنين آيات و احاديث كتاب را استخراج كرده و با رعايت اختصار بر كتاب تعليقه زده است[۱۶]

    پس از تصحيح سيد عبداللطيف كوه‌كمرى، بار ديگر با تصحيح و تحقيق استاد سيد محمدرضا حسينى جلالى به چاپ رسيد[۱۷]

    اختلاف نسخ، آدرس آيات و روايات، توضيح برخى الفاظ و اصطلاحات و ارجاع به ساير منابع در پاورقى‌هاى كتاب ذكر شده است.

    فهرست مطالب، مصادر تحقيق و مقدمه، به‌تفكيك در انتهاى كتاب آمده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. دانشنامه جهان اسلام، جلد 12، زير نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، 1387، محمدكاظم رحمتى.
    3. حافظيان بابلى، ابوالفضل، «كتاب‌شناسى درايه شيعه بخش پايانى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: كتاب ماه دين، دى و بهمن 1380، شماره 51 و 52.
    4. ربانى، محمدحسن، مركز مطالعات و پاسخ‌گويى به شبهات (انديشه قم)، صفحه حديث‌شناسى، درايه (مصطلح الحديث)، تدوين علم دراية الحديث.
    5. استوارت، دون، «حسين بن عبدالصمد، حارثى عاملى و رساله الرحله او»، ترجمه محمدكاظم رحمتى، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1389، شماره 123.


    وابسته‌ها