صبح الأعشی في صناعة الإنشاء

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از صبح الاعشی)
    صبح الأعشی في صناعة الإنشاء
    صبح الأعشی في صناعة الإنشاء
    پدیدآورانقلقشندی، احمد بن علی (نویسنده) شمس‌الدين، محمد حسين (شارح)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    چاپ1
    موضوعدايره المعارف‏ها و واژه‌نامه‌های عربی - قرن 9ق.

    دبيران ديواني زبان عربی - فن نگارش

    نامه نگاری عربی
    تعداد جلد15
    کد کنگره
    ‏AE‎‏ ‎‏10‎‏/‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏ص‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، اثر احمد بن علی قلقشندی، کتابی است در مورد انشا و ظرافت‎های آن که به زبان عربی و در اوایل قرن نهم هجری نوشته شده است.

    تحقیق کتاب، توسط محمدحسین شمس‌الدین صورت گرفته است.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب که شامل ده مقاله و یک خاتمه می‌باشد، در پانزده جلد تنظیم شده است.

    نام اصلى این کتاب، چنان‌که خود مؤلف در مقدمه یادآور شده است، «صبح الأعشى في كتابه الإنشاء» می‌باشد. این عنوان، با محتواى کتاب و غرض از تألیف آن سازگارى بیشترى دارد تا عناوینى چون: «صبح الأعشى في فنون الإنشاء»، «صبح الأعشى في معرفة الإنشاء»، «صبح الأعشى في صناعة الإنشاء» و «صبح الأعشى في قوانين الإنشاء»؛ چراکه مؤلف تمام توجهش به کارمندی است که عهده‌دار وظیفه کتابت انشا است. او می‌خواهد همه لوازم وظیفه دیوانی وی را به کامل‌ترین وجه به وی بیاموزد. مقصود از کتابت در اینجا مطلق تألیف و داشتن ابزار آن نیست تا بتوان لفظ صناعت را به‌جای آن نهاد. اما به‍‌هرحال چون این کتاب به «صبح الأعشى في صناعة الإنشاء» معروف شده است، ما نیز همین نام را براى آن برگزیدیم.

    اما وجه تسمیه کتاب، آن است که گویى قلقشندى، کتاب خود را همچون صبحگاهان که بر عالم نور مى‎پاشد و در پرتو نور آن، شب‎کور راه خود را می‌یابد، تصویر مى‌کند[۱].

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، مطالبی پیرامون نام کتاب، وجه تسمیه و مصادر و محتوای آن، روش نویسنده و آثار وی، آمده است[۲].

    در مقدمه نویسنده، برخى از مسائل اولیه و تعریف‌هاى مقدماتى نظیر فضیلت کتابت، معنای کتابت در لغت و اصطلاح، صفات نویسندگان و آداب آنها، تعریف دیوان انشا و اصل وضع آن در اسلام، قوانین دیوان انشا و... مطرح شده است[۳].

    در مقاله اول، که در جلد اول و دوم و بخشی از جلد سوم آمده، سخن از مجموعه معارفى است که کاتب در دیوان انشا براى انجام وظیفه خطیر خود بدان‌ها نیازمند است. معارفى چون لغت، ادب، تاریخ، انواع قلم، ورق و...[۴].

    مقاله دوم در بخشی از جلد سوم و چهارم و بخشی از جلد پنجم جای گرفته و مربوط به جغرافیا، جغرافیاى سیاسى و... می‌باشد. از جمله مباحث این جلد، می‌توان به: شناخت شکل زمین و احاطه شدن آن به‌وسیله دریاها، جهات چهارگانه، اقالیم طبیعی، دریاها، کیفیت پیدا کردن جهت شهرها و ابعاد آن‌ها و... اشاره کرد[۵].

    نویسنده در مقاله سوم که در بخشی از جلد پنجم و قسمتی از جلد ششم آمده است، به بیان امورى که تمام اقسام مکاتبات، ولایات و... در آن‌ها مشترکند، مانند ذکر اسامى، القاب و کنیه‌‏ها، اندازه ورق، قلم مناسب و... پرداخته است[۶].

    مقاله چهارم که قسمت‎هایی از جلد ششم و تمام جلد هفتم، هشتم و برخی از جلد نهم را به خود اختصاص داده، مهم‎ترین مقاله و طولانى‌‏ترین مقاله کتاب است. مؤلف در این مقاله، فهرستى طولانى از القاب پادشاهان و فرماندهان جنگ، دانشمندان، نویسندگان و قاضى‌‏ها را طبق حروف معجم گرد آورده است. وی در این مقاله، به شرح روش‌هاى نویسندگى، که مهم‎ترین بخش این مقاله است، پرداخته است. در این قسمت، نامه‏‌هایى را که از جانب پیامبر(ص) به حاکمان جزیره و حاکمان بلاد کفر چون کسرى، قیصر و نجاشى فرستاده شده، یادآور شده است. قلقشندى در این مقاله، توجه ویژه‏‌اى به نامه‌‏هاى صادره از طرف پادشاهان مصر به نواب سلطنت، کارگزاران، قضات و رجال حکومتى در مصر و شام و پادشاهان تاتار، ایران، ارمنستان، مغرب، سودان و... مبذول داشته است[۷].

    وی در مقاله پنجم که در جلد نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم گنجانده شده، به طبقات خلافت، سلطنت و ولایات فرماندهان جنگ و ارباب قلم پرداخته است[۸].

    در مقالات دیگر که در جلد سیزدهم و چهاردهم قرار گرفته‌اند، نیز به مطالبى مرتبط با موضوع کتاب پرداخته شده است[۹].

    در خاتمه، برخى امور مرتبط با دیوان انشا، غیر از امور کتابت، نظیر پست و تاریخ آن در مصر و شام، کبوترهاى نامه‌‏رسان و... اشاره شده است[۱۰].

    جلد آخر، به فهارس اختصاص یافته است. این اثر، شامل حدود 2500 اصطلاح است که بیشتر آن‌ها، اصطلاحات علمى است؛ اصطلاحاتى که جز در کتب اختصاصى یا لابه‌لاى کتب عمومى به‌ندرت یافت مى‌‏‌شوند[۱۱].

    مؤلف در این کتاب، روش علمى واضح و روشنى را در پیش گرفته است که بر وحدت فکر و اندیشه از یک سو و اسلوب و روش تفریع در دایره‌‏اى معین از سوى دیگر، مبتنى مى‌‏‌باشد[۱۲].

    علاوه بر این، قلقشندى در این کتاب، در نقل اقوال دیگران، فردى امانت‏دار است و اقوال دیگران را به خود منتسب نکرده و اندیشه دقیق و فکر صائبش، از خلال مطالب کتاب نمایان است[۱۳].

    آنچه مایه شگفتى می‌باشد، این است که این کار، موسوعه‌‏اى پرحجم و نتیجه تلاش خود مؤلف به‌تنهایى است؛ بااینکه معمولا کارهاى موسوعه‌‏اى و دایرةالمعارفى، تلاش عده زیادى از دانشمندان و خبرگان را طلب مى‌کند[۱۴].

    قلقشندى هرچند به‌عنوان ادیبى طراز اول مطرح است، اما در زمینه شعر چندان مهارتى ندارد؛ لذا نمى‌‏‌توان او را در زمره شاعران به حساب آورد. شاید اشتغال او به نثر در خلال کار دیوانى‏‌اش باعث شده که وى نسبت به برترى نثر بر شعر، تعصب بورزد و از سحر و زیبایى شعر غافل بماند[۱۵].

    این اثر از نظر نصوص ادبی‌اى که در بر دارد، جزء غنى‏‌ترین منابع عربى در این زمینه بشمار مى‌‏‌آید.

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات هر جلد، در انتهای همان جلد و فهرست «نصوص»؛ «الفاظ و تعابیر»؛ «اعلام»؛ «قبایل، عشایر، جماعات، شعوب امم، فرق و...»؛ «اماکن»؛ «آلات، نباتات، درختان، معاملات، حیوانات، پرندگان، ایام تاریخی، اعیاد، لباس‎ها، سنگ‎ها و معادن»؛ «آیات»؛ «احادیث نبوی»؛ «اشعار، انصاف ابیات»؛ «مثل‎ها» و «کتب مذکور در متن»، به‍‌همراه فهرست مطالب، در جلد آخر آمده است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحاتی پیرامون برخی از کلمات و عبارات متن، آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص11-12
    2. ر.ک: همان، ص3-28
    3. ر.ک: همان، ص21
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص21-22
    7. ر.ک: همان، ص22
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان، ص23
    10. ر.ک: همان، ص24
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص15
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان، ص18
    15. ر.ک: همان، ص20

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها