وزیران ایرانی محبوس و مقتول؛ از حاکمیت امویان تا اواسط دوره صفویه
| وزیران ایرانی محبوس و مقتول | |
|---|---|
| پدیدآوران | کشاورز صدر، سید محمدعلی (نویسنده)
تکمیل همایون، ناصر (محقق) کشاورز صدر، بیژن (به اهتمام) |
| ناشر | خجسته |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1397 |
| شابک | 7ـ45ـ2975ـ964ـ978 |
| موضوع | وزیران -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱-۱۲ق,iziersB -- Iran -- History -- 7-century th81,وزیران -- ایران -- سرگذشتنامه,iziersB -- Iran -- Biography |
| کد کنگره | DSR ۸۴/ک۵و۴ ۱۳۹۷ |
وزیران ایرانی محبوس و مقتول؛ از حاکمیت امویان تا اواسط دوره صفویه تألیف سید محمدعلی کشاورز صدر، با نظارت و مقدمه دکتر ناصر تکمیل همایون، به اهتمام بیژن کشاورز صدر، در این کتاب سرگذشت وزیران محبوس و مقتول ایران از هنگامی که ایران به تصرف مسلمانان عرب درآمد تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه که آخرین پادشاه دوران استبدادی بوده است، به رشتۀ تحریر درآمده است.
ساختار
کتاب در نه فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
در این کتاب سرگذشت وزیران محبوس و مقتول ایران از هنگامی که ایران به تصرف مسلمانان عرب درآمد تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه که آخرین پادشاه دوران استبدادی بوده است، به رشتۀ تحریر درآمده است.
شرححالنویسی فردی یا نوشتن احوال دیگران یکی از رشتههای فرعی تاریخنگاری است که همواره مورد توجه دانشمندان و اهل تاریخ بوده است. این رشتۀ فرعی خود به چند رشتۀ دیگر تقسیم شده است. محققان در احوال شاعران، فقیهان، طبیبان، وزیران، شاهان، حاکمان و حکیمان رسائل باارزشی فراهم آوردهاند. گاه در احوال شخصیتهای بلاد و مناطق قلمفرسایی کردهاند و زمانی درگذشتگان سرشناسی که در یک منطقه مدفون هستند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. این نوع تألیفات، آگاهیهای بیشتری در اختیار محققان معاصر و زمانهای بعد قرار دادهاند که شمار آنها و معرفی ویژگی هر یک جایگاه دیگری میطلبد. این کتاب با عنوان «وزیران ایرانی محبوس و مقتول» یکی از تألیفات کمنظیر است که اگر پایان پیدا میکرد و مؤلف فرصت اتمام آن را به دست میآورد، به گونهای که دورۀ تاریخ معاصر ایران را هم در بر میگرفت، بیتردید یکی از گنجینههای نمایشگر استبداد و بیعدالتی در تاریخ سیاسی ایران محسوب میشد.
این کتاب از آثار کمنظیر در تاریخ اجتماعی ایران است. شادروان کشاورز صدر پس از کوتادی 28 مرداد، با رهایی از زندان و خانهنشین شدن، خدمات ملی خود را به جامعه از طریق مطالعه و تحقیق و تهیۀ کتاب و نشر آن استمرار بخشید که بیتردید در تصمیمگیری او اوضاع زمان از جمله حبس دکتر مصدق، دکتر صدیقی، آقای لطفی، دکتر شایگان و دیگر مبارزان نهضت ملی ایران و اعدام بزرگمردانی چون دکتر سید حسین فاطمی، وزیران امور خارجۀ دولت ملی و دیگر مبارزان استقلالطلب و آزادیخواه آن روزگار چون کریم پورشیرازی و دیگر محبوسان آشنا، تأثیرات روانی و اجتماعی ایجاد کرده است.
نگارش وقایع دلخراش تاریخی زندانها و شکنجهها و هلاکتها و حوادث مربوط به آن بیفضیلتیها، به عقیدۀ او درس عبرتی برای آیندگان است. اسلوب حکومتها و رژیمهای گوناگون در تغییر و تطور است. اما در عمل میبینیم سرنوشت گذشتگان برای آیندگان سرمشق نمیشود یا اگر تأثیری بخشیده، ناچیز بوده است. خصوصاً در حکومت فردی استبدادی، چوبۀ دار به صندلیهای برقی برای کشتن و زندان، چاه و سرداب به سلولهای تنگ و تاریک تبدیل شده است. اخلاق و طرز تفکر بشر به موازات پیشرفتهای تمدن ظاهری پیشرفت نکرده است. آلمانیها در قرن بیستم یهودیان را در کورههای آتش میسوزاندند و آمریکاییها برای حفظ سلطۀ خود بر دنیا، زنان و کودکان ویتنامی دلیر و ازخودگذشته را گروهگروه به فجیعترین وضع میکشند تا با فجایع قرون وسطی فرق چندانی ندارد.
شادروان کشاورز صدر این کتاب باارزش را با سه منظور نوشته است که بیتردید با زندگی و تجربیات سیاسی و آموختههای تاریخی وی پیوند مستقیم داشته است. اول اینکه احوال گذشتگان به ویژه وزیران و امیران که خدمتگزار جامعه بوده و جان خود را در این راه نهادهاند که بر مردم زمانه جز بر اهل تاریخ آشکار نیست. دوم اینکه برای ایجاد تحول در اندیشه و تصمیمگیری مردم در مسیر عدالت و میهندوستی و آشنایی آنان بر گرانقدران تاریخ ضرورتی است و سوم دیگر نسل حاضر باید بداند که نظام سیاسی چگونه است و خلافکاری و جنایتپیشگی به چه شیوههایی رواج داشته است و چرا دموکراسی و حاکمیت ملت در عصر ما والایی و اعتبار پیدا کرده است و چرا آشنا کردن نسل کنونی و اصول و استقلالطلبی و آزادیخواهی و عدالتگری، رسالت تاریخی دارد.
شادروان کشاورز صدر در این کتاب به چند محور معرفتی تکیه دارد:
الف) در تمام فصول کتاب استقلال ایران برای وی اساسیترین امر تاریخی است و ایرانیان را هموراه دارای هویت ویژۀ ملی و فرهنگی میداند.
ب) به اسلام و حکومت قرآنی و تشیع به دور از تعصبات عامیانۀ زیانبخش اعتقاد دارد.
ج) برآمدن عباسیان را نتیجۀ تلاشهای ایرانیان دانسته، در حالی که به دفاع از آل علی اشارات زیادی کرده است.
د) کشته شدن ابومسلم خراسانی سردار رشید ایرانی، شهادت حضرت امام رضا(ع) و قلع و قمع خاندان برمکیان را از سیاستهای شوم و ضدایرانی خاندان عباسی دانسته است و به هیچوجه رفتار خلفای این سلسله را منطبق با قوانین اسلامی نمیداند.
ه) نهضتهای استقلالطلبانۀ ایرانیان را به ویژه از زمان هارونالرشید تا زمان فتح بغداد امر مستمر در تاریخ اجتماعی ایران دانسته و «احیای سنت متروکشدۀ ملی را از لوازم استقلال شمرده است».
و) قتل خواجه عبدالحمید وزیر به دست منصور دوانیقی دومین خلیفه عباسی را جنایتی آشکار بر ضد عزت نفس و شرافت انسانی دانسته است.
ز) محاکمۀ افشین را واقعهای تقلبی و ساختگی دستگاه خلافت دانسته است.
ح) تبیین قیامها و جنبشهای ضدعباسیان را حرکتی «برای کوتاه کردن دست اجنبیها و به چنگآوردن استقلال و آزادی ایران» دانسته و حکومت خلفا را «حکومت استعماری عرب» معرفی کرده و مخالفتهای ایرانیان با عباسیان را «شانس قطع دست استعمار عرب از سر ایران» دانسته است.
داوریهایی از این نوع بهدرستی اثرات سیاسی زمان حیات مؤلف است که از ذهن تاریخی وی در شناخت مبارزات آن روزگار بروز کرده است و گاه شدت هم یافته و برداشتهایی چون «مخالفت مردم با حکومت فردی و استعماری خلفای عباسی»، «ماسک ایراندوستی مأمون» «تمایلات عامه به شرکت در سرنوشت خود [در شکست دادن عباسیان]» تجلی یافته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات