شريعه شهود؛ درباره استاد سيد جلالالدين آشتيانی و پارهای از آراء حکمی او
شریعه شهود، اثر عبدالحسین خسروپناه دزفولی (متولد 1345ش)، استاد فلسفه، مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی است. این کتاب مجموعهای از مقالات و پژوهشها درباره استاد سید جلالالدین آشتیانی(ره) و آرای فلسفی، کلامی و عرفانی اوست.
| شريعه شهود درباره استاد سيد جلال الدين آشتيانی و پارهای از آراء حکمی او | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | درباره استاد آشتیانی(ره) و پاره ای از آراء او |
| ناشر | پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی. سازمان انتشارات |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1385ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 964-8352-77-1 |
| موضوع | آشتیانی، جلالالدین، 1306 - 1384 - نقد و تفسیر - فیلسوفان اسلامی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /خ5ش4 1284 BBR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
این اثر بهمناسبت روز جهانی فلسفه و در دومین سالگرد فقدان استاد سید جلالالدین آشتیانی(ره) بهعنوان یادبودی از ایشان و با هدف نکوداشت و بزرگداشت وی توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با همکاری شماری از دستگاههای علمی کشور گردآوری و منتشر شده است[۱].
اهمیت کتاب
اهمیت این مجموعه به دلایل زیر است:
- ادای احترام و گرامیداشت جامع برای استاد سید جلالالدین آشتیانی، یکی از برجستهترین شارحان فلسفه و عرفان اسلامی در عصر حاضر.
- تلاش برای ساماندهی، گسترش، روزآمدسازی و کارآمدسازی حکمت و علوم عقلی اسلامی، بهویژه در حوزه "فلسفههای مضاف".
- بیان فکر، آثار و دیدگاههای عمیق آشتیانی در فلسفه، کلام و عرفان، که به فهم و مطالعه عمیقتر میراث او کمک میکند.
ساختار
کتاب حاضر که جلد نخست مجموعهای چهار جلدی است، دربردارنده پانزده مقاله درباره شأن و شخصیت علمی استاد آشتیانی و مراتب و مناظر حکمی و معرفتی اوست[۲].
سبک نگارش
سبک نگارش این مجموعه عمدتاً پژوهشی و آکادمیک است[۳] و با رویکردی تحلیلی و نقادانه به بررسی دیدگاههای استاد آشتیانی و بسترهای فکری مرتبط با آنها میپردازد[۴]. مطالب بهصورت جامع از آثار و دیدگاههای آشتیانی برگرفته شده[۵] و در بخشهای موضوعی مشخص و مقالات مستقل برای وضوح و دقت سازماندهی شده است. این مجموعه بازتابدهنده دقت و عمق علمی در تحلیل اندیشه فلسفی و عرفانی است.
گزارش محتوا
گنج پنهان فلسفه و عرفان: اثر حسن جمشیدی، مشخصات جامع زندگینامه و فکری استاد سید جلالالدین آشتیانی را پوشش میدهد. جزئیات مسیر زندگی او شامل تحصیلات در قم و نجف، سابقه تدریس و تعاملاتش با علمای برجسته و شخصیتهای معنوی شرح داده میشود. این بخش بر ویژگیهای علمی او بهعنوان عالمی بیبدیل در حوزههای مختلف معرفت اسلامی تأکید دارد. آشتیانی بهعنوان فیلسوفی فارسیزبان توصیف شده است که با تسلط بر زبانهای مختلف، امکان دسترسی به متون فلسفی را داشته، اما عمدتاً به فارسی مینوشته تا فلسفه را در دسترس همگان قرار دهد. همچنین، توانایی او در بهکارگیری شعر و ضربالمثلها در مباحث فلسفی و عرفانیاش، نمادی از ترکیب منحصربهفرد عقل و ذوق اوست. این بخش همچنین به جایگاه کلام، فلسفه و عرفان در نظر او میپردازد و او را شخصیتی معرفی میکند که این سه حوزه را با یکدیگر هماهنگ کرده و منتقد منکران فلسفه بوده است. دیدگاههای او درباره مکتب مشهد، مسائل معاد جسمانی و نقایص آن و عالم مثال در آثارش نیز بررسی میشود. همچنین، دیدگاههای او درباره فلسفه و علوم جدید و موضع او در قبال انحرافات دینی مورد بحث قرار میگیرد. در پایان، به فروتنی عمیق و فهم او از دنیای جدید و سیر و سلوک عرفانی اشاره شده است[۶].
