شور قند پارسی در بنگلادش؛ بررسی وضعیت زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش
شور قند پارسی در بنگلادش | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | درودگریان، فرهاد (نویسنده) حدادی،الهام (محقق) |
ناشر | خاموش |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 6ـ51ـ8330ـ600ـ978 |
موضوع | فارسی,ادبیات فارسی,بنگلادش, -- روابط فرهنگی , -- بنگلادش, -- بنگلادش,-- ایران |
کد کنگره | PIR ۹۲۶۲/د۴ش۹ |
شور قند پارسی در بنگلادش؛ بررسی وضعیت زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش تألیف دکتر فرهاد درودگریان، دکتر الهام حدادی، این کتاب حاصل تحقیقات کتابخانهای و میدانی در جهت بررسی و تحلیل وضعیت زبان و ادبیات فارسی در این کشور و شناختنامه گروههای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای بنگلادش است که نگاهی جامع به وضعیت کنونی زبان فارسی در این کشور انداخته است.
ساختار
کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
به اعتبار منابع موثق، تاریخ باستانی در بنگال از 1000 پیش از میلاد و با ورود آریاییان آغاز میشود، هر چند از متون کهن آریاییان اطلاع چندانی درباره اوضاع سیاسی بنگاله به دست نمیآید. اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (سند) و بالای درههای گنگ و پس از آن به انتهای رودبیهار مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههای هند و آریایی به شمال هند صورت گرفته است. به نظر میرسد قومی غیرآریایی در بنگال میزیستند که به بنگ شهرت داشتند و این نام از کلمه بنگا یا ونگا گرفته شده است. از این قوم در متون حماسی قدیم به زبان سنسکریت و کتب مذهبی هندوان (پوراناها) و همچنین ادبیات بودایی یاد شده است.
کشور بنگلادش جزو کشورهای شبه قاره هند است. وسعت آن 147570 کیلومتر مربع میباشد و در بخش شرقی جنوب آسیا واقع شده است. این کشور از سه طرف شمال، شرق و غرب با کشور هند و از جنوب شرقی با کشور میانمار (برمه) مرز مشترک دارد. سمت جنوب آن را خلیج بنگال فرا گرفته است. آبوهوای استوایی و حاصلخیزی خاک در این کشور باعث رشد گیاهان متنوع شده است. زمینهای روستاهای این کشور پوشیده از درختان منگو (انبه)، موز، چکفوروت، نارگیل، نخل، بامبو(خیزران) و درختان مفید دیگر است. بیش از 17 درصد این کشور پوشیده از جنگل است و گیاهان متنوع سراسر زمین را پوشانده است.
زمینۀ مستعد فرهنگ ایرانی قرنها پیش در برخورد با سرچشمههای معنویت اسلام بارور شد و با وسعت نظری درخور بینشی نوین، با منابع بیشماری از قصص و روایات روبرو شد که بعدها در عرصۀ تفاسیر قرآن کریم، پهنۀ عرفان، فلسفه و ادبیات فارسی ظهور کرد. اینجاست که مرز مشخصی وجود ندارد که بتواند به طور قطع اسطورهها و روایات ایرانی را از قصص و اندیشههای اسلامی کاملاً جدا کند. عناصر فرهنگ ایرانی به شبه قاره هند وارد شد و به زودی در بنگلادش ریشه دوانید؛ ولی از قرن 13 میلادی به بعد با حکومت مسلمانان در بنگال که طلایهداران آن عرفا و صوفیان ایرانی بودند که پیام خویش را با محبت و عشق الهی به زبان شیرین فارسی به خامۀ شعر و نثر میسرودند، این تأثیر فرهنگ فزونی یافت و به ترجمه آثار بسیار از شعرای فارسی چون فردوسی، عطار، خیام، سعدی، مولوی و حافظ به زبان هندی و بنگالی انجامید.
