نقدی جامع بر تصوف (ترجمه جلالی)

    از ویکی‌نور
    نقدی جامع بر تصوف / ترجمه
    نقدی جامع بر تصوف (ترجمه جلالی)
    پدیدآورانحر عاملی، محمد بن حسن (نویسنده) جلالی، عباس (مترجم)
    عنوان‌های دیگرترجمه رساله الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه رساله الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه. فارسی
    ناشرانصاريان
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1428 ق
    چاپ2
    شابک978-964-438-587-2
    موضوعتصوف - احادیث تصوف - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏295‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏4‎‏ ‎‏ر‎‏5041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نقدى جامع بر تصوف ترجمه‌ كتاب الإثناعشرية في الرد على الصوفية اثر شيخ حرّ عاملى (1033-1104ق) است كه توسط آقاى عباس جلالى از عربى به زبان فارسى ترجمه شده است. كتاب حاضر، حاوى مباحثى گرانمايه در ردّ و نقد فرقه صوفيه مى‌باشد.

    به گفته مؤلف، انگيزه ايشان از نوشتن اين كتاب، كشيدن خط بطلان بر خيالبافى‌ها و امور محالى كه فرقه صوفيه بنا نهاده‌اند و همچنين نجات شیعیان از افتادن در دام اين بدعت‌گذاران در دين بوده است[۱]

    ساختار

    كتاب حاضر شامل يادداشتى از مترجم، و مقدمه‌اى از مؤلف است كه هدف از مباحث اين كتاب را يادآور شده است. كتاب شامل 12 باب است كه به موضوعاتى چون بطلان و نكوهش صوفى‌گرى، بطلان مسلك تصوف، خط بطلان بر اعتقاد به حلول و اتحاد و وحدت وجود، بطلان كشف، حصول كشف و اسقاط تكليف، چله‌نشينى، صوفيان و برترين عبادت، رقص و پايكوبى، كسب روزى و تحريم غنا پرداخته شده است.

    اين اثر به جهات مختلف، چه از نظر شيوه نگارش، چه نظم و ترتيب كتاب و چه بكار بستن روش‌هاى مختلف عقلى و نقلى، منبعى است عالى جهت مراجعه محققین.

    مؤلف در مقدمه كتاب بيان مى‌دارد كه: از آن‌جا كه تقدم دلايل عقلى بر نقلى ميان متأخرين معروف است، من نيز همين شيوه را برگزيدم، زيرا بحث و مناقشه با اين قبيل دلايل در حقيقت بر ضدّ مخالفان و با كسانى كه در اعتقادات زشت و ناپسند خود، با دشوارى به دستورات معصومين(ع) تن در مى‌دهند و به مراتب بدتر از مخالفانند، صورت مى‌پذيرد[۲]

    گزارش محتوا

    كتاب حاضر، يكى از منظم‌ترين دسته‌بندى‌ها را در مباحث صوفيه دارا مى‌باشد به‌گونه‌اى كه ابواب كتاب بر مبناى عدد دوازده تنظيم گرديده است. مباحث داخل باب‌ها نيز با ارائه دوازده دليل عقلى و دوازده دليل نقلى، به تحرير در آمده است.

    نگارنده، در باب نخست كتاب، از ابطال و نكوهش صوفى‌گرى سخن رانده است؛ به اين معنا كه در آيين اسلام، انتساب به صوف «پشم» و صوفى «پشمينه پوش» مردود است و بر اين ادعا دوازده دليل اقامه مى‌كند[۳]

    در باب دوم با يادآور شدن مسالك دوازده‌گانه تصوف و بيان رواياتى كه به صراحت يا كنايه تصريح بر كفر اينان مى‌كند، خط بطلانى بر مسلك تصوف مى‌كشد[۴]

    در باب سوم با ارائه دوازده دليل عقلى، دوازده آيه، دوازده روايت با دلالت عقلى و دوازده روايت مرتبط، بار ديگر گامى در ابطال اعتقادات صوفيه و اين بار در اعتقاد به حلول و اتحاد و وحدت وجود، برمى‌دارد[۵]

