نقش مزاج در تعادل اخلاق

    از ویکی‌نور
    نقش مزاج در تعادل اخلاق
    نقش مزاج در تعادل اخلاق
    پدیدآورانعظیمی، علی (نويسنده)

    حاتمی شندی، وحید (نويسنده)

    قنبریان، علی (مقدمه‌نويس)
    ناشرمکتبة الإمام المجاهد السید البغدادي العامة
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1396ش
    چاپ1
    شابک978-600-97459-1-3
    موضوعپزشکی اسلامی - اخلاط چهارگانه - خلق و خو - جنبه‌های فیزیولوژیکی - اخلاق اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    6ع 7ن 128/3 R
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نقش مزاج در تعادل اخلاق اثر وحيد حاتمى شندى و على عظيمى کتابی است در پی اثبات وجود ارتباط مستقیم میان مزاج و اخلاق، به همراه تبيين و توضيح حدود و ثغور آن.[۱]

    مطالب از یک مقدمه، شش بخش و یک خاتمه تشکیل شده است.

    در پایان مباحث، نتيجه‌گيرى مطرح شده که در آن می‌خوانیم: بين اخلاق و طبايع اربعه رابطه تنگاتنگى وجود دارد، طبايع اربعه در روايات معصومين علیهم‌السلام و كتاب‌هاى حكماى اسلامى مطرح شده است و در بعضى از كتاب‌هاى اخلاقى و همچنين در منابع مهم طب سنتى بحث‌های فراوانى دررابطه‌با اين موضوع شده است، كه با بررسى و تحقيق اين متون به نقش مهم طبايع در ابعاد وجودى انسان پى برده مى‌شود، از سويى چون جسم و روح انسان رابطه بسيار تنگاتنگى با هم دارند و به‌گونه‌ای است كه نمى‌توان آن‌ها را از هم جدا كرد، فلذا بدون درنظرگرفتن هر دو نمى‌توان به تمام ابعاد وجودى انسان پی برد، ما نيازمند به بررسى ارتباط بين جسم انسان و نفس ناطقۀ او هستيم و كسانى كه نگاهشان به انسان تك‌بُعدى باشد يقيناً به درك وافر و جامعى از انسان پِى نخواهند برد و با درنظرگرفتن اصلِ (تعادل در طبايع و مزاج‌ها) ديدگاه جامع و كاملى به بحث‌هاى اخلاقى خواهيم داشت و در پیشبرد زمينه اخلاقى در فرد و جامعه بيشتر موفق خواهيم بود.

    از طرفى طبايع اربعه يكى از بحث‌هاى مهم اخلاقى است و درعین‌حال اساس جسم انسان را تشكيل مى‌دهد و روايات و كتاب‌هاى حكماى اسلامى، گوياى اين مطلب است. بنابراين لازم است كه اين موضوعات در مراكز علمى و دينى موردبحث و كنكاش قرار گيرد تا زواياى اين بحث بيشتر از اين، براى عموم جامعه و علما روشن شود. ابعاد تحقيق در اين موضوع گسترده و پيچيده است و نياز به مبانى مقدماتى دارد، فلذا بجاست كسانى كه به اين موضوعات علاقه‌مند هستند، و پِى به اهميت آن برده و مقدمات بحث را فراگرفته‌اند به تشريح و تبيين آن بپردازند.[۲]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-12
    2. ر.ک: متن کتاب، ص215

    منبع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها