ما رواه الأساطين في عدم المجيء إلی السلاطين

    از ویکی‌نور
    ما رواه الأساطين في عدم المجيء إلی السلاطين
    ما رواه الأساطين في عدم المجيء إلی السلاطين
    پدیدآورانسیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نويسنده) سید، مجدی فتحی (محقق)
    عنوان‌های دیگرذم القضاء و تقلد الأحکام ** ذم المکس
    ناشرTaylor & Francis e-Library ** دار الصحابة للتراث
    مکان نشرمصر ** مصر - طنطا
    سال نشر1411ق - 1991م
    چاپ1
    موضوعاحادیث اهل سنت - قرن ۹ ق
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP۱۲۴/۵/س۹،م۲
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ما رواه الأساطين في عدم المجيء إلی السلاطین؛ ذم القضاء و تقلد الأحكام، ذم المكس، اثر جلال‌الدین سیوطی (متوفی 911ق)، مجموعه‌ای از سه رساله است که با تحقیق مجدی فتحی سید، منتشر شده است.

    اثر حاضر، دربردارنده سه رساله از رسائل حدیثی سیوطی، به شرح زیر می‌باشد که در باب خود، نادر است:

    1. رساله نخست، پیرامون مطالب و موضوعاتی است که از علمای ثقات، گزارش شده یا به عبارت خود سیوطی: «آنچه را بزرگان و اساطین در مذمت آمدن نزد امرا و سلاطین، نقل کرده‌اند». از جمله مواردی که در احادیث نبوی و روایات سلف، مورد نکوهش قرار گرفته و در این رساله بدان پرداخته شده، ورود به کاخ و دربار امرا و سلاطین است؛ زیرا انسان را به بی‌اعتنایی نسبت به نعمت‌های الهی و سکوت در برابر بدی‌های آنان به‌خاطر هیبت و احترام به آنها و تلاش برای جلب رضایت آنها به قیمت هزینه کردن نصوص شرعی، می‌کشاند[۱]؛ ولذا سیوطی در این رساله، به اهل علم توصیه می‌نماید که علم خود را از سوء استفاده سلاطین حفظ نموده و زندگی دنیا را به‌واسطه از دست دادن آخرت، نخرند و هدایت را به گمراهی، نفروشند[۲].
    2. رساله دوم، در انذار و برحذر داشتن از برعهده گرفتن منصب قضاوت و حکم بین بندگان است که شاید بتوان این هشدار را به‌وضوح، از حدیثی که از پیامبر(ص) نقل گردیده، دریافت که فرمودند: «من جعل علی القضاء فكأنما ذبح بغير سكين» (هرکس را به قضاوت بگمارند، گویا بدون چاقو ذبح کرده است) و معنای این حدیث، انذار از قضاوت‌طلبی است و روشن می‌کند که قضاوت، مصیبت است نه هدیه و امتحان است نه انتخاب[۳]. سیوطی در این رساله، به مسلمانان توصیه می‌نماید که خطر و اهمیت دستگاه قضا و عظمت آن را بدانند که ممکن است در آن، مال‌ها از بین رفته، خون‌ها ریخته شده و آبروها، هتک گردد و در عوض، در صورت رعایت حقوق آن، عدالت در میان مردم برقرار شده و حق مظلوم، ادا گردیده و رفع ظلم شود[۴].
    3. آخرین رساله، در مذمت حرام‌خواری بوده و توصیه و نصحیتی است برای کسانی که پولی را که حقی بر آن نیست، به مردم تحمیل می‌کنند و به دورغ و تهمت، مال مردم را می‌بلعند[۵].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص7
    2. ر.ک: همان، ص8
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان، ص9
    5. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها