فلسفه دين (جان هیک)

    از ویکی‌نور
    فلسفه دين(هیک، جان)
    فلسفه دين (جان هیک)
    پدیدآورانهیک، جان (نويسنده) سالکی، بهزاد (مترجم)
    ناشرانتشارات بین المللی الهدی
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1390ش
    چاپ4
    شابک978-964-439-520-8
    موضوعدین - فلسفه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ه86 ف8 51 BL
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فلسفه دین، اثر جان هیک (۱۹۲۲-۲۰۱۲م)، فیلسوف دین و نظریه‌پرداز شناخته‌شده در معرفت‌شناسی دین و کثرت‌گرایی دینی، با ترجمه بهزاد سالکی است. این کتاب، به بررسی جامع مسائل بنیادی فلسفه دین می‌پردازد؛ از مفاهیم اصلی خدا و براهین وجود او گرفته تا چالش‌هایی نظیر مسئله شر و مسائل مربوط به وحی و ایمان.

    انگیزه نگارش

    نویسنده، این کتاب را قبل از همه، برای دانشجویان فلسفه و گروه‌های آموزشی ادیان نوشته و اظهار امیدواری کرده که این کتاب کوچک بتواند به دانشجویان و دانش‌پژوهان کمک کند تا با این موضوع جذاب و فوق‌العاده مهم آشنا گردند[۱].

    ساختار

    مطالب اصلی کتاب، در یک مقدمه و یازده فصل تنظیم شده است. فهرست اعلام، واژه‌نامه فارسی به انگلیسی و منابعی برای مطالعه بیشتر نیز به آخر کتاب افزوده شده است.

    گزارش محتوا

    • مقدمه: در مقدمه، از چیستی فلسفه دین و نیز از خود دین سخن رفته است. نویسنده، نخست، اصطلاح «فلسفه دین» و تمایز آن را از «دین» مفصلا توضیح داده و سپس به بررسی تعاریف متعددی که برای دین شده، پرداخته است[۲].

    به نظر نویسنده، «می‌توان اصطلاح «فلسفه دین» را (در قیاس با اصطلاحاتی نظیر فلسفه علم، فلسفه هنر و غیره) در معنای اخص آن، یعنی تفکر فلسفی در باب دین به‌کار برد. بنا بر این تعریف، «فلسفه دین»، وسیله‌ای برای آموزش دین نیست. در واقع اساسا ضروری نیست از دیدگاه دینی به آن نگاه کنیم. کسانی که به خدا اعتقاد ندارند، لاادریون و افراد متدین، به‌یکسان می‌توانند به تفکر فلسفی در باب دین بپردازند و در واقع همین کار هم می‌کنند؛ ازاین‌رو، فلسفه دین، شاخه‌ای از الهیات نیست (در اینجا منظور از الهیات، تدوین منظم عقاید دینی است)، بلکه شعبه‌ای از فلسفه است. فلسفه دین، مفاهیم و نظام‌های اعتقادی دینی و نیز پدیده‌های اصلی تجربه دینی و مراسم عبادی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی هستند، مورد مطالعه قرار می‌دهد. ازاین‌رو، فلسفه دین، دانش ثانوی یا مع‌الواسطه است و از موضوع تحقیق خود استقلال دارد. خود فلسفه دین، جزیی از قلمرو موضوعات دینی نیست، بلکه به‌عنوان مثال، مانند فلسفه حقوق است نسبت به حوزه مطالعات حقوقی و مفاهیم و دلایل قضایی و مانند فلسفه هنر است نسبت به پدیده‌های هنری و نسبت به مقولات و روش‌های مباحث زیبایی‌شناسی. ازاین‌رو، فلسفه دین، مربوط است به ادیان خاص و مکاتب الهیاتی کلیه ادیان؛ به همان صورت که فلسفه علم به علوم خاص مربوط است. فلسفه دین می‌کوشد به تحلیل مفاهیمی نظیر خدا، تکلیف اخلاقی، برهمن، رستگاری، عبادت، خلقت، قربانی، نیروانا، حیات ابدی و نظایر آنها بپردازد و ماهیت زبان دینی را در مقایسه با زبان عادی روزمره، زبان کشفیات علم، زبان اخلاق و زبان تعابیر خیال‌آمیز هنرها مکشوف سازد»[۳].

    • فصل یک (مفهوم یهودی - مسیحی خدا): نویسنده در این فصل، به تبیین مفهوم خدا در سنت یهودی - مسیحی می‌پردازد و در این زمینه موضوعاتی همچون: یکتاپرستی، «نامتناهی، قائم به ذات»، «آفریننده جهان»، «تشخص خدا»، «حب الهی، خیر مطلق» و «امر قدسی» را تبیین می‌کند[۴].

    فصل دوم (دلایل اعتقاد به وجود خدا): این بخش، به بررسی براهین سنتی اثبات وجود خدا اختصاص دارد. نویسنده به تحلیل و نقد برهان وجودی (از اشکال مختلف آن گرفته تا انتقاداتی که به آن وارد شده است) می‌پردازد. در ادامه، برهان علت نخستین و برهان جهان‌شناختی، برهان نظم (یا غایت‌شناختی) و انتقادات دیوید هیوم به آن، برهان اخلاقی و همچنین براهین مبتنی بر حوادث و تجارب دینی خاص بررسی می‌شوند[۵].

    فصل سوم (دلایل عدم اعتقاد به وجود خدا): این فصل، به چالش‌ها و انتقاداتی که علیه اعتقاد به وجود خدا مطرح شده، می‌پردازد. از جمله مهم‌ترین آن‌ها، نظریه جامعه‌شناختی دین (با تمرکز بر دیدگاه دورکیم) که دین را برآیند نیروهای اجتماعی می‌داند و نظریه فرویدی دین که دین را محصول نیازهای روانی و فرافکنی آرزوهای انسانی می‌خواند. همچنین، نویسنده به تأثیر علم جدید و چالش‌های علمی بر دیدگاه‌های دینی اشاره می‌کند[۶].

    فصل چهارم (مسئله شر): این فصل، به طرح مسئله شر می‌پردازد و عدل الهی را از نظر قدیس اوگوستین و قدیس ایرنائوس تبیین می‌کند و نظریه عدل الهی را در الهیات پویشی بررسی می‌نماید[۷]. پرداختن به مسئله شر، ازآن‌روست که: «به‌عنوان نوعی تحدی در مقابل یکتاپرستی، مسئله شر سنتاً به شکل حصر دو وجهی مطرح گردیده است: اگر خداوند به‌راستی منشأ مهر و شفقت است، باید بتواند همه شرور را نابود گرداند و اگر خداوند قادر مطلق است، باید بتواند به همه شرور پایان دهد، اما شر وجود دارد؛ بنابراین خداوند نه می‌تواند فعال ما یشاء باشد و نه کلا مهربان»[۸].

    فصل پنجم (وحی و ایمان): این بخش، در باب وحی و ایمان، نظریات مختلفی را مطرح می‌کند؛ از جمله نظریه مبتنی بر گزاره دینی در باب وحی و ایمان، نظریه اراده‌گرا در باب ایمان، نظریه تیلیخ در باب ایمان به‌عنوان غایت قصوی، نظریه غیر مبتنی بر گزاره دینی در باب وحی و ایمان را مورد بررسی قرار می‌دهد. او همچنین به بررسی دیدگاه مطابق کتاب مقدس و اندیشه الهیاتی در این زمینه می‌پردازد[۹].

    فصل ششم (اصالت شواهد، بنیادگرایی و اعتقاد عقلی): این فصل، به مباحث معرفت‌شناختی در فلسفه دین می‌پردازد. نویسنده، به محدودیت‌های رویکرد اصالت شواهد اشاره کرده و مفهوم «اعتقاد عقلی بدون برهان» را توضیح می‌دهد. همچنین به مفهوم «باورهای بنیادی دینی» می‌پردازد و در انتها، بحث «خطر ایمان داشتن» را مطرح می‌کند[۱۰]. طرح بحث «خطر ایمان داشتن»، ازآن‌روست که: «اگر انسان مؤمن در واقع دچار خطا باشد، به ورطه حقارت و پستی قصور در مواجهه با توهم و فریب سقوط نموده است. به نظر می‌رسد که ما به‌عنوان موجواتی محدود و جاهل در جهانی زندگی می‌کنیم که هم به باور دینی دعوت می‌کند و هم باوجود این، این امکان را در مقابل ما قرار می‌دهد که این دعوت، ممکن است فریب و توهم باشد»[۱۱].

    • موضوعاتی که در بقیه فصول کتاب مورد بررسی قرار ‌گرفته‌اند، به‌ترتیب عبارتند از:
    1. مسائل زبان دینی [۱۲].
    2. مسئله قابلیت تأیید [۱۳].
    3. دعاوی متعارض ادیان مختلف در باب حقیقت [۱۴].
    4. تقدیر بشری، جاودانگی و رستاخیز [۱۵].
    5. سرنوشت بشری، کرمه و تناسخ [۱۶].

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، ص19
    2. ر.ک: متن کتاب، ص21-27
    3. ر.ک: همان، ص21-22
    4. ر.ک: همان، ص29-46
    5. ر.ک: همان، ص47-76
    6. ر.ک: همان، ص77-94
    7. ر.ک: همان، ص95-126
    8. ر.ک: همان، ص96
    9. ر.ک: همان، ص127-156
    10. ر.ک: همان، ص157-183
    11. ر.ک: همان، ص183
    12. ر.ک: همان، ص185-218
    13. ر.ک: همان، ص219-242
    14. ر.ک: همان، ص243-270
    15. ر.ک: همان، ص271-290
    16. ر.ک: همان، ص291-311

    منابع مقاله

    پیشگفتار و متن کتاب.

    وابسته‌ها