ترجمۀ آثار کلاسیک سانسکریت به فارسی نیز پدیدۀ فرهنگی بسیار بااهمیتی است. این پدیده را میتوان با ترجمههای متون یونانی به سریانی و سریانی به عربی مقایسه کرد که مبنای جنبش فلسفی در اسلام را تشکیل داد؛ جنبشی که زبانههای آن با رنسانسهای فکری و نظری متعددی تغذیه و تقویت شد و همچنان تا زمان حاضر یعنی ایران شیعی نیز ادامه یافته است. با اینکه سه عامل فرهنگی (بودیسم، هندویسم و اسلام) در ساختمان تمدن هندوستان به ویژه بنگلادش نقش اساسی داشتهاند ولی روابط هندو اسلامی دورۀ زرین پرتلاشی را رقم زد و مترجمان حاذقی چون فیضی، ابوالفضل دکنی، عبدالقادر بداونی به ترجمۀ مهاباراتا، رامایانا، بهگوت گیتا، پانچا تنترا، آتهاروا ودا و لیلا واتی از سانسکریت به فارسی پرداختند. تمامی این بنمایههای داستانی چه آنها که از دوردست روشن اسطورهها و چه آنها که از مبانی اسلامی به تدریج مایه گرفتهاند، بر ادبیات دیرینهسال پارسی جان گرفته و با عبور از مراحل تاریخی خویش و در دامن ادبیات امروز به عرصه نقادی ادبی گام نهادهاند.
این کتاب حاصل تحقیقات کتابخانهای و میدانی در جهت بررسی و تحلیل وضعیت زبان و ادبیات فارسی در این کشور و شناختنامه گروههای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای بنگلادش است که نگاهی جامع به وضعیت کنونی زبان فارسی در این کشور انداخته است. طبق بررسیها هنوز پژوهشی همه جانبه دربارۀ کشور بنگلادش و وضعیت زبان فارسی در آن کشور توسط پژوهشگران و استادان اعزامی صورت نگرفته است و آثار و مقالاتی که در این زمینه وجود دارد، بسیار محدود است که به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای موجود نیست. امروزه اگر محقق، رایزن یا استاد اعزامی بخواهد دربارۀ وضعیت زبان فارسی در این کشور اطلاعات وافی داشته باشد، با کمال تأسف منبع جامعی در اختیارش نیست تا با شناختی همه جانبهتر نسبت به آنچه استاد با محقق قبلی انجام داده است، قدم بردارد. در نتیجه این امر، موازی کارهای پیوستهای صورت میگیرد که باعث هدر رفتن سرمایههای ملی در جهت امر مقدس گسترش زبان فارسی میشود.
این کتاب در جهت رشد و گسترش زبان و ادبیات فارسی در گشور بنگلادش به اهدافی از این دست پاسخ میدهد: پیشینۀ زبان و ادبیات فارسی در منطقۀ بنگاله اعم از تأثیرات فارسی بر زبان بنگالی، شکلگیری ادبیات پوتهی، تأثیر بر شعرا، ادبا، مترجمان و....؛ تأثیر زبان و ادبیات فارسی بر شخصیت و سبک شعری قاضی نذرالاسلام شاعر ملی بنگلادش؛ نقش ج.ا.ایران در گسترش و پیشرفت زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش با تأسیس رایزنی فرهنگی در گذشته، استادان اعزامی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تأسیس بنیاد سعدی؛ معرفی کرسیهای زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش و بررسی وضعیت گروه، استادان، مدرسان، دانشجویان و محققان فارسی؛ موانع و راهکارهای گسترش و آموزش زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش کنونی.
تلاش شده تألیف این کتاب با توجه به پیوستگی عمیق زبان و ادبیات فارسی با هویت تاریخی و فرهنگی بنگلادش، بتواند در راستای شناخت مؤلفههای هویت تاریخی، فرهنگی و دینی ملت بنگلادش مؤثر گامی مؤثر برداشته باشد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات