نقاشی سغدی حماسهی تصویری در هنر خاور زمین
نقاشی سغدی حماسهی تصویری در هنر خاور زمین | |
---|---|
پدیدآوران | آذرپی، گیتی (نویسنده)
بلنیتسکی،آلکساندر (نویسنده) مارشاک، بوریس (نویسنده) درسدن، مارک (نویسنده) محمدی، محمد (مترجم) |
ناشر | انتشارات سوره مهر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 978-600-03-1684-6 |
موضوع | نقاشی دیواری سغدی |
کد کنگره | ND۲۵۷۸/۳/آ۴ن۷ ۱۳۹۷ |
نقاشی سغدی حماسهی تصویری در هنر خاور زمین مؤلفان گیتی آذرپی، آلکساندر بلنیتسکی، بوریس مارشاک، مارک درسدن، ترجمه محمد محمدی، دیوارنگارههای سغدی، فارغ از درون مایه و اثرپذیریهای جزئی، بخشی از گسترهی نقاشی ایرانی به شمار میآید. این مجموعه دیوارنگاره از نظر شمار و فراوانی دیوارنگاری، درون مایه و اندازهی آنها در قلمرو فرهنگی - هنری ایران پیش از اسلام از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به گونهای که برای هنر و تمدن ایرانی از این نظر تنها با اهمیت پمپئی برای هنر و تمدن روم باستان سنجیدنی است. این دیوار نگارهها بهترین گواه تاریخی بر آن هستند که مجموعه داستانهای شاهنامه سال ها پیش تر از آن که در قالب کتابی به نام شاهنامه گرد هم آیند در جامعهی ایرانی رواج داشته است.
ساختار و گزارش محتوا
دیوارنگارههای سغدی فارغ از درون مایه و اثرپذیریهای جزئی بخشی از گسترهی نقاشی ایرانی به شمار میآید. این مجموعه دیوارنگاره از نظر شمار و فراوانی دیوارنگاری، درون مایه و اندازهی آنها در قلمرو فرهنگی - هنری ایران پیش از اسلام از اهمیت به سزایی برخوردار است، به گونهای که برای هنر و تمدن ایرانی از این نظر تنها با اهمیت پمپئی برای هنر و تمدن روم باستان سنجیدنی است. این بی همتایی به سبب درون مایههای حماسی، عامیان، افسانهای و نمایش زندگی هر روزهی مردم فرودست یا نمایش بانوان میتواند باشد و از سوی دیگر به آن جهت است که این دیوارنگارهها از آن طبقه یا گروهی خاص از جامعه نبوده است. چرا که هم در خانههای توانگران و هم تهیدستان یافت میشده و مخاطبان آن همگان بودند. این دیوارنگارهها بهترین گواه تاریخی بر آن هستند که مجموهی داستانهای شاهنامه سال ها پیش تر از آن که در قالب کتابی به نام شاهنامه گرد هم آیند در جامعهی ایرانی رواج داشته و در گونههای گوناگون هنری - ادبی نمودار میشدند و این امر بر اهمیت پژوهش در این زمینه میافزایید.
در این کتاب دو دیدگاه تا حدی ناهمگون ارائه شده است:
الف: در بخش یک دیدگاه پژوهشگران روسی هنر ایران ارائه شده که کاوش هایی در آسیای میانه و جمهوریهای پیشین اتحاد جماهیر شوروی داشتند و تلاش عمدهی شان بر هویت سازی مستقل برای تاجیکان و آمیختن ایدئولوژی مارکس باورانه و سیاست با تاریخ هنر بوده است. از سوی دیگر شیوهی پژوهش و تاریخ نگاری این گروه بیش تر بر باستانشناسی استوار بود و عمدهی این افراد باستان شناس بودند. نوشتارهای شان نیز تاریخ هنر از دید باستانشناسی آمیخته با دیدگاههای اشاره شده بود؛ این نگاه پس از فروپاشی شوروی نیز کنار گذاشته نشد و در نوشتههای آنان که در قید حیات بودند، هم چنان دیده میشود. بخش یکم کتاب نمونهای از این دست تحلیل هاست که با وجود مجموعهی گستردهای از یافتههای مهم تاریخی و باستانشناسیک باید در به کارگیری نتیجه گیریهای نهایی آنها احتیاط کرد.
ب: در پیش گفتار و بخش دوم؛ پژوهشهای دو تن دیگر از نویسندگان که از نظر رویکرد پژوهشی، پژوهش تاریخ نگارانه به شمار میآید، ارائه شده است که در بررسی خود به رابطهی گسترهی ایران فرهنگی با فلات ایران توجه داشتهاند و نقش آن را در شکلگیری هنر پس از اسلام، مایهی پژوهش بیش تر میدانند.
به این ترتیب این بخشها فاقد پیش انگارهی نادرست و پیش داوری روسی مبنی بر جدایی سغدیان از ایرانیان است. با خوانش اندکی از نوشتار دو بخش، خواننده به سادگی در مییابد که با پژوهش علمی و استواری روبه روست.
فهرست بخشهای کتاب:
بخش یکم: نقاشیهای سغدی
هنگامی که در سدهی هشتم میلادی/ دوم هجری حکومت پیشااسلامی سغد که در سدهی پنجم میلادی شکوفا شده بود، زیر فشار فزایندهی حملههای عربها فروپاشید؛ جدیترین چالش مسلمانان برای مهار فرارود - در منابع عربی ماوراء النهر - از پای درآمد. اگرچه جهان میهن گرایی صدراسلام جهت دهی فرهنگی تازهای به فرارود داد اما نتوانست به تمامی جایگزین سنتهای پیشااسلامی محلی شود؛ و این سنتها به همان شکل یا اشکال دیگری بازگشت و بر نمودهای فرهنگی دورهی اسلامی اثر نهاد. این سرمشق های مقبول کهن تر نشان دهندهی تداوم الگوهای هنری و ادبی پیشین فرارود است که مدارکی در قالب نوشتار، دادههای باستانشناسیک و آثار هنری از دورهی پیشااسلامی آن را اثبات میکند. اکنون، به ویژه در زمینهی هنر، سنت پیشااسلامی سغدیان را مجموعهای غنی از دیوارنگاریها، که عمدتا در آسیای مرکزی سوسیالیستی در سه دههی گذشته یافت شده، به خوبی آشکار کرده است. از زمان کشف این دیوار نگارههای چشم گیر، سغد همچون مرکز اصلی آفرینش هنریای نگریسته میشود که بر فراسوی آفاق فرهنگی هم جوار خود اثر نهاده است. در دفاع از استقلال مراکز هنری فرارود معمول است که برداشتهای پیشین، از جمله اینکه هنر فرارود برگرفته از هنر ایرانیان باخترنشین است یا خاستگاه ایرانی دارد، به زیر پرسش برده و یا رد شود.
بخش دوم: حماسهی تصویری در هنر خاورزمین
حماسهی تصویری نمایانگر مقولهی خاصی از درون مایههایی از نگارگری ایرانی سدهی سیزدهم میلادی / هفتم هجری بدین سو است. از آنجا که حماسهی تصویری در هنر اسلامی جهان عرب جایی نداشته است، چه بسا بالیدن آن در نگارگری ایرانی با باززایی ادبیات حماسی در جهان ایرانی از سدهی نهم میلادی / سوم هجری بدین سو ربط داشته باشد. به سان سنت ادبیات حماسی، سبک و سیاق هنری بسیار پیراسته و یکنواخت حماسهی تصویری در نگارگری ایرانی فرض وجود نمونههای هنری پیشین را به گمان میآورد. از آنجا که سنت ساسانی و بیزانسی به حماسهی تصویری بی اعتنا بود، پیشگامان حماسهی تصویری در بدو نگارگری ایرانی را میباید در سنت هنری دیگری جست.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران