نسب معد و اليمن الكبير (تحقیق ناجی حسن)
نسب معد و الیمن الکبیر | |
---|---|
پدیدآوران | ابن کلبی، هشام بن محمد (نویسنده) حسن، ناجی (محقق) |
ناشر | عالم الکتب |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1383 ش یا 1425 ق یا 2004 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اعراب - یمن - نسب نامه
عربستان جنوبی یمن |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | CS 1138 /الف2ن5 1383 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نسب معدّ و اليمن الكبير اثر هشام بن محمد سائب كلبى (متوفاى 206/204ق)، در نسبشناسى اقوام يمن قديم، به زبان عربى و در اواخر قرن دوم قمرى نوشته شده است.
اين كتاب از لحاظ دربرداشتن نسبشناسى دو قبيله يمنى به نامهاى معدّ و قحطان و تفصيل برخى اوضاع و احوال رجال و صحابه، نسبت به ساير كتب نسبشناسى، مثل جمهرة النسب، خاصتر به موضوع نگريسته است.
اين اثر به جهت جامعيت در ترجمه قبايل عرب حجاز، از كتب رجالى مهم بهشمار مىرود.
ساختار
كتاب با مقدمهاى از محقق در شرح حال نویسنده و نسخه خطى اثر آغاز و مطالب در دو جزء تدوين شده است. اصل كتاب خالى از تبويب و عنوانبندى است و عنوانهاى داخل [قلاب] را محقق كتاب، ناجى حسن افزوده است؛ البته مؤلف هر جا مطالب مربوط به قبيلهاى را تمام مىكند، مىنويسد: «هولاء بنو...» و نوعى عنوان بندى مىكند.
محقق در جزء اول، 12 عنوان را آورده كه هر كدام شامل گروههايى از قبايل زير مجموعه خود است و در كل شامل بيش از 118 طايفه مىباشد. در جزء دوم نيز انساب دو خاندان «خزاعه» مشتمل بر44 قبيله و «قضاعه» مشتمل بر 107 قبيله بيان شده است.
گزارش محتوا
اگرچه بيشتر تراجم، اثر حاضر را با توجه به تصريح نویسنده در اواسط كتاب به: «قال هشام بن محمد»، اثر هشام دانستهاند، اما برخى نيز كتاب را به پدر او نسبت دادهاند؛ چراكه در آخر آن آمده است: «و هو آخر كتاب نسب معدّ و اليمن الكبير، تأليف محمد بن سايب كلبى».
محقق سعى دارد كه كتاب را به هشام نسبت دهد و در اين كار موفق بوده است. او چنين استدلال مىكند كه تطبيق كتاب «المقتضب» كه خلاصه «جمهرة النسب» از ابن كلبى است با كتاب حاضر و اثبات يكسان بودن شيوه نگارشى آن دو، نشان از مؤلف واحد دارد. شايد هم «هشام بن» پيش از كلمه «محمد» سهو قلم شده باشد.
جزء اول از نسب اولاد «نزار بن معد ابن عدنان يمنى» با نسب «ربيعه بن نزار» شروع شده و با نسب «بنى عوف بن عمرو مزيقياء» خاتمه يافته است. در اين بخش از كتاب، ترجمه اولاد نزار، قحطان، كنده، عامله، جذام، لخم بن عدى، خولان، طىء، مذحج، نخع، عنس بن مالك بن ادد و اشعريين آمده است. جزء دوم نيز از انساب اولاد «خزاعه» شروع و با ذكر نسب «بنى نهدبن زيد» تمام شده است.
نویسنده ابتدا نامها را بيان مىكند، سپس به اشخاص معروف به صورت معترضه پرداخته و توصيف تاريخى مىكند؛ مثلاً در ص 428 ترجمه «براء بن معرور» را نوشته و بعد اينگونه توصيف مىكند كه او «عقبه» را درك و اول كسى كه وصيت به ثلث مال كرده، اولين مستقبل قبله و اولين مدفون به طرف قبله بوده است. سپس پسر او را كه از شهداى بدر است توصيف و كلام پيامبر(ص) را در مورد او بيان مىكند.
در اين كتاب مىتوان قبيله بعضى از صحابه بزرگ پيامبر(ص) و نسب برخى از سادات يمنى و مانند آن را پيدا كرد و با توجه به متن كتاب و كار بزرگى كه نویسنده در اين اثر انجام داده، بايد گفت كه اين اثر متمايز از ساير كتب مشابه مىباشد.
وضعيت كتاب
در مورد ترجمه و شرح كتاب اطلاعى در دست نيست، ولى در مورد تحقيق و تصحيح آن مىتوان به كار ناجى حسن، احمد فردوس و شاطى اشاره كرد.
محقق در پاورقى، مطالب خوبى از ساير كتب تراجم در مورد اعلام و قبايل در تصحيح كتاب يا شرح عبارات بيان كرده و يا با ذكر منبع ارجاع داده است.
تنها نسخه موجود، داراى تصحيف، تحريف و محذوفات فراوانى است كه محقق كتاب با استفاده از ساير منابع درصدد اصلاح آن برآمده است. در انتهاى اثر، مصادر تحقيق و پس از آن فهارس: احاديث نبوى، اعلام و قبايل، اماكن، اسامى لشكر، امثال، ايام عرب و موضوعات آمده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب
- رجال النجاشى، ص 434، معجم رجال الحديث، السيد الخوئى، ج 20، ص 336 - 337