فلسفه علم، فناوری و جامعه
فلسفه علم، فناوری و جامعه، تألیف عبدالحسین خسروپناه دزفولی (متولد 1345ش)، استاد فلسفه و مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی و مهدی عاشوری، است. این کتاب به بررسی فلسفه علم، فناوری و جامعه میپردازد و با هدف پر کردن شکاف میان واقعیتهای علمی و آرمانهای اندیشه اسلامی، به ارزیابی انتقادی علم و فناوری در جامعه برای دانشجویان علوم انسانی میپردازد.
| فلسفه علم، فناوری و جامعه | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده) عاشوری، مهدی (نویسنده) |
| ناشر | انوار توحید ** یوسف ابراهیمیان آملی (شارح) |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1400ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-10-6458-9 |
| موضوع | اسلام و علوم - علوم - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 82ف5خ 232 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
این کتاب، با هدف توانمندسازی دانشجویان دکتری و متخصصان رشتههای مختلف طراحی شده است. هدف اصلی آن، آشنایی دانشآموختگان دوره دکتری با زمینهها و دانش مورد نیاز برای ارزیابی انتقادی مسائل حوزه علم و فناوری در اجتماع است و اهداف زیر را تعقیب میکند:
- آشنایی با ابعاد حکمی و معرفتی اسلام و نقش آموزههای اسلامی در رشد و تکوین دانش و تمدن اسلامی؛
- آشنایی با ابعاد معرفتی و اجتماعی علم و فناوری و رابطه آن با ارزشهای اخلاقی و فرهنگی؛
- بررسی نقش علم و فناوری بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ارزیابی ساختار درهمتنیده علوم و فناوریها با اجتماع عمومی؛
- آشنایی با اصول سیاستگذاری علم و فناوری و تفکر درباره حکمرانی علم و فناوری؛
- آشنایی با مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی دانشگاهیان بهعنوان کنشگران حوزههای گوناگون علمی و فنی[۱].
ساختار
کتاب، مشتمل بر سخن نخست و یازده درس است.
گزارش محتوا
محتوای درسهای یازدهگانه در پنج محور میگنجد:
- درس اول و دوم، ناظر به «مبانی اسلامشناختی مطالعه انسان و طبیعت» است. در درس اول، پس از مروری بر گستره اسلام به کلیات دعوت اسلام، به شناخت انسان و طبیعت میپردازد و در درس دوم، امتداد این دعوت در تاریخ تمدن اسلامی و نحوه شکلگیری و تدوین علوم در جهان اسلام میپردازد.
- درس سوم و چهارم، مهمترین مباحث در «معرفتشناسی علوم» است که با نگاهی رئالیستی و واقعگرایانه، به مهمترین چالشهای «معرفت علمی» میپردازد و پس از طرح دلایل امکان شناخت علمی انسان و طبیعت، به موضوع این مطالعات و منابع شناخت علمی میپردازد و نشان میدهد که این معرفت در چه شرایطی «معقول» است و چرا وجود مؤلفههای اجتماعی در «نظام تولید دانش» خللی در معقولیت معرفت علمی ایجاد نمیکند و دلایل نامعقولگرایان کافی نیست.
- در درس پنجم و ششم، مسئلهای کلیدی در «فلسفه علم و علوم انسانی» طرح میگردد. «تبیین علمی»، الگوی روشی اصلی در علوم مدرن شمرده میشود. در درس پنجم، پس از مروری بر الگوهای ارائهشده در فلسفه علم برای بیان شرایط اعتبار «تبیین علمی»، به رابطه «تبیین» با «قوانین طبیعت» و «علیت» پرداخته میشود و با نگاهی به دیدگاه تجربهگرایان و حکمای مسلمان، ارتباط این سه مفهوم مورد بازخوانی قرار میگیرد. یکی از چالشهای الگوهای مدرن، «اصل بستار علّی» و نگاه طبیعیگرایانه به تبیین است که با نگاه الهی و توحیدی ناسازگار است. پایانبخش درس پنجم، حل این تعارض است. درس ششم نیز پس از بیان کاستیهای نگاه طبیعی به علوم انسانی، رویکردها و پارادایمهای علوم انسانی مدرن از نظر مبانی، موضوع، هدف و قلمرو، استخراج و الگوی حکمی و اجتهادی علوم انسانی بهعنوان رویکرد جایگزین پیشنهاد میگردد.
- محور دروس هفتم و هشتم، بحث «فناوری و رابطه آن با علم، فرهنگ و ارزشهای اجتماعی». در درس هفتم، پس از تحلیل چیستی فناوری و وجودشناسی مصنوعات، تحلیلی از نظامهای تکنیکی – اجتماعی نیز عرضه میگردد. درس هشتم نیز رابطه فناوری را با فرهنگ و اخلاق مورد بررسی قرار میدهد.
- بخش پنجم درسنامه، شامل دروس نهم تا یازدهم، به «جایگاه دانش و دانشگاه در نظام اجتماعی» میپردازد. در درس نهم با استفاده از تحلیل واقعیتهای اجتماعی ارائهشده در درس هفتم، ابعاد اجتماعی و تاریخی دانش، تحلیل گردیده و نشان داده شده است که رشتههای علمی چه کارکردهایی دارند و ارزشها چه نسبتی با علوم دارند. درس دهم، به نقش علم و دانش در حکمرانی و سیاستگذاری میپردازد. درس یازدهم از کارکردهای دانشگاه و آرمانهای جامعه به مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی دانشگاهیان بحث میکند[۲].
بنابراین، موضوعات کلی مطرحشده در دروس یازدهگانه بهتفکیک عبارتند از:
- اسلام و شناخت طبیعت و انسان [۳]؛
- جایگاه علم و حکمت در تمدن اسلامی [۴]؛
- امکان و چگونگی شناخت طبیعت و انسان[۵]؛
- معقولیت علم و پیشرفت علمی[۶]؛
- تبیین علمی و قوانین طبیعت[۷]؛
- رویکردها در علوم انسانی[۸]؛
- چیستی فناوری[۹]؛
- فناوری، فرهنگ و اخلاق[۱۰]؛
- دانش و اجتماع[۱۱]؛
- دانش و حکمرانی[۱۲]؛
- دانشگاه و آرمانهای جامعه[۱۳].
پانویس
منابع مقاله
سخن نخست و متن کتاب.