از آشتیانی چه میتوان آموخت؟: این مقاله، نوشته حسینعلی رحمتی، بر درسهای ارزشمندی تمرکز دارد که میتوان از سلوک علمی و اخلاقی استاد آشتیانی آموخت. او آشتیانی را فیلسوف و عارفی یگانه معرفی میکند که افکار و بینشهایش راهنماییهای عمیقی را ارائه میدهند. این مقاله، رویکرد آشتیانی به عالم مثال و دفاع قوی او از حکمت فلسفی اسلامی را برجسته میسازد. بر تلاشهای چشمگیر او در حفظ و احیای میراث فلسفی تأکید میکند که چگونه مشارکتهای فکری او به غنای درک معاصر ادامه میدهد. این اثر بر اهمیت درگیری عمیق با میراث فکری و معنوی آشتیانی برای نسلهای کنونی و آینده تأکید میورزد[۷].
بایستههای کنونی حکمت اسلامی، از دیدگاه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (حفظهالله): اثر عبدالله محمدی، ضرورتهای معاصر حکمت اسلامی را از منظر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (حفظهالله)، بهویژه با تمرکز بر نقش فلسفه، تشریح میکند. او قاطعانه بر لزوم مطالعه فلسفه برای دفاع از عقاید دینی، مقابله با شبهات کلامی و مشارکت فکری با اندیشههای مدرن تأکید میورزد. این بخش، اهمیت و ویژگیهای حکمت متعالیه را برجسته کرده و نقش محوری آن را در مواجهه با چالشهای کلامی و فلسفی توضیح میدهد. سپس به کاربردهای عملی فلسفه میپردازد؛ از جمله استفاده از آن در فهم و دفاع از مبانی دین، مقابله با افکار وارداتی و پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی. مقاله همچنین آسیبها و تهدیدات بالقوه فلسفه را شناسایی میکند؛ مانند ضعف زیرساختهای اعتقادی و حاشیهنشینی فلسفه در جامعه. در نهایت، پیشنهادات راهبردی برای ترویج و توسعه فلسفه اسلامی در ایران ارائه میدهد؛ از جمله تربیت متخصصان، ترجمه متون فلسفی، ادغام فلسفه در آموزش (از کتابهای کودک تا سطوح دانشگاهی) و تشکیل انجمنهای فلسفه در مراکز حوزوی[۸].
جایگاه آشتیانی در جریانشناسی فلسفه اسلامی معاصر: این مقاله، نوشته غلامرضا جلالی است و به بررسی موقعیت منحصربهفرد استاد آشتیانی در جریانهای گسترده فلسفه اسلامی معاصر میپردازد. او بهدقت تبار فکری آشتیانی و تعاملات عمیق او با جریانهای مختلف فلسفی، مانند مکتب تفکیک و اندیشههای سید احمد فردید و حکمت خالده را کاوش میکند. این مقاله بر تلاشهای محوری آشتیانی در حفظ و توسعه سنتهای فلسفی اسلامی و درعینحال، مشارکت انتقادی او با اندیشه مدرن تأکید دارد. این اثر توانایی آشتیانی را در آشتی دادن رویکردهای فکری بهظاهر متضاد برجسته میکند و او را پلی حیاتی بین فلسفه اسلامی کلاسیک و معاصر معرفی مینماید[۹].
جایگاه آشتیانی در تاریخ فلسفه اسلامی: این مقاله، اثر محمد باغستانی است و موقعیت تاریخی و بستر فکری آشتیانی را در بستر طولانی تاریخ فلسفه اسلامی، با بررسی دورههای پیش از او، بهدقت تحلیل میکند. این مقاله به ارزش و اهمیت بینظیر آثار علمی آشتیانی و رویکرد روششناختی او به تحقیق تاریخی میپردازد. این اثر اهداف فکری متمایز او، روشهای تحقیقش و استفاده عمیق او از شواهد و قرائن در آثارش را مورد بررسی قرار میدهد. همچنین بررسی میشود که چگونه رویکرد آشتیانی به پژوهش تاریخی و مشارکت فلسفی، به درک عمیقتر و احیای اندیشه اسلامی، بهویژه در غلبه بر رکود فکری و تأثیرات بیرونی، کمک کرده است[۱۰].
فلسفه هستی در مکتب استاد سید جلالالدین آشتیانی: اثر طاهره کمالیزاده، به کاوش عمیق در درک استاد آشتیانی از هستیشناسی یا فلسفه وجود میپردازد. این مقاله به تمایز میان وجود و ماهیت بهعنوان مفاهیم اساسی در فلسفه اسلامی پرداخته و نحوه رویکرد آشتیانی به رابطه و پیامدهای آنها را روشن میسازد. این اثر بر اتکای عمیق آشتیانی به فلسفه متعالیه ملاصدرا تأکید کرده و نشان میدهد که چگونه ترکیب منحصربهفرد صدرا از سنتهای مشایی، اشراقی و عرفانی، دیدگاههای آشتیانی در مورد وجود را شکل داده است. همچنین مشارکتهای آشتیانی در فهم مراتب، سطوح و پیچیدگیهای مختلف وجود و نیز اصل وحدت وجود و کثرت مظاهر آن مورد بحث قرار میگیرد[۱۱].
فلسفه عرفان از دیدگاه علامه سید جلالالدین آشتیانی: نوشته حسین روحانینژاد، بهدقت دیدگاههای علامه سید جلالالدین آشتیانی را درباره فلسفه عرفان بررسی میکند. این اثر بهطور کامل به ماهیت و خاستگاه عرفان در سنت اسلامی میپردازد و اصول اساسی و سیر تاریخی آن را روشن میسازد. این مقاله، مفاهیم اساسی عرفانی مانند "انسان کامل"، ارتباط پیچیده میان اسمای الهی و صفات حق تعالی و آموزه عمیق وحدت وجود را موشکافی میکند. علاوه بر این، نقش نبوت و ولایت در اندیشه عرفانی آشتیانی، با روشن ساختن ارتباط آنها با اقتدار و هدایت معنوی، مورد بررسی قرار میگیرد[۱۲].
عرفان «شریعتمحور» در افق اندیشه و آرای آیتالله سید جلالالدین آشتیانی(رض): اثر محمدجواد رودگر، بهطور خاص به تأکید آیتالله سید جلالالدین آشتیانی بر "عرفان شریعتمحور" میپردازد. این مفهوم، مسیر عرفانی را برجسته میسازد که بهشدت در شریعت و احکام دینی اسلامی ریشه دارد و به آن پایبند است. این مقاله بر این دیدگاه آشتیانی تأکید میکند که تجربیات عرفانی و تفاسیر معنوی واقعی باید همواره با اصول و رهنمودهای شریعت همسو باشند؛ بدین ترتیب تضمین میشود که بینشهای عرفانی به انحراف از تعالیم ارتدوکس اسلامی منجر نشود[۱۳].
فیلسوفان مسلمان و اثولوجیا: نوشته سید محمد انتظام است. نویسنده مفصلا به معرفی کتاب "اثولوجیا " میپردازد. کتاب مذکور از جمله آثاری است که استاد آشتیانی آرزو داشت به شکل مطلوبی آن را تصحیح نموده و همراه با شرح و توضیح نکات مشکل آن در اختیار فلسفهپژوهان قرار دهد. استاد درباره این کتاب میگوید: آنقدر این اثر عجیب پرمطلب است که آدمی حیران میماند [۱۴].
عالم مثال مقوله طلایی نظام حکمی سید جلالالدین آشتیانی: اثر حسن جمشیدی، تحلیلی دقیق را از "عالم مثال" بهعنوان "مقولهای طلایی" در نظام فلسفی استاد سید جلالالدین آشتیانی ارائه میدهد. این مقاله ویژگیهای این عالم میانی، مانند استقلال آن از عالم مادی، ماهیت نورانی و تخیلی آن و نقش آن بهعنوان قلمرویی از صور و مثل کامل را توضیح میدهد. این اثر، مراتب و سطوح مختلف در عالم مثال و اهمیت آن در فهم تجلی، رؤیاهای معنوی و ارتباط میان عوالم معقول و محسوس در اندیشه آشتیانی را بررسی میکند[۱۵].
