نقد و تحلیل داستانهای کوتاه ریموند کارور
نقد و تحلیل داستانهای کوتاه ریموند کارور | |
---|---|
پدیدآوران | بلوم، هارولد (نویسنده) روحالامینی، فاطمه (مترجم) |
ناشر | کتاب بوطیقا |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 8ـ3ـ96088ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
نقد و تحلیل داستانهای کوتاه ریموند کارور تألیف هارولد بلوم، ترجمۀ فاطمه روحالامینی؛ در این کتاب اطلاعاتی دربارۀ زندگینامه و کتابشناسی ریموند کارور و تحلیلهایی انتقادی بر داستانهای کوتاه معروف یا مهم این نویسنده ارائه شده است.
گزارش کتاب
ریموند کارور (25 می 1938 ـ 2 آگوست 1988) نویسندهای آمریکایی بود. او در محدودکردن خودش استاد بود. تأثیر همینگوی بر اولین داستانهای کارور چنان شدید بود که او بعدها هوشمندانه با ریاضت از همینگوی دور شد و از سبک مبهم نویسندۀ «چهلونه حکایت اول» فاصله گرفت. کارور در مرحلۀ پایانی کارش هنری را نمایش داد که بیشتر متکی بر نادیدهگرفتن بود.
در این کتاب اطلاعاتی دربارۀ زندگینامه و کتابشناسی ریموند کارور و تحلیلهایی انتقادی بر داستانهای کوتاه معروف یا مهم این نویسنده ارائه شده است. پس از یادداشت و مقدمۀ هارولد بلوم، در خلال زندگینامۀ کوتاه کارور، رویدادهای مهم زندگی و دستاورد ادبی بزرگ او بررسی شده است. در ادامه پس از بیان خلاصهای از طرح هر داستان، درونمایههای اصلی، الگوها و بنمایههای اثر شرح شده است. فهرست توضیحی شخصیتها اطلاعات مختصری دربارۀ شخصیتهای اصلی هر داستان به دست میدهد.
پس از هر فهرست شخصیت، گزیدهای از نقدهایی که پیش از این منتشر شدهاند ارائه شده است. در بیشتر موارد این نقدها بهترین تحلیلهای موجود از منتقدان برجستهاند. بخش پایانی کتاب شامل کتابنامۀ آثار نویسنده، فهرست کتابها و مقالات دیگران دربارۀ او و آثارش و همچنین نمایهای از درونمایهها و مفاهیم کتاب است.
آثاری که در این کتاب بررسی شدهاند، عبارتاند از: «از کجا دارم تلفن میکنم»، «کلیسای جامع»، «تب»، «افسار» و «وقتی از عشق حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم».
«از کجا دارم تلفن میکنم» داستان عنوان مجموعهداستان ماقبل آخر کارور است که ابتدا در مجموعۀ «کلیسای جامع» چاپ شده بود. داستان در ایوان جلویی مرکز ترک الکل فرنک مارتین آغاز میشود؛ جایی که راوی اولشخص با یکی از ساکنان مرکز به نام جی.پی صحبت میکند. راوی که هرگز نامش مشخص نمیشود، به خواننده اطلاع میدهد جی.پی دائمالخمر است و با دودکش پاککنی امرار معاش میکند.
«کلیسای جامع» داستان عنوان یکی از مجموعههای پرطرفدار کارور، با نگرانی راوی دربارۀ دوست نابینای همسرش آغاز میشود که قرار است شب را در خانۀ آنها بماند. همسر مرد نابینا تازه درگذشته و او دارد به بستگان همسرش که در کنتیکت زندگی میکنند، سر میزند. این مرد از خانۀ بستگان همسرش به همسر راوی تلفن میزند. هرچند همسر راوی با او در تماس بوده، ده سال میشود که او را ندیده است؛ از زمانی که سه ماه تابستان را در سیاتل برای او کار میکرده.
«تب» روایتی است سومشخص از مجموعۀ «کلیسای جامع» کارور. داستان در حالی آغاز میشود که شخصیت اصلی داستان، کارلایل نگران پیداکردن پرستار بچۀ مناسبی برای بچههایش سارا و کیت است؛ تابستان تمام شده و تدریس او در دبیرستان دوباره شروع میشود. آیلین همسر کارلایل، اوایل تابستان او و بچههایش را ترک کرد تا دنبال کارهای هنری خودش برود.
«افسار» روایتی اولشخص است که زنی به نام مارج آن را بازگو میکند. مارج و همسرش هارلی، آپارتمانی را در آریزونا اداره میکنند. داستان از جایی شروع میشود که اتومبیل استیشن قدیمیای با پلاک مینیسوتا وارد پارکینگ میشود. زن و شوهری روی صندلی جلو و دو پسربچه پشت ماشین نشستهاند؛ همه خسته به نظر میرسند. از ماشین پیاده میشوند و در خانۀ مارج و هارلی را میزنند ....
«وقتی از عشق حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم» داستان عنوان یکی از کمینهگراترین مجموعهداستانهای کوتاه کارور، روایتی اولشخص است که از دید شخصیتی به نام نیک روایت میشود. نیک و همسرش لورا، در خانۀ مل مگینس و همسرش تری، در البیوکرکی جین مینوشند. همانطور که حرف میزنند، بحث عشق پیش کشیده میشود .... .[۱]
پانويس