موسیقی هزارساله: تاریخ جدید سنتهای موسیقایی ایران
موسیقی هزارساله: تاریخ جدید سنتهای موسیقایی ایران | |
---|---|
پدیدآوران | لوکاس، ان ایی. (نویسنده) سلطاندوست، سهند (مترجم) |
ناشر | مرکز |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 8ـ531ـ213ـ964ـ978 |
موضوع | موسیقی -- ایران -- تاریخ و نقد,گامهای موسیقی |
کد کنگره | |
موسیقی هزارساله: تاریخ جدید سنتهای موسیقایی ایران تألیف ان ایی. لوکاس، مترجم سهند سلطاندوست؛ خانم دکتر ان لوکاس در این کتاب کوشیده با پیگیری روند تاریخ سیاسی و موسیقایی مناطق فارسیزبان، گرهگاههای گسست را برجستهتر سازد تا از این رهگذر بتواند بر روی نظریۀ پرزور و زورآور تداوم تاریخی فرهنگ موسیقایی ایران خط بطلان بکشد. ایشان منکر وجود چیزی تحت عنوان تاریخ یکه و یکتای موسیقی ایرانی است و در جایی از کتاب به این نکتۀ مهم اشاره میکند که برخلاف برخی موسیقیشناسان ایرانی که انگار به دنبال تکۀ گمشدهای از جورچین تصویر تمامنمای موسیقی تاریخی در یک فرهنگ واحد ایرانی بودهاند، او در مقاطع زمانی و مواضع مکانی مختلف، عوالم موسیقایی متفاوتی را در این منطقه میدیده که طبعاً سخنگفتن از «اصول دستنخورده» را منتفی میکند.
ساختار
پس از قدردانی مؤلف و مقدمۀ مترجم، ده عنوان در دو بخش فرهنگ مقامی، فرهنگ دستگاهی آمده است و در پایان کتاب فهرست آثار موسیقی، منابع فارسی، منابع انگلیسی، واژهنامه و نمایه بیان گردیده، فهرست کتاب عبارت است از:
1. موسیقی باستانی، افسانۀ امروزی
بخش نخست: فرهنگ مقامی
2. امپراتوریهای موسیقایی
3. ساختار موسیقایی (کیهانشناسی و نظم جهانی، ح. 1800 ـ 1100 م/ 1200 ـ 500 ق)
4. موسیقی و سلوک اخلاق (گوشسپردن به مخاطرات درونکیهانی)
5. سیاست خنیاگری (موسیقی شاهان، موسیقی امپراتوری، ح. 1722 ـ 1400 م/ 1135 ـ 800 ق)
بخش دوم: فرهنگ دستگاهی
6. ساختار موسیقایی، ملت موسیقایی (ح. 1950 ـ 1800 م/ 1330 ـ 1280 ش)
7. موسیقی ملت (کاوش و بازسازی دستگاه)
8. موسیقی و اخلاقیات (احیای یک ملت، ح. 1940 ـ 1880 م/ 1320 ـ 1260 ش)
9. آواز ملت (کلام مردمان، موسیقی در خدمت ایران)
10. تاریخ، عاملیت و قدرت موسیقی
گزارش محتوا
برهۀ تاریخی خاص سنت ردیفدستگاهی تمایز آن را با نظام دوازده مقام برجسته میکند. هیچکس از آنهایی که در قرن نهم جری در قالب نظام دوازده مقام مینوشت، میاندیشید یا اجرا میکرد، گوی سحرآمیز نداشت که به او از رخدادهای تاریخیای خبر دهد که سنت ردیفدستگاهی چهار قرن بعد از دل آنها پدیدار شد. گرچه فرهنگ موسیقی امروزی در سنت ردیفدستگاهی نیازمند آن است که تاریخ نظام دوازده مقام را با نظم فرهنگی امروز ایران تطبیق دهد؛ اما نظام دوازده مقام مربوط به نظم فرهنگی دیگری بود که در تطبیق با رخدادهای بهکلی متفاوت تاریخی در جهان فارسیزبان پدید آمد: ظهور اسلام از جانب عربزبانان در غرب و یورش مغولان همراه با مهاجرت ترکان از شرق.
خانم دکتر ان لوکاس در این کتاب کوشیده با پیگیری روند تاریخ سیاسی و موسیقایی مناطق فارسیزبان، گرهگاههای گسست را برجستهتر سازد تا از این رهگذر بتواند بر روی نظریۀ پرزور و زورآور تداوم تاریخی فرهنگ موسیقایی ایران خط بطلان بکشد. ایشان منکر وجود چیزی تحت عنوان تاریخ یکه و یکتای موسیقی ایرانی است و در جایی از کتاب به این نکتۀ مهم اشاره میکند که برخلاف برخی موسیقیشناسان ایرانی که انگار به دنبال تکۀ گمشدهای از جورچین تصویر تمامنمای موسیقی تاریخی در یک فرهنگ واحد ایرانی بودهاند، او در مقاطع زمانی و مواضع مکانی مختلف، عوالم موسیقایی متفاوتی را در این منطقه میدیده که طبعاً سخنگفتن از «اصول دستنخورده» را منتفی میکند. گرچه پارهای از انگارهها و پیشداوریهای ریشهدار و سختجان را برای نمونه قضاوتهای فوقالعاده منفی قائل به انحطاط کامل موسیقی در عصر صفوی را به چالش میکشد؛ با این وجود و به بیان کلیتر بیآنکه بهصراحت از تقابل یا تخاصم دو چارچوب نظری و دستگاه فکری باورمند به «تداوم»/ «گسست» در تحلیل تاریخ و فرهنگ ایران نام ببرد، دست آخر در اردوگاه افرادی جای میگیرد که گسست و ناهمگونیها را پررنگتر از تداوم و همسانیها ارزیابی میکنند. در جبهۀ مقابل عموماً صاحبنظرانی ایستادهاند که شواهد و قراینی همچون تداوم زبانی را، یعنی زندهماندن زبان فارسی دستکم در مقام زبان میانجی، در فلات ایران را که بهحق میتوان از عوامل قوام و انسجام هویت ملی قلمداد کرد، سادهانگارانه و سهلگیرانه به ساحتها و سپهرهای گوناگون فکری، فرهنگی و حتی هنری بسط و تعمیم میدهند.
نویسنده در بررسی اسناد تاریخی موسیقی در جهان فارسیزبان با توجه به رخدادهای ناسازگار تاریخی، سه دستۀ گفتمان موسیقایی را شناسایی کرده است که در مکتوبات موسیقی از قرن سیزدهم میلادی تا دهۀ 1940 یافت میشود و تضادهای نظم فرهنگی حاکم بر نظام دوازده مقام را با سنت ردیفدستگاه نشان میدهد. بر اساس این سه دسته، گفتمان حاکم بر دو نظام متمایز موسیقی، تحلیل خود را در دو بخش ترتیب داده است؛ بخش نخست مخصوص نظام دوازده مقام از قرن سیزدهم تا هجدهم میلادی/ هفتم تا دوازدهم هجری و بخش دوم مختص سنت ردیفدستگاهی از قرن نوزدهم میلادی تا دهۀ 1940.
فصل دوم مقدمهای بر بخش نخست است که پیشزمینه و تاریخ دقیقتری از نظام دوازده مقام و صاحبنظران آن را در امپراتوری اسلامی فارسیمآبی که حاکمان ترک و مغول پایه نهادند، ارائه میدهد. فصل سوم به بررسی گفتمان حاکم بر نظام دوازده مقام و نیز شالودههای ماورای طبیعی و کیهانشناختی آن میپردازد. فصل چهارم گفتمانهای اخلاقی پیرامون شیوۀ شنیداری برای پیوند آسمانی در بستر عرفان اسلامی را بررسی میکند. این گفتمانها که همگام با نظام دوازده مقام گاهی در متون مشترک جریان دارند، به تأمل در باب مزایا و معایب سلوک عرفانی میپردازند که گوشسپردن به نغمۀ موسیقایی را به عنوان روشی برای ارتباط مستقیم با خدا به کار میبرد. فصل پنجم با تحلیلی بر روی مجموعه متون تصانیف متعلق به دربارهای تیموری و صفوی بخش نخست را خاتمه میدهد. این متون که مبین اهمیت آدای سلطنتی در بیان موسیقاییاند، در عین حال تطبیق موسیقایی را با سیاستهای متغیر امپراتوری در گذر زمان نشان میدهند.
فصل ششم مقدمهای بر بخش دوم است که پیشزمینه و تاریخ دقیقتری را در بارۀ سنت ردیفدستگاهی و بافت تاریخی دربردارندۀ صاحبنظران آن در دورۀ فروپاشی الگوی فراگیر امپراتوری و برآمدن ملت ایران ارائه میدهد. فصل هفتم به بررسی گفتمان فنی حاکم بر سنت ردیفدستگاهی میپردازد که تمرکز آن بر نحوۀ ارتباط ساختاریاش با گفتمانهای ملی در حال شکلگیری در الگوهای نظری و توضیح دربارۀ این سنت به قلم فرصتالدوله شیرازی، مهدیقلی هدایت و علینقی وزیری است. فصل هشتم به تحقیق دربارۀ اصول اخلاقی متغیر موسیقیب در این فرهنگ بهتازگی ملیشده اختصاص دارد که مسائل اخلاقی موسیقی ملی را از دیدگاههای متفاوت مورد بحث وزیری و عارف قزوینی شاعر و تصنیفساز از نظر میگذراند. فصل نهم گزینشهای ملیگرایانه را بررسی میکند که برسازندۀ بخش اعظم ساختار اولیۀ اجرای ردیفدستگاهیاند و نیز گفتمانهای ملیگرای مدرن تصنیف، یعنی ساختههای آوازی ضربی را که به طور معمول در اجراهای ردیفدستگاهی جای میگیرند. در فصل پایانی با تأمل در اتفاقات قابل توجهی که دوران مدرن موسیقی ایران را در مسیری منحصربهفرد قرار داد، بحث خاتمه مییابد.[۱]
پانويس