مراقد أهلالبيت في القاهرة و معه كتاب حياة الأرواح بعد الموت
مراقد أهلالبیت في القاهرة مع تحقیق أن رأس الحسین و رفاة السیدة بمصر... | |
---|---|
پدیدآوران | اسنوی، محییالدین حسین یوسف (مراجعه و تعليق) ابراهیم، محمد زکی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مطبوعات و رسائل العشیره المحمدیه
رسالة التبصیر بمشاهد شهیرات آل البیت بالقاهره کتاب حیاه الارواح بعد الموت حیاة الأرواح بعد الموت |
ناشر | مؤسسة إحياء التراث الصوفي |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1424 ق یا 2003 م |
چاپ | 6 |
موضوع | احادیث خاص (ثقلین)
حسین بن علی(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - آرامگاه - زیارت خاندان نبوت - احادیث راس الحسین زنان مسلمان زندگی پس از مرگ زیارتگاههای اسلامی - مصر مصر - آرامگاه - زیارت مصر - آرامگاهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 263/9 /الف2م4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مراقد اهلالبيت فى القاهره، اثر ابوالبركات زكىالدين محمد زكى ابراهيم، كتابى است به زبان عربى كه به معرفى آرامگاههاى آن دسته از ذريه پيامبر اكرم(ص) كه در مصر واقع شده مىپردازد.
ساختار
كتاب؛ مشتمل بر مقدمه چاپ نخست و نيز مقدمه چاپهاى بعدى كتاب و سيزده باب و يك خاتمه و ملحقات مىباشد.
گزارش محتوا
مؤلف در باب نخست كتاب با اشاره به خصومت نواصب نسبت به اهلبيت(ع) و انكار فضائل ايشان، به نقل حديث شريف ثقلين پرداخته و آن را مورد بررسى قرار مىدهد.
وى ابتدا به نقل دو حديث مشهور كه از اهل سنت روايت شده مىپردازد. در اين دو حديث از سنت پيامبر(ص) به عنوان ثقل دوم در كنار قرآن كريم نام برده شده و سپس به نقل حديث مشهور ثقلين از طرق متعددى مىپردازد كه در آنها از اهلبيت پيامبر(ص) به عنوان عِدل كتاب خدا نام برده شده است.
مؤلف همچنين در ادامه با اين ادعا كه اين حديث شريف به صورت متواتر روايت شده به برخى كسانى - از جمله بسيارى از صحابه پيامبر اكرم(ص) - كه اين حديث را روايت نمودهاند، اشاره مىكند.
سخن درباره جايگاه اهلبيت و حقوق ايشان از جمله مطالبى است كه در اين باب مورد بررسى قرار گرفته و آيات و رواياتى در اين زمينه مورد استدلال قرار گرفته است.
پس از نقل مطالب پيش گفته، مؤلف با تاسف از دشمنى و عناد ابن تيميه نسبت به اهلبيت ياد كرده است و از موضع وى مبنى بر ضعيف بودن رواياتى كه درباره استحباب زيارت قبر نبى مكرم اسلام(ص) توسط شمارى از علماى اهل سنت روايت شده انتقاد مىكند.
در ادامه اين باب، مراد از اهلبيت و نيز اصحاب كساء بيان گرديده و از لزوم مودت اهلبيت و حرمت دشمنى با ايشان سخن گفته شده است.
باب دوم كتاب، به معرفى امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اختصاص يافته و كنيه و القاب ايشان معرفى و مختصرى از زندگىنامه آنان آمده است.
باب سوم، به معرفى به مقام رأس الحسين(ع) در قاهره اختصاص يافته و مؤلف با استناد به ديدگاه مورخان و نيز بر اساس كتابهايى كه در موضوع سيره نگاشته شده، اثبات مىكند كه اين مقام در قاهره واقع شده است. وى همچنين شهادت عدهاى از عدول علما مبنى بر مدفون گشتن سر مبارک امام حسين(ع) در قاهره را نقل مىكند.
باب چهارم، به معرفى مرقد زينب كبرى(س) و چند بانوى ديگر كه زينب نام دارند، اختصاص يافته است. در اين باب مؤلف به گوشهاى از زندگانى زينب كبرى(س) اشاره كرده و يادآور شده كه پس از مراجعت حضرت از شام به مدينه، به ناچار و به توصيه اهلبيت، حضرت(س) مدينه را به قصد مصر ترك گفت و در آن جا اقامت گزيد. ايشان در اوائل شعبان سال 61ق. به همراه فاطمه و سكينه و على - فرزندان امام حسين(ع) - با استقبال پرشور مصرىها به بلبيس وارد شد و در همانجا وفات يافت و مدفون گرديد. مؤلف براى اثبات اين مطلب، مقالهاى را كه توسط استاد حسن قاسم در مجله الاسلام در اين رابطه مننشر ساخته نقل مىكند.
بانوان ديگرى كه در اين باب به معرفى ايشان پرداخته شده عبارتند از:
- زينب وسطى، خواهر زينب كبرى(س) كه در بقيع مدفون است.
- زينب صغرى؛ معروف به زينب بنت على كه در قريه راويه دمشق مدفون گرديده است.
- زينب دختر عبدالله محض كه فاطمه نبويه مشهور است و در قاهره مدفون است.
- زينب دختر موسى بن جعفر(ع) و....
باب پنجم، به معرفى دو بانوى بزرگوار به نام نفيسه صغرى و نفيسه كبرى اختصاص يافته است.
نفيسه صغرى دختر حسن الأنور بن زيد الابلج بن الامام الحسن(ع) بن على(ع) كه در قاهره مدفون است. مؤلف به شرح حالى كوتاه از ايشان بسنده كرده و ايشان را مشهورترين شخصيت اهلبيت پس از زينب كبرى(س) مىداند.
نفيسه كبرى دختر زيد أبلج و نوه امام مجتبى(ع) كه در واقع عمه نفيسه صغرى مىباشد. اين بانوى بزرگوار همسر وليد بن عبدالملك بن مروان بوده است كه در زمان انتصاب عبدالملك به عنوان والى مصر، به همراه وى بدانجا رفت؛ اما پس از غصب مقام خلافت توسط وى و مشاهده رفتار زشت او، از وى طلاق گرفت و در مصر وفات يافت و مدفون گرديد.
باب ششم، به معرفى دو بانو كه سكينه نام داشته و در قاهره مدفون گرديدهاند، اختصاص يافته است:
سكينه كبرى دختر امام حسين(ع) كه نام اصلى ايشان آمنه و مادر گراميشان رباب بنت امرء القيس بوده است. مؤلف در اين باب به برخى دعاوى سخيف كه از طرف دشمنان اهلبيت درباره ايشان شده است، پاسخ مىگويد.
سكينه صغرى دختر امام زينالعابدين(ع) كه در مصر دار دنيا را وداع گفت؛ در حالى كه همسرى اختيار نكرده بود.
باب هفتم، به معرفى بانوانى كه رقيه نام داشتهاند، اختصاص يافته است.
رقيه دختر امام رضا(ع) كه در جوار مقبره سكينه كبرى مدفون گرديده كه بسيارى گمان مىبرند، وى رقيه خواهر زينب كبرى(س) است؛ در حالى كه به گفته مؤلف، مقبره اين بانو در دمشق واقع شده است و مرقد رقيه دختر زيد ابلج نيزدر بقيع قرار دارد.
باب هشتم، به معرفى بانوانى از اهلبيت كه فاطمه نام داشتهاند، اختصاص يافته است:
فاطمه دختر امام حسين(ع) كه مادرش ام اسحاق تميمى دختر طلحه بن عبدالله است. وى به همراه عمه گرامىاش زينب كبرى به مصر وارد شد و در سال 110ق. در مصر وفات يافته، مدفون گرديد.
فاطمه دختر محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق(ع)، فاطمه دختر احمد بن اسماعيل بن محمد بن جعفر الصادق(ع)، فاطمه دختر قاسم بن محمد بن جعفر الصادق(ع)، فاطمه محضيه يا زينب دختر عبدالله محض و....
باب نهم، به معرفى دو بانو به نام آمنه اختصاص يافته است:
آمنه دختر موسى بن جعفر(ع) و آمنه دختر عبدالله بن حسين(ع).
همچنين دراين باب به معرفى دو بانو از فرزندان امام صادق(ع) كه در وقت فراغت خويش تلاوت قرآن مىنمودند، پرداخته شده و از مدفن سه سر از سرهاى مبارک بزرگان اهلبيت كه به مصر وارد شدهاند، نام برده شده است.
باب دهم، به معرفى برخى از اشراف و اعيان از اهلبيت(ع) كه در مصر مدفوناند، اختصاص يافته است كه عبارتند از: سيد حسن انور پدر سيده نفيسه و پسر زيد ابلج، سيد محمد انور، يحيى بن قاسم الطيب بن محمد مامون بن جعفر الصادق(ع) و....
باب يازدهم، به معرفى مراقد سادات طباطبايى؛ همچون على بن حسن بن طباطبا، احمد بن على بن حسن طباطبا و... و نيز سادات وفائيه اختصاص يافته است.
باب دوازدهم، به معرفى برخى از فرزندان امام صادق(ع) كه در مصر مدفون گرديدهاند، اختصاص يافته و از كسانى چون: عائشه دختر امام صادق(ع)، آمنه دختر موسى بن جعفر(ع)، قاسم طيب از نوادگان امام صادق و....نام برده شده است.
در باب سيزدهم، درباره منصب نقابت اشراف كه از طرف خلفاى فاطمى به سادات اعطا گرديد و نيز از اختصاص سادات به پوشيدن عمامه سبز سخن به ميان آمده است.
در ادامه رسالهاى به كتاب حاضر ملحق گرديده كه مؤلف در آن به بررسى احكام زيارت قبور مومنين پرداخته است. اين رساله ناظر به شبهاتى است كه ابن تيميه درباره جواز زيارت قبور ايراد كرده است.
همچنين كتابى با عنوان «حياه الارواح بعد الموت» به قلم نویسنده به كتاب حاضر ضميمه گرديده كه در آن به بيان حقيقت مرگ، تفاوت مردگان و زندگان، حيات برزخى ارواح، اسرار عالم برزخ و... پرداخته شده است.
ضميمه سوم كتاب به شرح حالى كوتاه از مؤلف كتاب اختصاص يافته است.
وضعیت کتاب
كتاب؛ مشتمل بر پاورقىهاى محقق؛ محيىالدين حسين يوسف الاسنوى، كه از شاگردان مؤلف است و نيز فهرست مطالب مىباشد.
منابع مقاله
- متن كتاب.
- مقدمه مؤلف.
- مقدمه محقق.