منتخبالتواریخ: تاریخ خانگریها و بیگنشینهای فرارود در نیمۀ نخست سدۀ نوزدهم میلادی
منتخبالتواریخ: تاریخ خانگریها و بیگنشینهای فرارود | |
---|---|
پدیدآوران | حکیمخان، محمد (نویسنده) شجاعی مهر، حسن (محقق) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401 |
شابک | 5ـ28ـ7754ـ622ـ978 |
موضوع | آسیای مرکزی - تاریخ |
کد کنگره | DS 329.M3 |
منتخبالتواریخ: تاریخ خانگریها و بیگنشینهای فرارود در نیمۀ نخست سدۀ نوزدهم میلادی نوشته محمد حکیمخان، با تصحیح و مقدمه دکتر حسن شجاعی مهر؛ این کتاب دربردارندۀ معلوماتی مهم دربارۀ تاریخ نیمۀ اول قرن نوزدهم میلادی، امارت بخارا و خانگری خوقند و همچنین خیوه و افغانستان است و یکی از مهمترین و بهترین منابعی برای مطالعۀ سدههای هجدهم و نوزدهم آسیای مرکزی است.
ساختار
منتخبالتواریخ از دو کتاب تشکیل شده است. کتاب اول این مجموعه از پنج باب و یازده طایفه بیان شده است. و در کتاب دوم از طایفه منگیه (منغیتیه) و نیز سفرنامه حکیمخان آورده شده است.
گزارش کتاب
«منتخبالتواریخ» را ابتدای سالهای نوزدهم میلادی، محمد حکیمخان بن معصومخان که یکی از شخصیتهای صاحب معلومات و مأمور درباب خانگری خوقند بود، به رشتۀ تحریر درآورده است. این کتاب دربردارندۀ معلوماتی مهم دربارۀ تاریخ نیمۀ اول قرن نوزدهم میلادی، امارت بخارا و خانگری خوقند و همچنین خیوه و افغانستان است و یکی از مهمترین و بهترین منابعی برای مطالعۀ سدههای هجدهم و نوزدهم آسیای مرکزی است.
حکیمخان از طرف در مخدوم اعظمی بود که این خاندان در خانگریهای بخارا و خوقند صاحب منصب بودهاند و از سوی مادر احراری و نسب او به خاندان حاکمان اوراتپه میرسد. گمان میرود او در سال 1221 قمری به دنیا آمده باشد. شخصیت او به دلیل برخورداری از ویژگیهای فردی و همچنین تبار خانوادگی و طبقۀ ممتاز اجتماعی و مواجهه با شرایط زندگی پرفرازونشیب و جهانگردی او پیچیدگی ویژهای یافته و جمعی از اضداد است و اطوار دیگری دارد. فرهنگ دینی او حنفی است که هم تبار خواجگان خواجه احراری دارد و هم تبار خواجگان مخدوم اعظمی بسیار جالب توجه است. به نظر میرسد فرهنگ دینی او بیشتر متوجه اسلام طریقتی است تا اسلام فقاهتی و عنوان سادات گرایشهای مذهبی شیعه بسیار نیرومندی به این ازبک اهل سنت داده است.
تاریخ تألیف این کتاب در سال 1258 قمری صورت گرفته است؛ یعنی زمانی که نویسنده 36 سال داشت و حداقل بیست سال از زمان نقیبی او در دربار امیر عمرخان گذشته است.
حکیمخان دربارۀ هدف کتاب خود میگوید: «فقیر در اینجا دولت و نسبت دو خاندان را بیان میکند که بعد از اشترخانیها به اینها رسید. اول منغیت که در بخارا سلطنت میکند. دویم مینگ در خوقند الحال سلطنت میکند و دولت یوز و کینگس و غیر دیگر را در ضمن این دو دولت بر سبیل اجمال خواهیم بیان کردن». توجه به تاریخ دولت یوزها در ملک اوراتپه و خاندان کینهگس در بیگنشین شهر کتاب و شهر سبز و همچنین ولایتهای حصار و قراتگین و تاشکند و جنگهای میان این حکومتها و همچنین شورشهای محلی و روابط میان این حکومتها در سدۀ نوزدهم از نکات بسیار باارزش این کتاب است.
شیوۀ منتقدانه، توجه به لایههای اجتماعی گوناگون بهویژه طبقۀ عوام و تعادل در داوری میان حاکمان خانگریها و بیگنشینهای فرارود و همچنین شیوۀ ایجاز و اختصار و استفاده از فنون شاعرانه و ادیبانه در تاریخنگاری از ویژگیهای ممتاز این کتاب است. حکیمخان در تاریخ خود در بیان رخدادهای تاریخی شیوۀ حزم و احتیاط را در نظر میگیرد؛ چنانچه مینویسد: «دیگر مورخان در این واقعه سخنها نوشتهاند که عقل انسان عاجر میآید. بنا آن فقیر در بیان این قضیه جرئت کرده نتوانستم و پس زبان درکشیدم». او در تحلیل رقابتهای سیاسی و نظامی میان خانگریهای بخارا و خوقند، رأی به بینتیجهبودن جنگهای ویرانگر این حکومتها با هم داده است. در این کتاب به نظام ادارۀ خانیگری خوقند رتبههای دولتی و عنوانهای دینی مناصب رسمی توجه شده و دادههای تاریخی زیادی در باب قحطی، وبا، زلزله و بلواهای عام در فرارود به چشم میخورد.
در بخش مقدمۀ این کتاب، نویسنده با نگاهی ادیبانه به تاریخ پیامبران و شاهان ایران و خلفا و سلاطین اسلامی و حاکمان فرارود، مرور مختصر و مفیدی ارائه داده است. بخش اصلی کتاب مربوط به تاریخ خانگریهای بخارا و خوقند و خیوه و بیگنشین اوراتپه، شهر سبز، قراتگین، حصار، تاشکند و خواجگان کاشغر و آلتی شهر و رویدادهای کابل و افغانستان و همچنین شورشهای قبایل قرقیز، قزاق، قبچاق، ختای و همچنین اشاره به سرزمینهای روسیه، قفقاز، آناتولی، شام، فلسطین، مصر، عربستان و ایران در نیمۀ نخست سدۀ نوزدهم میلادی است. حکیمخان بهویژه به دورۀ حکومت امیران بخارا حیدرخان و نصراللهخان و امیران معاصر آنها در خوقند عالمخان، عمرخان، محمدعلیخان و شیرعلیخان در خوقند پرداخته که مقارن با زندگی خود نویسنده است و از اینرو ارزش تاریخی بسیاری دارد.
فرهنگ ایرانی فرارود در این کتاب انعکاس یافته است؛ در این کتاب نامها و عبارتهایی به کار رفته است که فرهنگ ایرانی حکیمخان ازبکتبار را نمایان میکند. همچنین اشعار تعداد زیادی از شاعران، حکیمان و صوفیان ایران و هند و تعداد قابل توجهی از شاعران محلی فرارود در این کتاب آمده است.
دستنویس این کتاب در انستیتوی تاریخ احمد دانش آکادمی علوم تاجیکستان شووری نگهداری میشود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات