مسیحیان در روزگار خسروپرویز

    از ویکی‌نور
    مسیحیان در روزگار خسروپرویز
    مسیحیان در روزگار خسروپرویز
    پدیدآورانقهرمانی، جمشید (نویسنده)
    ناشرفروهر
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک4ـ43ـ7844ـ600ـ978
    موضوعمسیحیت‌ -- ایران‌ -- تا‌ریخ‌ -- ۲۲۶-۶۵۱م‌,مسیحیت‌ -- ایران‌ -- تا‌ریخ‌,خسروپرویز سا‌سا‌نی‌، شا‌ه‌ ایران‌، - ۶۲۸م‌,بهرام‌، چوبین‌، قرن‌ ۶م‌,۲۲۶ - ۶۵۱م‌ دین‌ و دولت‌ -- ایران‌ -- تا‌ریخ‌,نسطوریا‌ن‌,مسیحیت‌ و زردشتی‌
    کد کنگره
    ‏BR ۱۱۱۵/الف۹/ق۹

    مسیحیان در روزگار خسروپرویز تألیف جمشید قهرمانی، روزگار حکومت خسروپرویز از مقاطع بسیار مهم در تاریخ ایران دوران ساسانی است. در این دوران حدوداً سی‌وهشت‌ساله رویدادهای بسیار مهمی در داخل و خارج شاهنشاهی ساسانی به وقوع پیوست که بر سرنوشت آن بسیار تأثیر گذاشت؛ یکی از مسائل مهم در روابط خارجی و داخلی خسروپرویز، سیاست وی در رابطه با اقلیت‌های مسیحی و یهودی بود.

    ساختار

    کتاب در چهار فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    مرزهای غربی اشکانیان گسترده بود و سیاست دینی آنها همراه با مدارا. همین باعث شد که از آغاز گسترش مسیحیت، به‌مرور مسیحیان از قلمرو امپراتوری روم وارد ایران شوند. پیگردهای دینی برخی از امپراتوران روم نیز عاملی مهم در روی‌آوردن آنها به قلمرو اشکانیان بود. در سدۀ سوم میلادی ساسانیان قدرت را از اشکانیان گرفتند و شرایط سیاسی جدیدی در منطقه حاکم شد. با وجود این مسیحیان همچنان به رشد خود در ایران ادامه دادند. افزون بر مسیحیان بومی ایران، ورود اسیران جنگی مسیحی باعث افزایش تعداد آنها در ایران گردید. از آن زمان تا پایان حکومت ساسانی، مسیحیان مراحل مختلفی از پیشرفت را در شاهنشاهی ساسانی تجربه کردند. به مرور طبقه‌ای از بزرگان مسیحی نیز درون شاهنشاهی ساسانی به وجود آمد و به همین دلیل اهمیت مسیحیان در مناسبات اجتماعی، اقتصادی و سیاست افزایش یافت. افزون بر این امپراتوری روم در اواخر سدۀ چهارم میلادی به طور رسمی مسیحی شد و این موضوع نقش سیاسی مسیحیت را پررنگ‌تر کرد. بنابراین بررسی تاریخ سلسلۀ ساسانی بدون درنظر گرفتن وضعیت مسیحیان آن و نقش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنها امکان‌پذیر نیست.

    روزگار حکومت خسروپرویز از مقاطع بسیار مهم در تاریخ ایران دوران ساسانی است. در این دوران حدوداً سی‌وهشت‌ساله رویدادهای بسیار مهمی در داخل و خارج شاهنشاهی ساسانی به وقوع پیوست که بر سرنوشت آن بسیار تأثیر گذاشت؛ از جمله مهم‌ترین این رویدادها می‌توان به شورش‌های داخلی، جنگ‌های طولانی‌مدرت با امپراتوری بیزانس و همچنین اتحاد و قدرت‌گیری اعراب مسلمان اشاره کرد. یکی از مسائل مهم در روابط خارجی و داخلی خسروپرویز، سیاست وی در رابطه با اقلیت‌های مسیحی و یهودی بود.

    خسروپرویز در ابتدای حکومت خویش، شورش بهرام چوبین را از پدر به میراث برد و ناچار به امپراتوری بیزانس پناهنده شد تا بلکه با کمک آنها تاج و تخت را به دست آورد. هنگامی که او به قلمرو بیزانس عزیمت می‌کرد، در راه خود از مناطق مسیحی‌نشین بسیاری عبور کرد و در این راه تجاربی خاص اندوخت. او بیش از یک سال میان مسیحیان زیست تا آنکه با مکم ماوریکیوس (امپراتور بیزانس) موفق به شکست بهرام چوبین شد. به شهادت برخی از منابع کهن، رفتار خسروپرویز میان مسیحیان به گونه‌ای بود که حتی برخی به اشتباه تصور کردند وی مسیحی شده است؛ به هر حال هدف او از برخی سیاست‌های دینی خود این بود که امپراتور مسیحی بیزانس را قانع کند تا او را یاری رساند.

    یکی از موضوعات مهم دربارۀ مسیحیان در این روزگار، رقابت میان نسطوریان و میافیزیت‌ها بود. در اواخر سدۀ پنجم میلادی مسیحیان ایران نسطوری شدند و بر دو ذات مجزای عیسی مسیح تأکید کردند. با این حال در سدۀ ششم و اوایل سدۀ هفتم میلادی به دلایل مختلف، تعداد میافیزیت‌ها نیز در ایران ساسانی افزایش یافت و ایشان به رقابت با مسیحیان نسطوری پرداختند؛ این رقابت در روزگار خسروپرویز به اوج خود رسید.

    یکی دیگر از مسائل مهم در رابطه با مسیحیت در روزگار خسروپرویز، جنگ‌های وی با بیزانس پس از قتل امپراتور ماوریکیوس است. بررسی گزارش‌های این جنگ‌ها نشان از اهمیت نقش مسیحیت در سیاست‌های دو طرف جنگ دارد. بنابراین بررسی سیاست‌های دینی شاهنشاهی ساسانی در روزگار خسروپرویز، پژوهشگران را در راه دریافت بهتری از آن مقطع مهم تاریخ ساسانیان یاری می‌رساند.

    در این کتاب افزون بر تلاش برای تحلیل وضعیت مسیحیان در روزگار خسروپرویز، منابع مسیحی مهمی معرفی و بررسی شده‌اند. در فصل نخست این کتاب برای ایجاد پیوستگی در بحث و درک بهتر مطالب، به طور خلاصه توضیحاتی از وضعیت مسیحیان ایران از آغاز تا حکومت ساسانی تا پایان روزگار خسروانوشیروان ارائه شده است. در فصل دوم کتاب به سیاست دینی خسروپرویز در طول شورش بهرام چوبین پرداخته شده است. فصل سوم اختصاص به بررسی وضعیت و رقابت میان نسطوریان و میافیزیت‌ها در روزگار خسروپرویز دارد و فصل پایانی این کتاب بررسی‌هایی دربارۀ سیاست خسروپرویز در قبال بزرگان مسیحی و یهودی است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها