شرح غريب ألفاظ المدونة
| شرح غريب ألفاظ المدونة | |
|---|---|
| پدیدآوران | الجبی (نويسنده) محفوظ، محمد (محقق) |
| عنوانهای دیگر | غريب ألفاظ المدونة. شرح |
| ناشر | دار الغرب الإسلامي |
| مکان نشر | لبنان - بیروت |
| سال نشر | 1425ق - 2005م |
| چاپ | 2 |
| موضوع | فقه اهل سنت -- اصطلاح ها و تعبیرها |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BP ۱۷۸/۳/م۲م۴۰۶۳ |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح غريب ألفاظ المدونة، از آثار دانشور ناشناخته قرن پنجم هجری قمری به نام جُبّی، اصطلاحات و واژگان دشوار فقه مذهب مالکی را توضیح میدهد که در کتاب المدونة الكبری تألیف فقیه و محدث مالکیمذهب قرن سوم هجری قمری در مغرب، عبدالسلام بن سعید تنوخی، مشهور به سَحْنُون (۱۶۰- ۲۴۰ق)، مطرح شده است. پژوهشگر معاصر، محمد محفوظ (متوفای ١٤٠٨ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی را بر آن افزوده و روش اثر حاضر را شناسانده، ولی بعد از جستجوی فراوان، اطلاعاتی از زندگی، شخصیت و سایر آثار جبّی نیافته است.
هدف و روش
- جبّی، تأکید کرده است که من در این کتاب، الفاظی از کتاب المدونة را شرح دادهام که دشواری در آن وجود دارد و نیازمند تفسیر و بیان است[۱].
- محمد محفوظ، با بیان چگونگی اولین آشنایی خودش با کتاب «شرح غريب ألفاظ المدونة» در سال تحصیلی 1364-1365ق و اشاره به گمنامی جُبّی و تفحص بسیار و نرسیدن به اطلاعاتی در مورد زندگی و شخصیت وی و خوشحالی بعد از دستیابی به نسخه خطی این کتاب، افزوده است:
- هیچ اندیشوری از جبّی مطلبی نقل نکرده است، جز محمد تاودی و مغراوی و این کمی استناد نشان میدهد که او شهرت چندانی نداشته است.
- شاید جبّی، گمنامی را دوست داشته که حتی نام خودش و زمان و مکان تألیفش را نیز پنهان کرده است[۲].
ساختار و محتوا
- در این اثر که 58 باب دارد، واژگان و اصطلاحات و عبارات ناآشنای فقه مالکی بهترتیب ابواب فقهی اهل سنت توضیح داده شده است. اولین باب، وضو و اولین واژه، «المضمضة» است[۳] و آخرین باب، دیات و آخرین واژه، «الغرّة»[۴].
نمونه مباحث
- «شیرج: الجلجلان دهن الجلجلان»[۵]. ترجمه: «شیرج»: دانه کنجد و روغن کنجد است.
- «لا تمثّلوا»؛ یعنی وقتی میخواهید به کشتن دشمنان اقدام کنید، آنها را رحیمانه بکشید و شنیعانه نکشید و زجرکش مکنید و بینی، گوش، دست و پای آنان را قطعهقطعه نکنید؛ چون خدا به آن (مُثله کردن) راضی نیست[۶].
- «لا يُجبِرُ أحدٌ أحداً علی النكاح»؛ یعنی نباید هیچکسی، شخص دیگری را مجبور به ازدواج کند[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.