نظام معرفتشناسی صدرایی
| نظام معرفت شناسی صدرایی | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده)
پناهی آزاد، حسن (نویسنده) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. پژوهشکده حکمت و دینپژوهی. گروه معرفتشناسی (سایر) |
| ناشر | پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی. سازمان انتشارات |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1401ش |
| چاپ | 2 |
| شابک | 978-964-2982-79-0 |
| موضوع | صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979 - 1050ق. -- نقد و تفسیر - فلسفه اسلامی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 6ن5خ 1121 BBR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نظام معرفتشناسی صدرایی، از آثار نویسنده و پژوهشگر فعال در عرصه کلام، فلسفه و عرفان، عبدالحسین خسروپناه (متولد 1345ش) و پژوهشگر معاصر، حسن پناهی آزاد، مجموعه مبانی و اندیشههای شناختشناسانه حکیم قرن یازدهم هجری قمری، صدرالمتألهین شیرازی (979-1050ق) را بهشکل منظم و بر اساس کتابهای او ترسیم و تبیین میکنند. شناسایی و تحلیل شرایط و موانع (خارجی و داخلی) معرفت، از مباحث مهمّ اثر حاضر است.
هدف و روش
- نویسندگان تأکید کردهاند که: صدرالمتألهین شیرازی نظام معرفتشناسى خود را با تكیه بر اندوختههاى حكمت اسلامى پیش از خود و با ارائۀ نظریات بدیع و گاه با نقدهاى مفصل بر دیدگاههاى پیشینیان شكل داد. ایشان اثرى ویژه و مستقل را به این موضوع اختصاص نداد، اما مبانى معرفتشناختى خود را آنچنان در آثار گوناگون خود و در مسیر اثبات نظرات مختلف حِكمى، عرفانى و دینى به كار برد كه از انسجام ساختار و نظم سازمان معرفتشناسى وى حکایت دارد. این معنا با نظرى كوتاه بر نظریات نو و گاه نقدهاى مبسوط و مبنایى او بر دیگران روشنتر مىگردد. [۱]
ساختار و محتوا
- این اثر از 2 مقدمه (از ناشر و نویسندگان درباره معرفی اجمالی اهداف و نوآوریهای صدرالمتألهین و محتوای کتاب حاضر) و متن اصلی شامل 2 بخش و 13 گفتار تشکیل شده است:
- بخش اول: «هستیشناسی معرفت»: 6 گفتار دارد و به مباحثی چون چیستی معرفت، اقسام معرفت، هویت معرفت، ماهیت معرفت، ارکان معرفت و ترابط معرفت با عالم و معلوم میپردازد.
- بخش دوم: «معرفتشناسی»: 7 گفتار دارد و امکان معرفت، فرایند و مکانیزم معرفت، منابع معرفت، قلمرو معرفت، تئوریهای صدق، ارزش و معیار معرفت و شرایط و موانع معرفت را توضیح میدهد.
نمونه مباحث
- همۀ نتايجى كه صدرا پس از بررسى مسايل به دست مىآورد پيرو اصول مشخص و تعيين شده از سوى او است. به عنوان نمونه نظر صدرا در سخن از اقسام، هويت و ماهيت معرفت كاملا تحت تأثير عقيدۀ مبرهن وى داير بر «همسنخى معرفت با وجود» است. اين مطلب در بررسى چيستى و هويت اركان معرفت به صورت ويژهاى بروز مىكند و گويى بدون در نظر داشتن اين مبنا كه «معرفت از سنخ وجود است.»، تحليل معرفت در دستگاه حكمت صدرايى ناتمام خواهد ماند. اين امر علاوه بر حوزۀ هستىشناسى معرفت، در حوزۀ معرفتشناسى نيز تأثير مهمى دارد. [۲]
- غرور علمى؛ این، مرضى است كه جوامع علمى انسانى را از رسیدن به حقایق بازداشته و از رشد انسانها جلوگیرى میكند. این امر در جهان غرب بهویژه پس از عصر انقلاب صنعتى بیشتر خودنمایى میكند. فلسفههاى الحادى نظیر ماركسیسم به قدرى در برخى جوامع غربى گسترش و عمق یافته كه طرفداران آن با سرسختى از آن دفاع میكنند و با رسوخ دادن آن در اعتقادات خود همۀ هستى را درون دایره ماده و طبیعت میشمارند؛ این افراد در اثر ادعاهاى فلسفههاى مادى، دین را به باد استهزاء گرفتهاند، در حالى كه خود باعث گمراهى بسیارى از مردم جهان شدهاند. البته این ماجرا به فلسفه ماركس و انگلس خاتمه نمییابد كه برخى از آنان كه در علوم تجربى غرق شده و به افق بالاتر نظر ندارند، دچار این حالت بوده و میكوشند همه چیز را در آزمایشگاه بیابند و آنچه را با حس و تجربه نیافتند از رتبۀ هستى ساقط كنند. [۳]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.