علم النفس
| علم النفس | |
|---|---|
| پدیدآوران | زین، سمیح عاطف (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | معرفة النفس الإنسانية في الکتاب و السنة |
| ناشر | دار الکتاب اللبناني ** دار الکتاب المصري |
| مکان نشر | لبنان - بیروت ** مصر - قاهره |
| سال نشر | 1429ق |
| چاپ | 2 |
| شابک | 9953-483-56-6 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | /ز9م6 232/65 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
علم النفس، تألیف سميح عاطف الزين(1924- 2014م)، درباره شناخت نفس انسانی با تکیه بر قرآن کریم به عنوان یک راهنمای جامع برای هدایت و درمان بشر است که حالات گوناگون روان انسان را از جنبههای آفرینش، سرشت، مسیر زندگی و سرانجام پس از مرگ مورد توجه قرار داده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر تمهید، نوزده فصل و خاتمه است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه به این نکته مهم اشاره کرده که نفس متعلق به بدن است و بدن است که نوع حرکت و کیفیت سیر او را مشخص میکند؛ البته در نهایت از این بدن جدا میشود چراکه خلقت آنها مختلف است. بدن فانی است اما نفس بعد از نابودی بدن باقی است و به عالم جدید منتقل میشود[۱].
وی در این بخش تاریخی و روششناختی، سیر توجه فلاسفه از یونان باستان تا فلاسفه مسلمان به نفس را مرور میکند و تقسیمبندیهای قدیمی قوای نفس را شرح میدهد. سپس به پیدایش علم النفس به عنوان یک علم مستقل و جدایی آن از فلسفه در غرب در اواخر قرن نوزدهم اشاره میکند[۲].
از دیگر موضوعات مقدمه، تفاوتگذاری میان مفاهیم روانشناسی غربی و مفاهیم اسلامی است؛ برای مثال، کظم (به معنای فرو خوردن ارادی خشم) یک فعل ارادی و ممدوح در اسلام است، در حالی که کبت (به معنای سرکوب ناخودآگاه) در روانکاوی غربی، عملی نامطلوب و منجر به بیماری دانسته میشود[۳]. نویسنده ضمن اشاره به فراوانی و تنوع شیوههای بحث در علم نفس یا روانشناسی، آن را از جمله علوم طبیعی و مادی ندانسته تا در چارچوب قواعد و قوانین معین قرار گیرد. [۴].
آفرینش کیهان و انسان نخستین مباحث کتاب را به خود اختصاص داده است. نویسنده از رهگذر برخی از آیات آفرینش جهان و خلق انسان که در قرآن با واژه خلق همراه است در صدد پرداختن به موضوع معرفت نفس برآمده است[۵].
موضوع نفس از دیگر مباحثی است که به آن پرداخته شده است. نویسنده توضیح داده است که انسان از جسم، روح و نفس تشکیل شده است، سپس مرزهای میان نفس و روح را مشخص میکند. وی روح، یک سر الهی که علم آن نزد خداوند است معرفی کرده و نفس، را جوهری دانسته که با عقل، قلب و غرایز ارتباط داشته و صفات و حالات آن در قرآن بیان شده است[۶]. در ادامه به سه نوع نفس اشاره کرده و توضیحاتی پیرامون آنها داده است[۷].
موضوع فطرت انسان و مهمترین مقومات آن، از مباحث دیگر است که در آن از غرایز مختلف مانند غریزه بقاء، غزیزه حفض نوع و... و نیازهای متعدد و متنوع انسان و مظاهر غرائز و مطالب مرتبط با آنها سخن به میان آمده است[۸].
در ادامه مباحث به موضوع قلب، معنی، مفهوم و اهمیت آن با تکیه بر قرآن کریم پرداخته شده و مطالبی پیرامون عقل، تصور و تخیل، تمایلات، گرایشها و اراده انسان مطرح شده است. نویسنده ضمن اشاره به موضوع شخصیت انسان و شکلگیری آن، پیرامون مفاهیمی همچون تقلید، تبعیت و عادت توضیحاتی داده است[۹].
ایمان به غیب و اثر آن در نفس انسانی از دیگر مباحث کتاب است. در این بحث ضمن توضیح مفهوم لغوی ایمان، در اصطلاح شرعی به معنای تصدیق مسائل امور غیبی مانند: ملائکه، روز قیامت و حساب و بهشت و جهنم دانسته شده که تنها با قلب و عقل قابل درک است[۱۰]. سپس از تاثیر ایمان به غیب بر نفس انسان سخن گفته شده و ایمان به خدا سببی نیرومند برای جلوگیری از ارتکاب و فرو لغزیدن در گناهان دانسته شده است[۱۱].
نویسنده در بحثی به مساله اغوای شیطان پرداخته[۱۲]و به نقش همنشین و دوست در زندگی انسان اشاره کرده است. وی معتقد است که قرین بهطور معمول دوست و وفادار و صادق و مخلص است؛ اما این شرط مصاحبت نیست و گاه دشمن در لباس فریب و نفاق مخفی شده است. هر انسانی دو قرین شر از جن و خیر از ملائکه دارد که به یکی دائما به شر و دیگری به خیر او را ترغیب میکند[۱۳]. در ادامه به بحث پیرامون فتنه و اغوا پرداخته و توضیحاتی پیرامون انگیزهها و محرکها، عواطف، عقدههای روانی، قناعت و اعتماد، جدیت و تغییر، داده است. همچنین درباره فضای اجتماعی و محیطی زندگی انسان و شرایط، اوضاع، رویدادها و وقایع پیرامون او که مهمترین عوامل سلامت یا بیماری روان انسان شمرده شده، سخن گفته است[۱۴].
در ادامه بحثی را به مجاهده نفس اختصاص داده و ضمن بیان مفهوم آن، نقش آن را در اراده انسان بیان کرده و در این راستا به مناعت نفس[۱۵]و مطالب مرتبط دیگر اشاره کرده است.
یکی دیگر از مباحث کتاب، بیماریها و اختلالات روانی است که همانند بیماریهای جسمی باید درمان شود. در این رابطه به هدف نوع بیماری اشاره شده است که البته دلایل اصلی بیماریهای روانی روشن نیست و به دیدگاههای مختلف و مکاتب متضادی تفسیر شده است[۱۶].
روان درمانی در اسلام از دیگر مباحث مطرح شده در کتاب است. نویسنده معتقد است که این موضوع مبتنی بر عقاید انسانی است؛ بدین معنا که این درمان اگر مسلمان ایمان یقینی به اسلام یعنی تسلیم در برابر خدا نداشته باشد مفید نخواهد بود. وی به تاکید اسلام اشاره میکند که علاج بیماریهای روحی را باید در قرآن کریم یافت که از آن تعبیر شفاء شده است[۱۷].
در خاتمه کتاب به مسئله وحدانیت الهی و وجوب شکر و سپاس بر نعمتها و مواهب الهی اشاره شده است [۱۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ج1، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص13-19
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص24
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 93-104- و ص 105-116
- ↑ ر.ک: همان، ص139-140
- ↑ ر.ک: همان، ص146-148
- ↑ ر.ک: همان، ص265- 274، 275، 309، 324
- ↑ ر.ک: همان، ص345- 371، 407، 485، 577، 640- 643، 709-727
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص 7- 8
- ↑ ر.ک: همان، ص 9
- ↑ ر.ک: همان، ص 107
- ↑ ر.ک: همان، ص111- 123
- ↑ ر.ک: همان، ص157، 183، ۱۹۱، ۲۱۹، ۲۶۷، 303
- ↑ ر.ک: همان، ص327- 331
- ↑ ر.ک: همان، ص397- 399
- ↑ ر.ک: همان، همان، ص409-410
- ↑ ر.ک: همان، ص648
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.