معنا
معنا | |
---|---|
پدیدآوران | کوپر، دیوید ادوارد (نویسنده) اسمخانی، محمدرضا (مترجم) |
ناشر | پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 6ـ380ـ452ـ600ـ978 |
موضوع | معنی (فلسفه),)Meaning)Philosophy |
کد کنگره | B۱۶۴۹/م۷،ک۹ |
معنا تألیف دیوید ای.کوپر، ترجمه محمدرضا اسمخانی؛ دیوید کوپر در این کتاب میکوشد با عزیمت از بحثهای تخصصی - تحلیلی درباب «معنای زبانی» - معنایی که با کلمات، جملات و اظهارات زبانی همبسته است - شرحی عامتر از این مقولۀ بنیادین ارائه دهد و نشان دهد چگونه میتوان از «معنا»ی آثار هنری، آیینها و مناسک، کنشهای اجتماعی، ژستهای بدنی و درنهایت «هدف یا غایت زندگی» سخن گفت.
ساختار
کتاب در هفت فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
«معنا» از کانونیترین و فراگیرترین مفاهیمی است که آدمی در اختیار دارد، به طوری که گزافه نیست «جهان انسانی» را با «جهان معنا» معادل بگیریم. افزون بر این، بحث از معنا و حامل اصلیاش، یعنی «زبان»، یکی از مهمترین مسائلی است که در کانون توجه فلاسفه قرار داشته است: از بحثهای کلاسیک افلاطون تا «فلسفۀ زبانِ» سدۀ بیستم. در امتداد این سنت، دیوید کوپر در این کتاب میکوشد با عزیمت از بحثهای تخصصی - تحلیلی درباب «معنای زبانی» - معنایی که با کلمات، جملات و اظهارات زبانی همبسته است - شرحی عامتر از این مقولۀ بنیادین ارائه دهد و نشان دهد چگونه میتوان از «معنا»ی آثار هنری، آیینها و مناسک، کنشهای اجتماعی، ژستهای بدنی و درنهایت «هدف یا غایت زندگی» سخن گفت.
فصل نخست کتاب دربارۀ مقدماتی دربارۀ معناست. در این فصل مشخص میشود یکی از وظایف پیشروی پژوهشی در باب معنا معنا، دستیابی به طرح کلی و روشنی از رفتار «معنا» و اصطلاحات همجنس و مرتبطش است.
در فصل دوم ابتدا نویسنده «بُرد معنا» به معنی دامنه یا گسترۀ آن را تبیین کرده تا توجهها را به بافتها و طرق زیادی جلب کند که در آنها معنا حمل میشود و نیز به انواع زیادی از فقرات که معنا بر آنها حمل میشود. با این حال یک معنی دیگر و هرچند مهجور وجود دارد که بنا بر آن بُرد چیزی را در اختیار داشتن عین درک آن یا دریافت پیمانه و حدومرز آن است. بخش بعدی ین فصل بر این اساس میکوشد فهم مقدماتی و عامی از پدیدهای ارائه دهد که که به تعبیری به درکی با بُرد بسیار زیاد درون بُرد و دامنۀ مبحث دستیاب میشود.
در فصل سوم موضوعی بررسی شده که برای بسیاری بهروشنی شایستهترین حوزه برای مداقۀ فلسفی است؛ یعنی حوزۀ فقرات زبانی و به طور برجسته کلمات، جملات و اظهارات این فقرات که به زبانهای طبیعی، نظیر فارسی یا انگلیسی تعلق دارند یا از آنها بهره میبرند.
همچون فصل سوم، تمرکز فصل چهارم نیز بر معنای زبانی است؛ ولی مسئلهای که بررسی شده مختص این دامنه نیست و گاهی به یادداشتن این نکته جنبۀ درمانگرانه خواهد داشت. این فصل میدان وسیعی را پوشش میدهد؛ ولی موضوعات بحثشده بهگونۀ تنگاتنگی با هم مرتبطاند. مسائلی که ذیل عنوان «معرفت و معنا» قرار میگیرند، به دو نوع تقسیم میشوند. اولین نوع با معرفت به معانی یا شناخت معانی سروکار دارد. دومین نوع با معرفت به جهان مرتبط است. آیا آن دسته «صور نمادین» که از رهگذر آنها کوشیده میشود تا جهان توصیف یا بازنمایی شود، به صورت پنجرههایی به روی جهان عمل میکنند یا به منزلۀ پوششها و لفافههای مانعتراش. در فصل چهارم به این موضوعات پرداخته شده است.
در فصلهای سوم و چهارم، معنای زبانی در کانون توجه قرار داشت؛ هرچند در نقاط راهبردی یادآوری این امر سودمند بود که معنا در انحصار و محدود به زبان نیست. در بخشهای باقیماندۀ کتاب، این معنا در کانون بحث قرار ندارد. در فصل پنجم مبحث معنا، جامعه و علوم انسانی تبیین شده است. مبحث فصل ششم معنا در هنر است. هنرهای تجسمی و موسیقایی به همان اندازۀ ادبی؛ در حالی که در فصل هفتم معنای خود زندگی انسانی است که موضوع بحث را شکل میدهد.
کوپر برخلاف بسیاری از آثار معاصر در باب فلسفه معنا و زبان، دغدغه طراحی «نظریهای» در باب معنا را ندارد، بلکه میکوشد «معنای معنا» را از طریق کندوکاو در بُرد گستردۀ «معنا» و نقشهای گوناگون آن در زندگی روشن سازد. بدین ترتیب، نویسنده با خارج کردن مسئله معنا از بحثهای فنیِ فلسفۀ زبان، بصیرتهای تازهای دربارۀ «دلالت»، «کارکرد» و «جایگاه» آن به خواننده انتقال دهد که نه فقط مورد علاقۀ فلاسفۀ زبان است، بلکه همچنین میتواند برای همۀ دانشجویان و خوانندگانی که به وجهی از وجوه درگیرِ مسئلۀ «معنا» هستند، مفید واقع گردد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات