صفة جزيرة العرب
صفة جزیرة العرب | |
---|---|
پدیدآوران | ابن حائک، حسن بن احمد (نویسنده) اکوع حوالی، محمد (محقق) |
ناشر | مکتبة الإرشاد |
مکان نشر | صنعا - یمن |
سال نشر | 1410 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | اعراب - آداب و رسوم زندگی اجتماعی عربستان - جغرافیای تاریخی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 215 /الف2ص7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
صفة جزيرة العرب، كتابى است به زبان عربى نوشته لسان اليمن حسن بن احمد بن يعقوب همدانى، معروف به ابن حائك(280 تا پس از 344ه.ق.) كه در موضوع جغرافياى جزيرهالعرب و نيز معرفى روستاها و قبايل موجود در آن و به ويژه معرفى قبيله حمير نگاشته شده است.
از اين كتاب با عنوان «جزيرةالعرب» نيز ياد شده و برخى گمان بردهاند كه اين كتاب همان «المسالك و الممالك» همدانى يا بخشى از آن است.
ساختار
كتاب؛ مشتمل بر دو مقدمه چاپ چهارم و سوم به قلم محقق، آقاى محمد بن على الاكوع الحولى و مقدمه چاپ اول به قلم حمد الجاسر است. كتاب به توصيف جزيرةالعرب ضمن پنج باب اصلى مىپردازد كه عبارتند از: تهامه، حجاز، نجد، عروض، و يمن.
چنانچه گفته البكرى در «معجم ما استعجم» درباره سال نگارش «الاكليل»؛ يعنى سال 320ه.ق. صحيح باشد، كتاب حاضر، مىبايست پس از اين سال نگارش يافته باشد.
گزارش محتوا
اين كتاب از جمله انبوه مؤلّفات رشته جغرافيا است كه نگارش آن به قرن چهارم ه.ق. باز مىگردد و در نوع خود منحصر به فرد است. اشپرنگر اين كتاب و كتاب مقدسى را گرانبهاترين آثار جغرافياى عرب مىشمارد. اروپاييان پيش از دهه آخر قرن گذشته ميلادى اين كتاب را نمىشناختند و هنوز هم اطّلاعات آنها درباره آن بسيار ناچيز است. مسئله ديگر اختلاف در نام مؤلف است كه اشكال كار و بىخبرى متأخّران را افزوده است. اين نسبت (همدانى) باعث شده كه برخى او را با ابنفقيه - كه از شهر همدان ايران بوده است - اشتباه كنند، و در نيمه قرن پيش دانشورانى بزرگ دستخوش اين اشتباه شدهاند.گاهى نيز وى را، به نام جدّش، ابن ابىالدّمين ناميدهاند كه اين نيز پيچيدگى را افزوده است.
بىترديداين كتاب را به گروه مؤلّفات جغرافيايى لغوى - كه خاصّ جزيرةالعرب است - نمىتوان افزود. همدانى از مطالب جغرافيايى لغتشناسان قرن نهم به خوبى اطّلاع داشته و جغرافياى نجومى و رياضى را نيز مىشناخته و هر دو موضوع را مىتوان در كتاب وى دنبال كرد، هر چند وى نتوانسته هر دو را با هم بياميزد. نيز به دشوارى مىتوان گفت كه طرح كتاب خود را تمام كرده است. واضح است كه توصيف يمن بر اساس مشاهدات شخصى انجام شده و طبعا از مطالب نوشته سابق نيز استفاده كرده است. در توصيف بقيّه جزيرةالعرب، به مسافران و زائران مكّه تكيه داشته و به نسبت فراوان از مطالب جغرافىنويسان لغتشناس خبره، در مسائل جزيرةالعرب بهره گرفته است؛ و گاه از منابعى شاهد مىآورد كه مؤلّفان ديگر نمىشناختهاند.
همدانى بطلميوس را نيك مىشناسد. كتاب وى با يك مقدّمه مفصّل نجومى و جغرافيايى آغاز مىشود و از مكتبهاى مختلف تعيين طول و عرض و نيز از توصيف كلّى مناطق زمين به ترتيب هفت اقليم سخن مىگويد. قسمت اساسى كتاب به توصيف جزيرةالعرب اختصاص دارد كه به پنج باب اصلى درباره تهامه، حجاز، نجد، عروض، و يمن تقسيم مىشود.
توصيف وى هميشه به يك روش نيست و طرح مشخّصى ندارد و غالباً از يك منطقه در چند جا سخن مىگويد. يمن در كتاب وى مقام اساسى دارد؛ امّا درباره حضرموت به اشاره كوتاه و تذكار گذران بسنده مىكند. در قسمت يمن نيز از منزلگاه قبيله خود، همدان، به تفصيل سخن مىگويد و همه جا اطّلاعات كم نظير وى از آثار و الواح قديم، كه گهگاه به كشف آن كوشيده، نمايان است. روايتهاى شفاهى و مكتوب را خوب مىداند، و فى المثل از تقسيم يمن به دوران پيش از اسلام به «مخاليف» - كه جمع مخلاف، به معنى ناحيه، است - خوب خبر دارد. ضمن سخن از يمن، گاه و بىگاه به ذكر مطالب تكميلى درباره شمال جزيرةالعرب مىپردازد؛ ولى به هر حال سخن را به يمن باز مىبرد، و قسمتى را خاصّ عجايب يا، به عبارت درستتر، خصايص آن مىكند كه نظير آن را درباره هيچ ولايت ديگر نكرده است. مجموعه اشعار جغرافيايى كه از ديوان شاعران سلف آورده و شامل نامهاى جغرافيايى است، بسيار جالب است. يك ارجوزه جغرافيايى دراز به دنبال آن افزوده كه پنج بند و يكصد و بيست و هفت بيت دارد و چيزى مانند تكمله كتاب است و در ضمن آن يار و همدم وى، احمد بن عيسى رداعى، راه حجّ ديار عرب را توصيف كرده است.
مشاهدات وى پرمايه بوده و هنوز هم ارزش علمى كتاب وى محفوظ مانده است.
به گفته مالتسان جهانگرد، كه سفرهاى وى در جزيرةالعرب مشهور است، از كتاب همدانى در كار تحقيق جغرافياى معاصر جزيره كمك مىتوان گرفت. در زمينه جغرافياى اقليمى نيز كتاب همدانى از همه مؤلّفات قرنهاى سوم و چهارم ه.ق. ممتاز است و به قرن چهارم ق. فقط كتاب بيرونى بزرگ از آن برتر است.
وى در اين كتاب طول شهرهاى معروف عرب و از جمله مكّه و مدينه را از مبدأ مشرق ثبت كرده و گفته است كه منابع وى فزارى و معاصر مشهور فزارى؛ يعنى حبش مروزى بودهاند. در سالهاى اخير، هونيگمان در اين قسمت مطالعه و تحليلى بسيار دقيق كرده است.
برخى عناوين كتاب عبارتند از:
معرفة اصل البلاد المعموره، معرفة وضع هذه الجزيره فى المعموره من الارض، العامر من الارض، دائره الاقاليم لهرمس الحكيم، حدود الاقاليم، اختلاف الناس فى العرض و الطول، معرفه اطوال مدن العرب، صفه يمن الخضراء، مدينه صنعاء و مشاهير علمائها و شعرائها و ادبائها، ذكر ريدة، مدينه صعده، وادى زبيد، بلد همدان، اسواق حاشد و....
وضعیت کتاب
نسخه حاضر در برنامه؛ مشتمل بر پاورقىهايى به قلم محقق و فهرستهاى ذيل مىباشد:
فهرست مطالب، اسامى جاىها و اعلام(قبائل و شعوب، مردان و زنان، شعرا و شعر).
منابع مقاله
1- كراچكوفسكى، ايگناتى يوليانوويچ، تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، ص: 136.
2- مقدمه حمد الجاسر بر چاپ اول كتاب.
3- مقدمه محقق.
4- النص، احسان، الحسن بن احمد الهمدانى و كتابه الاكليل1، المجمع العلمى العربى، ج72، ذيقعده 1417، ش2، ص 217-236.