فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی
فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، به قلم گروه پژوهشی علوم قرآن و حدیث (حجج اسلام رضا وطندوست، میرزا علیزاده، علی جلائیان اکبرنیا و دکتر جواد ایروانی)، به بررسی، تبیین و فرهنگسازی مبانی قرآنی - حدیثی روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی میپردازد و هدف آن ارائه الگوهای رفتاری مناسب برای زندگی اجتماعی است.
| فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی | |
|---|---|
| پدیدآوران | گروه پژوهشی علوم قرآن و حديث (نويسنده)
وطن دوست، رضا (نویسنده) علیزاده، میرزا ( نویسنده) جلائیان اکبرنیا، علی ( نویسنده) ایروانی، جواد ( نویسنده) جلائیان اکبرنیا، علی ( گردآورنده) کمیلی، غلامحسین ( نویسنده) حق پناه، رضا ( نویسنده) |
| ناشر | دانشگاه علوم اسلامی رضوی |
| مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
| سال نشر | 1394ش - 1395ش |
| چاپ | 5 |
| شابک | 978-964-7673-57-0 |
| موضوع | روابط اجتماعی - جنبههای مذهبی - اسلام |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | /ف46 230 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
این کتاب در دو جلد تدوین شده است که در جلد اول، ارزشهای درونی در هفت فصل و در جلد دوم، ارزشهای رفتاری در دوازده فصل ارائه شده است.
سبک نگارش
آنگونه که در مقدمه کتاب آمده، تمام تلاش این بوده که روش نگارندگان در ارائه موضوعات هماهنگ باشد، اما علاوه بر تفاوت قلم، تفاوت نگاه، پیشزمینهها و تخصصها، زمینهای را جهت تفاوت سطح، حجم و سبک نگاشتهها فراهم آورده است[۱].
گزارش محتوا
جلد نخست
بر اساس مقدمه، جلد نخست این کتاب به ارزشهای درونی میپردازد و سرفصلهایی چون شخصیت متعادل، مسئولیتپذیری، اعتدال، نظم و انضباط، ظن (پندار) و امنیت را شامل میشود: فصل اول (شخصیت متعادل): این فصل، به مفهوم شخصیت، ویژگیها و عوامل مؤثر بر شکلگیری آن در آموزههای اسلامی میپردازد. شخصیت متعادل، بهعنوان جوهرهای انسانی که از نظر فیزیکی، روانی و محیطی در تعادل است، تعریف میشود[۲]. عوامل شکلگیری شخصیت به دو دسته سرشتی (مانند وراثت) و محیطی (مانند خانواده، فرهنگ، آموزش و الگوها) تقسیم میشود[۳]. این فصل، به عوامل رشد شخصیت، نظیر: ایمان، خردورزی، نیکرفتاری، عبادت، علم و آگاهی، عفت و پاکدامنی و همراهی با الگوها میپردازد[۴]. همچنین، ویژگیهای شخصیت متعادل، مانند وارستگی از دنیا و قدرتطلب نبودن، مورد بررسی قرار میگیرد[۵]. در مقابل، عوامل انحطاط شخصیت، شامل: خداگریزی، هواپرستی، نادانی و ناآگاهی، دنیازدگی و قدرتطلبی، ستمگری و تقلید کورکورانه، شرح داده میشود[۶]. در پایان، روشهای اصلاح و تغییر شخصیت، مانند: تزکیه، تعلیم، مهرورزی، تشویق و تنبیه، تذکر و حکمت و پند ارائه میگردد[۷].
فصل دوم (مسئولیتپذیری و مسئولیتگریزی): این فصل، با مفهومشناسی مسئولیت و اهمیت آن در زندگی اسلامی آغاز میشود. مسئولیت، وظیفهای الهی و شرعی است که انسان در قبال خداوند، خود و دیگران برعهده دارد[۸]. منشأ پیدایش مسئولیت، فطرت انسان، مکتب وحی و جامعه دانسته شده است[۹]. عوامل تقویت حس مسئولیتپذیری، عبارتند از: ایمان، عواطف، خودباوری، تشویق و تنبیه و ارتقای بینش و بصیرت[۱۰]. در مقابل، عواملی نظیر بیایمانی و بیاعتقادی، جبرباوری، شفیعباوری غلط، تحریف مسئولیت، راحتطلبی و تنآسایی، عدم نظارت و ارزیابی دقیق و کمرویی و خجالت، به مسئولیتگریزی منجر میشوند[۱۱].
فصل سوم (برادری و اخوت ایمانی): این فصل، به بررسی پیوند برادری و اخوت ایمانی بهعنوان اساسیترین پیوند اجتماعی در جامعه اسلامی میپردازد[۱۲]. این مفهوم بر اساس ایمان مشترک تعریف میشود و شامل ایمان، همگرایی، دوستی و مواسات، وحدت و انسجام و جایگاه ویژه آن است[۱۳]. همچنین، این فصل به آسیبشناسی اخوت ایمانی پرداخته و عواملی چون انحراف عقیده، فقر عاطفه، ناآگاهی، خودبینی و بددلی را از جمله موانع برادری برمیشمارد[۱۴]. فصول اول تا سوم، تألیف رضا وطندوست است.
فصل چهارم (اعتدال): این فصل، مفهوم اعتدال را بهعنوان اصلی اساسی در نظام آفرینش و تشریع اسلامی معرفی میکند[۱۵]. اعتدال به معنای عدل، میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط است[۱۶]. این فصل، ابعاد مختلف اعتدال را بررسی میکند؛ از جمله اعتدال در ارزشهای معنوی مانند عبادت و انفاق[۱۷]. اعتدال در اخلاق بهعنوان حد وسط فضائل اخلاقی میان رذائل شرح داده میشود و به نظریه حد وسط ارسطو اشاره دارد[۱۸]. نویسنده در توضیح اعتدال در مدیریت و سیاست، بر این نکته تأکید دارد که پیامبر گرامی خدا(ص) در مدیریت و سیاست خود، نرمی و ملایمت را با شدت و صلابت درهم آمیخته بود[۱۹]. این فصل، به قلم جواد ایروانی تألیف شده است.
فصل پنجم (نظم و انضباط): این فصل، به مفهوم نظم و انضباط بهعنوان یکی از اصول بنیادین آموزههای اسلامی میپردازد[۲۰]. نظم به معنای ترتیب و سازماندهی امور و انضباط به معنای پایبندی به قوانین تعریف میشود[۲۱]. جایگاه و اهمیت نظم در نظام آفرینش و ضرورت آن در زندگی فردی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است[۲۲]. مؤلفهها و عناصر نظم، شامل: هدفگذاری، برنامهریزی، رهبری و مدیریت و تعیین عرصههای نظم (فردی و اجتماعی) معرفی میشود[۲۳]. این فصل، به قلم علی جلائیان اکبرنیاست.
فصل ششم (حُسن ظن (پندار)): این فصل که توسط میرزا علیزاده، تألیف شده است، به مفهوم و اهمیت حُسن ظن در روابط اجتماعی اسلامی میپردازد[۲۴]. حسن ظن، به معنای گمان نیکو و مثبت نسبت به دیگران است و با واژگان و اصطلاحات مرتبطی توضیح داده میشود[۲۵]. چگونگی پیدایش و توسعه آن و همچنین پیامدهای سوء ظن در متون دینی مورد بررسی قرار میگیرد[۲۶].
فصل هفتم (امنیت): این فصل که توسط رضا وطندوست، تألیف شده است، به مفهوم امنیت از دیدگاه آموزههای اسلامی میپردازد[۲۷]. هرچند در نگرش مادیگرایانه، امنیت مانند آزادی هدف است، اما در تلقی قرآن، نه هدف که وسیله است؛ زیرا قرآن برقراری امنیت را ازآنرو لازم میداند که در سایه آن، دستورات الهی اجرا گردد و ارزشها گسترش یابد[۲۸].
جلد دوم
محتوای این جلد نیز بر پایههایی چون وفای به عهد، امانتداری، و پندپذیری استوار است که هریک از آنها در فصولی جداگانه مورد بحث قرار گرفتهاند[۲۹]. همچنین، موضوعاتی مانند امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از مهمترین فرایض اجتماعی اسلامی نیز بخش قابل توجهی از محتوا را تشکیل میدهد[۳۰]. همچنین در این جلد به مؤلفههای اخلاقی و رفتاری نظیر انفاق، صله رحم، مشورت و حسن معاشرت پرداخته میشود[۳۱] و خواننده را به درک عمیقتری از فرهنگ روابط اجتماعی بر پایه اصول اسلامی رهنمون میگردد.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ج2، ص34
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص26-27
- ↑ ر.ک: همان، ص33-35
- ↑ ر.ک: همان، ص36-41
- ↑ ر.ک: همان، ص42-46
- ↑ ر.ک: همان، ص51-54
- ↑ ر.ک: همان، ص57-61
- ↑ ر.ک: همان، ص63-64
- ↑ ر.ک: همان، ص68
- ↑ ر.ک: همان، ص94-98
- ↑ ر.ک: همان، ص99-104
- ↑ ر.ک: همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص108-115
- ↑ ر.ک: همان، ص125-130
- ↑ ر.ک: همان، ص147، 152
- ↑ ر.ک: همان، ص148، 151
- ↑ ر.ک: همان، ص155، 157
- ↑ ر.ک: همان، ص162-164
- ↑ ر.ک: همان، ص174-175
- ↑ ر.ک: همان، ص195
- ↑ ر.ک: همان، ص195
- ↑ ر.ک: همان، ص196-197
- ↑ ر.ک: همان، ص198-200
- ↑ ر.ک: همان، ص247
- ↑ ر.ک: همان، ص247-248
- ↑ ر.ک: همان، ص249، 251
- ↑ ر.ک: همان، ص335
- ↑ ر.ک: همان، ص339
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص37، 59، 101
- ↑ ر.ک: همان، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص279، 375، 409
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.