استاد آشتیانی و مکتب تفکیک: اثر سید محمد موسوی، ارتباط میان استاد آشتیانی و "مکتب تفکیک" را بررسی میکند. این مکتب بر تفکیک میان روششناسی و قلمروهای عقل، نقل (روایت) و عرفان تأکید دارد. این مقاله موضع آشتیانی را در قبال رویکرد مکتب تفکیک به مسائل فلسفی و دینی تحلیل کرده و نقاط توافق، نقد یا واگرایی را برجسته میسازد. این اثر بینشی درباره چگونگی مواجهه آشتیانی با این مباحث فکری و تلاش او برای فهمی منسجم از منابع معرفت در اندیشه اسلامی ارائه میدهد[۱۶].
عقلانیت اصیل دینی در نگاه آشتیانی: نوشته سید محمد عیسینژاد، درک عمیق و کاربرد "عقلانیت اصیل دینی" توسط استاد آشتیانی را مورد کاوش قرار میدهد. این اثر به نقش ضروری عقل و تفکر عقلی در چارچوب گفتمان دینی اسلامی از دیدگاه آشتیانی میپردازد. مقاله نشان میدهد که آشتیانی چگونه به دنبال ادغام پرسشگری عقلانی با منابع سنتی دینی بوده است و تأکید میکند که درک دینی واقعی صرفاً بر سنت مبتنی نیست، بلکه بر بنیادهای فکری صحیح و استدلال قوی نیز متکی است[۱۷].
ولایت از دیدگاه استاد علامه سید جلالالدین آشتیانی: اثر فاطمه داروغه، بر مفهوم "ولایت" (سرپرستی، اقتدار یا قطبیت معنوی) از منظر علامه سید جلالالدین آشتیانی تمرکز دارد. این مقاله تعریفی جامع را از ولایت ارائه میدهد و ابعاد مختلف و اهمیت عمیق آن را در عرفان و فلسفه اسلامی روشن میسازد. این اثر میان ولایت عامه و ولایت خاصه تمایز قائل میشود و تجلیات و پیامدهای آنها برای رهبری و هدایت معنوی را مورد بحث قرار میدهد. همچنین، مقاله به ارتباط ولایت با دیگر اصول اساسی اسلامی میپردازد و رویکرد یکپارچه آشتیانی به این مفهوم پیچیده را نشان میدهد[۱۸].
نقد و تحلیل صوفیه از دیدگاه استاد آشتیانی: نوشته حسین روحانینژاد، بهطور سیستماتیک ارزیابی انتقادی و تحلیل استاد آشتیانی از تصوف و شخصیتهای برجسته صوفی را ارائه میدهد. این اثر تعامل آشتیانی با مکاتب و اساتید مختلف تصوف، مانند ابن عربی، کاشانی، جرجانی، سید حیدر آملی، قزوینی، دکتر قاسم غنی و شهید مطهری را بررسی میکند. مقاله بر روششناسی نقد آشتیانی تأکید دارد که شامل درک عمیق از متون صوفیانه با حفظ چارچوب فلسفی و کلامی دقیق بود و به او امکان میداد نقاط قوت و ضعف را در اندیشه صوفیانه تشخیص دهد[۱۹].
آشتیانی و احیای تراث: نوشته حسینعلی رحمتی، به نقش مهم و مشارکتهای استاد آشتیانی در احیا و حفظ میراث فکری اسلامی میپردازد. این مقاله بررسی میکند که چگونه تلاشهای علمی آشتیانی در احیای متون و اندیشههای فلسفی و عرفانی سنتی و قابل دسترس ساختن آنها برای نسلهای معاصر، نقش اساسی داشته است. این اثر بر فداکاری او در تحقیق، تدریس و نشر تأکید دارد که در مجموع به حفظ و انتقال میراث غنی فکری تمدن اسلامی کمک کرده است[۲۰].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمههای کتاب، ص17-27
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص18
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص49-50
- ↑ ر.ک: همان، ص48
- ↑ ر.ک: همان، ص29-70
- ↑ ر.ک: همان، ص73-89
- ↑ ر.ک: همان، ص91-134
- ↑ ر.ک: همان، ص135-150
- ↑ ر.ک: همان، ص151-167
- ↑ ر.ک: همان، ص169-196
- ↑ ر.ک: همان، ص197-225
- ↑ ر.ک: همان، ص231-275
- ↑ ر.ک: همان، ص279-326
- ↑ ر.ک: همان، ص329-365
- ↑ ر.ک: همان، ص367-383
- ↑ ر.ک: همان، ص387-405
- ↑ ر.ک: همان، ص409-430
- ↑ ر.ک: همان، ص435-465
- ↑ ر.ک: همان، ص469-489
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.