ماتیکان فرهنگی: سی گفتار در فرهنگ و ادب

ماتیکان فرهنگی: سی گفتار در فرهنگ و ادب تألیف پرویز اذکایی؛ ماتیکان فرهنگی شامل گزینه گفتارهای نویسندۀ این کتاب و مجموعه (سی مقاله در فرهنگ و ادب) است.

ماتيکان فرهنگي: سي گفتار در فرهنگ و ادب
ماتیکان فرهنگی: سی گفتار در فرهنگ و ادب
پدیدآوراناذکایی، پرویز (نویسنده) بنياد موقوفات دکتر محمود افشار (سایر)
ناشرانتشارات دکتر محمود افشار يزدي و انتشارات سخن
مکان نشرتهران
سال نشر1397ش.
چاپيکم
شابک978-600-5942-71-2
موضوعفرهنگ ايراني - مقاله‌ها و خطابه‌ها ادبيات فارسی - مقاله‌‎ها و خطابه‌‎ها
زبانفارسی
کد کنگره
‏1397 2م4الف / 63 DSR

ساختار

کتاب در سی بخش تدوین شده است.

گزارش کتاب

ماتیکان فرهنگی شامل گزینه گفتارهای نویسندۀ این کتاب و مجموعه (سی مقاله در فرهنگ و ادب) به طور عمده گزارش دانشهای اجتماعی (مردم‌شناسی، اسطوره‌شناسی)، ادبی (گویش‌شناسی، خط و کتابت)، دین‌شناسی و کیش‌ها (زروانی، مزدائی، مانوی)، فرهنگ‌شناسی (شکره‌داری، بازیاری و جز اینها)، برخی دانشخانه‌ها و کتابخانه‌ها، آیین‌ها و فرادادهای ایران باستانی و دوران اسلامی است که طی چهل سال فرادست آمده است.

در بخشی از گفتار «ماده و معنای کتاب در ایران باستان» می‌خوانیم: «پیشۀ دبیری یا صناعت انشاء و «کاتب» پیداست که هم با آغاز کتابت و اختراع یا استعمال خط در بین ملل باستانی پدید آمده، دیوان یا دبیرخانه‌ هم جایی بوده است که دبیران، امور کتابت اسناد و نامه‌های دولتی یا فرمداری را انجام می‌داده‌اند؛ امروز هم بر همان منوال است. حسب روایات ملی و هم مدرک تاریخی ایران، رستۀ دبیران پیوسته یکی از گروه‌های فرادست اجتماعی بوده، پیشۀ دبیری نیز همواره از پیشه‌های «ارجمند» به شمار می‌رفته است.... در کتاب‌های تاریخ اجتماعی و تمدن مربوط به ادوار باستانی ایران، در این خصوص به قدر کافی سخن رفته است. دانسته است که فنون کتابت و آیین دبیری و سنن دیوانی و دیوان‌سالاری ایران باستان، یکسره به دورۀ اسلامی انتقال یافت که داستان آن مشهور است؛ و آداب آن در دستگاه اداری خلافت عباسی و حکومت‌های ایرانی موروث گشت». (ص 303)

در ابتدای گفتار «تاریخچۀ فهلوی» آمده است: «کلمۀ فهلوی اندکی عربیگون شدۀ کلمۀ «پهلوی» است و خود این کلمه، چنان که به شرح خواهد آمد، وجهی است از کلمۀ «پَرتَوی» یا «پارتی» که بنابر معروف اسم قوم و سلالۀ پادشاهی اشکانیان می‌باشد. مراد ما از اجمالاً تاریخچۀ زبان فهلوی غربی است، که خود یکی از گویش‌های بزرگ ایرانی است و بیان وجه تسمیۀ آن، ذکر مبادی و سبک، برخی ویژگی‌ها و نمونه‌های فهلویات باشد. اما زبان پهلوی حسب تعریف بر «فارسی میانه» اطلاق می‌گردد، که پیداست ما بین فارسی کهن و فارسی نو بوده باشد؛ فارسی کهن را «پارسی باستان» هم گویند که زبان نویکنده‌های هخامنشی (در بیستون و تخت‌جمشید و شوش و همدان) است. فارسی نوین معمولاً بر زبان دری اطلاق می‌گردد، که در دوران اسلامی از سدۀ چهارم تاکنون آثار ادبی گرانبار منثور و منظوم بسیار از آن برجاست. اما این زبان‌ها و گویش‌های گوناگون آنها، بطور کلی در نزد زبانشناسان و بنابر رده‌بندی زبانها، جزو «زبان‌های ایرانی» برشمارند. از لحاظ ایشان، زبان‌های ایرانی حسب زمینۀ جغرافیایی تداول آنها، به دو گروه بزرگ شرقی و غربی تقسیم‌بندی شده‌اند. زبان‌های ایرانی غربی که مورد نظر ماست، چنان که اُرانسکی گوید «دنبالۀ لهجه‌های ایرانی هستند که قبایل ایرانی زبان باستانی پارسان و مادان به مغرب دشت کویر آوردند». (ص 467)[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها