حبیبی، عبدالحی
نام | حبیبی، عبدالحی |
---|---|
نامهای دیگر | حبیبی افغانی، عبدالحی
حبیبی قندهاری، عبدالحی عبدالحی حبیبی قندهاری |
نام پدر | مولوى حبيبالله |
متولد | 1289ش |
محل تولد | قندهار (افغانستان) |
رحلت | 1363ش |
اساتید | عبدالواسع شهيد
علامه مولوى ابوالوفاى قندهارى |
برخی آثار | زین الاخبار |
کد مؤلف | AUTHORCODE03571AUTHORCODE |
عبدالحى حبيبى (1289-1363ش)، خاورشناس، روزنامهنگار، صحاف، متخصص در زبان و ادبيات فارسى و تاريخ سياسى و ادبى افغانى
ولادت
در روز پنجشنبه هفدهم ربيعالثانى 1328ق، مطابق با 1910م، در باميزايى از توابع قندهار (افغانستان) پا به عرصه وجود نهاده است.
خاندان
وى فرزند ملا عبدالحق آخوندزاده و از دودمان عالم معروف، مولوى حبيبالله مشهور به محقق قندهارى مىباشد.
تحصیلات
تحصيلات دوره ابتدايى را در مساجد قندهار گذراند. در پانزده سالگى در يكى از مكتبهاى ابتدايى همان شهر با سمت معلمى به تدريس مشغول شده و ضمناً صرف و نحو عربى، رياضى، هيئت، فقه و اصول فقه و منطق مير، مبادى بلاغت، عروض و قافيه را از عموزاده خود، «مرحوم عبدالواسع شهيد» فراگرفته است.
استاد ديگرش، «علامه مولوى ابوالوفاى قندهارى» بوده كه در هند جنوبى در مدرسه نظاميه دكن مقام استادى فقه و قرائت قرآن را دارا بوده است. وى در ترجمه احوال خود نوشته است: «ادبيات و علم قرائت را از ايشان فراگرفتم... ضمناً علوم جغرافيا، طبیعیات و حساب مكاتب جديد را هم مطالعه مىكردم و سراج مكاتب جديد را هم مىخواندم. سرانجام از مطالعه مجله كاوه، ايرانشهر و ارمغان و الهلال مصر بهرهها بردم.
در سال 1307ش، معاون مديريت جريده «طلوع افغان قندهار» گرديدم و در 1310ش، به مديريت آن برگزيده شدم و تا 1319 جريده مزبور را به زبانهاى فارسى و پشتو انتشار مىدادم. در همين مواقع زبانهاى انگليسى و اردو را فراگرفتم و به مطالعه كتب مربوطه به اين دو زبان پرداختم. روش تحقيق تاريخى را از «كمبريدج هيستورى آواينديا» و نوشتههاى فضلاى مصر و هندى امثال جرجى زيدان و شبلى نعمان و سيد سليمان ندوى و مقالات جريده كاوه برلين و آثار گرانبهاى علامه ميرزا محمدخان قزوينى رحمةاللهعليه آموختم و مطالعات خود را در رشتههاى ذيل ادامه دادم: تاريخ ادبيات فارسى و پشتو و اردو، تاريخ و زبانشناسى و كتابشناسى، بهخصوص مربوط به خراسان قديم و افغانستان كنونى و هند و فلات ايران و شناسايى مشاهير همين سرزمينها و مطالعه در جغرافياى تاريخى آن، از جمله اشتغالات علمى و ادبى من بوده است. اكنون كه به مرحله پنجاه و پنجمين سال زندگى رسيدهام، در كابل به مطالعه و امور علمى مشغولم و عضو انجمن تاريخ مىباشم».
مناصب علمی و فرهنگی
او مناصب علمى و فرهنگى زيادى را عهدهدار بوده است كه از جمله آنهاست:
- رئيس فرهنگستان (آكادمى) افغان (پشتو تولنه) در كابل از 1319 تا 1320ش؛
- مشاور وزارت معارف در كابل از 1320 تا 1323ش؛
- رئيس نخستين دانشكده ادبيات در پوهنتون (دانشگاه) كابل؛
- رئيس فرهنگستان افغان و استاد تاريخ ادبيات پشتو از 1323 تا 1325ش؛
- رئيس اداره معارف قندهار از 1325 تا 1326ش؛
- داراى نشان درجهى دوم معارف از پادشاه افغانستان.
وفات
او در 20 اردیبهشت سال ۱۳۶۳ش در کابل چشم از جهان بست.
آثار
آثار متعددى در زمينه ادبيات و غيره از ايشان به چاپ رسيده است.
بيش از 115 جلد كتاب در عرصه تاريخ، ادبيات، باستانشناسی، و چاپ متون كهن از خود به يادگار گذاشت، وی همچنین دهها مقاله به رشته تحرير درآورده است كه نام تعدادى از آنها عبارت است از:
- ادبيات جهان (فارسى)؛
- غزنه (مثنوى فارسى)؛
- تاريخ ادبيات پشتو؛
- تاريخ افغانستان در عصر تيموريان هند (فارسى)؛
- جوانمردان و عياران (فارسى)؛
- اشعار و ديوان تيمورشاه افغان (فارسى)؛
- زرنج و احوال تاريخى آن (فارسى)؛
- تاريخ افغانستان بعد از اسلام (تاريخ به زبان فارسى)؛
- تاريخ سياسى افغانستان در دو جلد (فارسى)؛
- روابط ادبى وادى سند با افغانستان؛
- جغرافياى تاريخى افغانستان؛
- تصحيح و ترتيب صد ميدان خواجه عبدالله انصارى هروى؛
- نوشتن مقالات متعدد تاريخى و اجتماعى و سياسى و ادبى (در حدود پانصد مقاله به زبان فارسى و پشتو در جرايد و مجلات مختلف).