نامههای تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سید حسن تقیزاده
نامههای تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سید حسن تقیزاده به کوشش ایرج افشار؛ این کتاب مجموعهای است از 154 نامه از چهل تن از رجال سیاسی و نامور درگذشتۀ ایران در مدت چهل سال میان سالهای 1288 تا 1326 (دورۀ پادشاهی احمدشاه، رضاشاه، محمدرضا شاه) از جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور که به سیدحسن تقیزاده نوشتهاند.
نامههای تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سید حسن تقیزاده | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | تقیزاده، حسن (نویسنده) افشار، ایرج (محقق) |
ناشر | فروزان روز |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
چاپ | سوم |
شابک | 3ـ491ـ321ـ964ـ978 |
کد کنگره | 2ن7ت / 1486 DSR |
ساختار
کتاب در سه بخش سامان یافته، عناوین بخشهای کتاب از این قرار است.
بخش اول: سالهای 1288 ـ 1304 (1 ـ 36)
بخش دوم: سالهای 1304 ـ 1320 (37 ـ 99)
بخش سوم: سالهای 1320 ـ 1325 (100 ـ 156)
گزارش کتاب
این کتاب مجموعهای است از 154 نامه از چهل تن از رجال سیاسی و نامور درگذشتۀ ایران در مدت چهل سال میان سالهای 1288 تا 1326 (دورۀ پادشاهی احمدشاه، رضاشاه، محمدرضا شاه) از جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور که به سیدحسن تقیزاده نوشتهاند. هر یک از این نامهها متضمن اطلاعاتی از وقایع مملکتی یا عقیده و نظری معمولاً سیاسی از نویسندۀ آن است. تقیزاده در طول این مدت غالباً در کشورهای اروپایی میزست، به جز سالهایی که سمت نمایندگی در مجلس پنجم و ششم داشت و ایامی که در مناصب وزارت و والیگری در تهران خدمت میکرد؛ بدین تفصیل: 1303 ـ 1307 (نمایندگی در مجلس پنجم و ششم)، 1307 (والیگری خراسان)، 1308 (وزیرمختار در لندن)، 1309 (وزیر طرق و شوارع)، 1309 ـ 1312 (وزیر مالیه)، 1312 (وزیرمختار در پاریس)، پس از آن به ایران تا سال 1326 بازنگشت.
نامهها به ملاحظۀ آنکه رعایت با هم بودن نسبت به دورۀ تحریر آنها شده باشد و ارتباط قضایا و وقایع از هم گسسته نشود، به سه بخش تقسیم شده و نامهها در هر دوره به نظم الفبایی نام نویسندگان مرتب شده است.
افرادی که از آنها نامه نقل شده، اغلب در متن سیاست و در مقامها و مشاغل مهم مملکتی بودهاند؛ مانند مستوفی الممالک، مشیرالدوله، قوام السلطنه، حکیم الملک، سردار سپه، حسین علاء، محمد ساعد، عبدالحسین هژیر و دیگران.
همچنین نامههایی از ابراهیم پورداود، سید محمدعلی جمالزاده، احمد فرامرزی، سید حسین عدالت و ... آورده شده که همگی آنها دوستان نزدیک و مأنوس با تقیزاده بودهاند. متن نامهها گویای فعالیت و تفکرات سیاسی آنها در دورۀ خاصی از زندگی هر یک است و طبعاً برای اطلاع پژوهندگان تاریخ معاصر حاوی اطلاعات مفیدی است.
نامههای بخش اول مربوط به دورۀ احمدشاه (1288 ـ 1304) همه از تهران به برلن و مسکو فرستاده شهد است. تقیزاده در آن سالها در برلن زندگی میکرد. حدود یک سال از طرف دولت مأمور عقد قرارداد تجارتی با دولت سویت روسیه و مقیم مسکو شده بود. نامههای مهم این دوره دربارۀ روابط سیاسی میان ایران و روسیه و نحوۀ قرارداد با دولت جدید بلشویکی از رجال و مصادر امور همه واجد اهمیت است. بخشی از نامههای این دوره مرتبط با فعالیت حزب دمکرات است؛ مانند نامههای سلیمان محسن اسکندری و سیدمحمدرضا مساوات و شیخ ابراهیم زنجانی که این هر سه از اعضای مؤثر در آن حزب و از وکلای مجلس شورای ملی بودهاند و تقیزاده از را جریان فعالیت حزب و اخبار مملکتی مطلع میکردهاند. همچنین متضمن جوابهایی است به استفسارهای تقیزاده از اینکه نمایندگی مجلس را بپذیرد و به ایران بیاید یا در همان اروپا بماند.
در بخش دوم که مربوط به دوران پادشاهی رضاشاه پهلوی است، نامهها دو جنبه دارد؛ قسمتی مربوط به ایامی است که تقیزاده در مناصب دولتی بوده و قسمتی دیگر مربوط به اوقاتی است که تقیزاده مغضوب شده و در خارج میزیسته است و منحصراً افرادی که دلبستۀ دوستی دیرین او بودهاند با او مکاتبه داشتهاند مانند حسینقلیخان نواب و سیدحسین عدالت. از نامههای مهم این سالها، نوشتهای از تیمورتاش است زمانی که تقیزاده والی خراسان بود و تیمورتاش به او پیشنهاد میکند که به مأموریت لندن برود، برای آنکه در آن وقت حزب کارگر انگلیس انتخابات را برده بود و شاه و تیمورتاش ضروری میدیدند که با حزب مذکور طرح موافقت و ارتباط بریزند.
نامههای بخش سوم مربوط به سالهایی پس از شهریور 1320 است که تقیزاده سفیر ایران در لندن شد و دوستانش نامههایی به او دربارۀ اوضاع و احوال ایران مینوشتهاند. دوران سفارت او به سال 1325 ختم میشود و پس از آن تقیزاده به تهران بازمیگردد و در مجلس دورۀ پانزدهم سمت نمایندگی مییابد. جز آن نامهها، چند نامه هم از حسین علاء و مصطفی فاتح و علیاصغر فروزان مربوط به سالهای 1326 تا 1328 درج شده است. در نامههای این دوره، عمدۀ مطالب مربوط به مشکلات سیاسی و اجتماعی ایران است که از بر اثر اشغال نظامی پیدا کرد و دولت دورۀ ضعف سیاسی را میگذرانید.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات