شمس من و خدای من، پژوهشی درباره زندگی مولانا و ارتباط او با شمس
شمس من و خداي من: پژوهشي دربارهي زندگي مولانا و ارتباط عرفاني او با شمس تبريزي | |
---|---|
پدیدآوران | عباسی داکانی، پرویز (نویسنده) |
ناشر | نشر علم |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1387 |
چاپ | اول |
موضوع | مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق.
شمس تبريزي، محمد بن علي، 582؟ - 645ق. شعر فارسی - قرن 7ق. |
کد کنگره | PIR 5305/د۲ش۸ |
شمس من و خدای من، پژوهشی درباره زندگی مولانا و ارتباط او با شمس تألیف پرویز عباسی داکانی، این کتاب، تاریخ تحلیلی و تفصیلی حیات مولاناست که زندگانی او را از تولد تا وفات و همچنین زندگانی شخصیتهای نزدیک و مرتبط با او، خصوصا شمس تبریزی و حوادث و تحولات آن عصر را به طور مبسوط مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
ساختار کتاب به دو بخش: مولانا پیش از شمس و مولانا پس از شمس، تقسیم شده است.
در بخش نخست، ابتدا زندگینامه مولانا و سپس زندگینامه شمس و دیدار تاریخی آن دو به دقت و با جزئیات، مورد بررسی قرار گرفته است.
مؤلف در معرفی مولانا، ابتدا به منزلت جهانی او اشاره کرده، مینویسد در میان شاعران برتر که آوازهای عالمگیر دارند، شاید تنها مولانا باشد که با مثنوی معنوی، هماوردی در ادبیات جهانی ندارد و پس از مقایسه آثار برتر ایرانی با نمونههای مشابه جهانی آنها، به این نتیجه میرسد که نمیتوان هرگز اثر شاخصی چون مثنوی مولانا را در مقابل هیچ اثری از هر گوشۀ دینا گذاشت. آنگاه، کلام برخی از بزرگان جهان را که در تجلیل مولانا بیان شده، نقل میکند. سپس اوضاع آشفته عصر مولانا، مانند جنگهای صلیبی، حملۀ چنگیزخان و نابسامانیهای سرزمینهای اسلامی را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. در ادامه، از زیباییهای شهر قدیم بلخ، نسب نام مولانا، نفوذ و اعتبار زیاد بهاءولد، پدر مولانا، و رفتار خضمانۀ خوارزمشاه نسبت به بهاءولد، و دلیل مهاجرت خانواده مولانا از بلخ به قونیه، سخن گفته و حوادص و وقایع را با جزئیات تمام بررسی کرده است. همچنین در این پژوهش، حرکت کاروان بهاءولد، از بلخ تا قونیه، واقعۀ مرگ بهاءولد، محقق ترمذی و ماجرای سرپرستی تربیت مولانا و راهنماییهای مفید و تأثیرگذار او نسبت به تحصیل، تهذیب و کامل شدن مولانا تا رسیدنش به جلال و شکوه مقام شیخی، به تفصیل تحلیل و بررسی شده است.
در قسمت بررسی زندگانی شمس که حجم بیشتری از کتاب را به خود اختصاص داده، دورۀ کودکی شمس، وضع خانوادگی، تحصیل و تربیت او تا دیدار شگفت انگیزش با مولانا و شهادتش به تفصیل مورد تحقیق قرار گرفته است، و روایات گوناگونی که درباره حیات او وجود دارد، به دقت و عالمانه، نقد و بررسی شده است. بر اساس این پژوهش، شمس سالها پیش از دیدار رسمیاش با مولانا، او را کاملا میشناخته و از دور مراقب وی بوده است تا در فرصتی مغتنم او را از نزدیک ملاقات کند. تا این که روزی او را تنها مییابد، و آن رازی را که باید میگفت، میگوید و آن رستخیز ناگهانی اتفاق میافتد.
چنانکه معلوم است در چند و چون این ماجرا و تبعات ناشی از آن، روایات بسیار مختلفی در منابع آمده است. در این کتاب، هر یک از روایات بر اساس دو کتاب مقالات شمس و مناقب العارفین، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
بیان ماجرای ازدواج شمس با کیمیا و پیامدهای سوء آن که طبق این تحقیق، سرانجام به احتمال بسیار، موجب واقعه قتل و ناپدید شدن شمس گردید، از بخشهای دیگر این اثر است.
در بخش دوم، با عنوان مولانا پس از شمس که قسمت اندکی از کتاب را در برگرفته، از ارتباط و تعامل بسیار نیک مولانا با مشایخ و خلیفههای بعد از شمس، مانند صلاحالدین زرکوب، حسامالدین چلبی و سلطان ولد سخن گفته است.
ابتدا زندگی صلاحالدین و روابط بسیار گرم و عاطفی مولانا با او را بیان کرده و پس از آن زندگی حسامالدین چلبی و نقش مهم وی در سرایش مثنوی معنوی بررسی شده است. معرفی اعضای باقیماندۀ خانوادۀ مولانا و دیگر اطرافیانش از مباحث پایانی کتاب میباشد. فهرست اعلام و اماکن در پایان کتاب درج است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص69-70
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.