    در باب چهارم، ايشان با دوازده حجت، به ابطال كشف و عدم صحّت آن كه مورد ادعاى صوفيه است مى‌پردازد[۶]

    در باب پنجم، بر اعتقاد صوفيان كه در صورت دست‌يابى به كشف مورد ادعاى خود، تكاليف را ساقط مى‌دانند، خط بطلان مى‌كشد. صوفيان به اين اعتقاد تصريح كرده و علما و دانشمندان با صراحت اين اعتقاد را به صوفيان نسبت داده و بسيارى از آنان را آشكار ساخته‌اند. از جمله، علامه در كتاب «نهج الحق و كشف الصدق» آن را يادآور شده است؛ عين عبارت وى و ديگر عبارات، در مبحث نكوهش سران آن‌ها، در اين باب آمده است. وى به ردّ عقيده اين طايفه مبنى بر اسقاط تكليف در صورت دستيابى به كشف مورد ادعاى خود، مبادرت مى‌ورزد و با اقامه دوازده دليل، حديث جعلى «من عرف الحق لم يعبدالحق» را مردود مى‌داند[۷]

    در ششمين باب كتاب، نویسنده با دلايلى مستحكم، چله‌نشينى زمستانى صوفيان و رياضات و نخوردن گوشت و ديگر اختراعات آنان را بدعت دانسته و در اين راه رواياتى را با موضوع اهميت فرآورده‌هاى غذايى و گوشت ذكر مى‌كند[۸]

    در باب هفتم با ارائه دوازده دليل، بر برترين عبادت صوفيان، يعنى حالات چرخيدن، به زمين افتادن و آشفتگى، خدشه وارد مى‌آورد[۹]

    وى هشتمين باب را به ابطال اعمالى نظير رقص، دست افشانى و عربده كشيدن، اختصاص مى‌دهد و سخن خود را با دلايلى از قرآن و سنت، استحكام مى‌بخشد[۱۰]

    نویسنده در باب نهم، عقيده منحرف صوفيان مبنى بر بيهوده دانستن تلاش براى كسب روزى و معاش و باز داشتن مردم از آن، را با دوازده دليل ارزنده مورد نقد قرار مى‌دهد[۱۱]

    باب دهم، به بيان تحريم غنا، آن‌گونه كه در قرآن آمده و عقيده صوفيان مبنى بر حلال، بلكه عبادت دانستن آن، اختصاص يافته و رواياتى در اين خصوص بيان گشته است[۱۲]

    نگارنده، در يازدهمين باب در انجام ذكر خفىّ و جلىّ و اختراعات صوفيان خط بطلان كشيده و خاطر نشان مى‌كند كه: قابل يادآورى است كه هر يك از امور دينى و دنيوى داراى سه مرحله‌اند: افراط، تفريط، اعتدال، به عبارت ديگر: زياده‌روى، كوتاهى كردن، ميانه‌روى. ترديدى نيست كه افراط و تفريط از ديدگاه عقل و شرع ناپسندند. بنابراین، زياده‌روى و كوتاهى نمودن در امور دينى و احكام شرع چون مستلزم مخالفت با شرع‌اند، حرام تلقى مى‌شوند[۱۳]

    در آخرين باب كتاب، مؤلف، خط بطلانى بر شعار صوفيان مبنى بر دوستى با دشمنان خدا و دشمنى با دوستان خدا مى‌كشد. وى در نهايت، به معرفى برخى شخصيت‌هاى معروف صوفى مبادرت ورزيده، نكاتى مهم چون قطع رابطه با اهل بدعت و وجوب لعن بدعت‌گذاران در دين را يادآور مى‌شود[۱۴]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب كتاب در ابتداى آن ذكر شده است.

    آدرس آيات، روايات و مطالب كتاب و برخى توضيحات نيز در پاورقى‌هاى كتاب آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه مؤلف، ص 16
    2. همان، ص 17
    3. متن كتاب، ص 22
    4. همان، ص 39
    5. همان، ص 87
    6. همان، ص 119
    7. همان، ص 127-130
    8. همان، ص 139
    9. همان، ص 159
    10. همان، ص 165
    11. همان، ص 169
    12. همان، ص 175
    13. همان، ص 207
    14. همان، ص 213

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها