سیر و سلوک؛ مقدمه: سلوک معنوی در پرتو نور قرآن و عترت

    از ویکی‌نور
    ‏سیر و سلوک
    سیر و سلوک؛ مقدمه: سلوک معنوی در پرتو نور قرآن و عترت
    پدیدآورانمظاهری، حسین (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمقدمه: سلوک معنوی در پرتو قرآن و عترت
    ناشرمؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء (علیهاالسلام)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1389 ش
    چاپ2
    شابک978-964-2985-17-3
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سير و سلوك؛ مقدمه: سلوك معنوى در پرتو نور قرآن و عترت(ع)، اثر فارسى آيت‌الله حسين مظاهرى، درآمدى بر منازل هفت‌گانه سير و سلوك بوده كه در آن، به لزوم بهره‌گيرى سالك از نور قرآن و عترت(ع) در راستاى پيشبرد اهداف عالى سير و سلوك پرداخته شده است[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهارده فصل، تنظيم شده است.

    مباحث كتاب، از يك بعد، تفسير اخلاقى و عرفانى آيات اوليه سوره مزمل و حاوى دستورالعمل سازنده‌اى است كه خداوند پس از بعثت پيامبر(ص)، نازل فرمود و مسير حركت رسالت آن حضرت را مشخص و هموار ساخت[۲]

    نویسنده با عنايت به تأثيرات عميق و كاربرد ويژه‌اى كه دستورالعمل مزبور در آغاز و پيشبرد سير و سلوك دارد، تفسير اين آيات و تبيين اخلاقى آن را به‌عنوان مقدمه و درآمدى براى سير و سلوك برگزيده است[۳]

    اين دستورالعمل، مشتمل بر دوازده بخش است كه عبارتند از: شب‌زنده‌دارى، نماز شب، تمسك به قرآن، قاطعيت در گفتار، فعاليت، ذكر، دعا، انقطاع الى الله، توكل، صبر و سعه صدر.

    نویسنده، به تناسب بيان اهميت و كاربرد ويژه نماز شب و با توجه به تأثيرى كه «نماز» در سير و سلوك و سعادت دنيا و آخرت انسان‌ها دارد، فصل مستقلى را نيز به موضوع نماز اختصاص داده است[۴]

    همچنين به مناسبت تبيين جايگاه ويژه تمسك به قرآن در سير و سلوك، در فصل جداگانه‌اى، به ضرورت تمسك به عدل قرآن؛ يعنى اهل‌بيت(ع) پرداخته است. بدين ترتيب، كتاب در حقيقت حاوى چهارده دستورالعمل سازنده و كاربردى براى اهل سير و سلوك است[۵]

    از آنجا كه به نظر وى، عمل به اين دستورات قرآنى، با اسوه قرار دادن پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع)ميسر مى‌گردد و در واقع، سالك بدين وسيله به قرآن و عترت(ع) تمسك مى‌جويد، اين اثر، با نام فرعى «سلوك معنوى در پرتو قرآن و عترت(ع)» نام‌گذارى شده و به‌عنوان مقدمه شرح منازل سير و سلوك قرار گرفته است[۶]

    اين كتاب، حاصل جلسات دروس اخلاقى آيت‌الله مظاهرى در شب‌هاى جمعه، در مسجد حكيم اصفهان است كه پس از تنظيم، تحقيق، ويرايش و بازبينى توسط ايشان، ارائه گرديده است[۷]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن تعريف واژه «سير و سلوك»، مطالب مفيدى پيرامون مباحث كتاب، عرضه شده است[۸]

    در فصل اول، سلوك معنوى در پرتو نور قرآن و عترت(ع) تعريف شده است. نویسنده، معتقد است خداوند در آيات متعددى به‌صورت مستقيم و غير مستقيم، راه را به جويندگان حقيقت نشان داده است. به نظر وى پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) كه مبين قرآن هستند نيز در روايات فراوانى سلوك معنوى آدمى را متذكر شده و به‌گونه‌اى مسير حركت را براى سالك هموار مى‌كنند كه گويى او را به مقصد رسانيده‌اند[۹]

    نویسنده به اين نكته اشاره دارد كه ثمرات حيات‌بخش بعثت پيامبر(ص)، در سايه اهتمام آن حضرت و اصحاب ايشان به دستورالعمل و برنامه‌اى كه در سوره مزمل نازل شده، تحقق يافته است؛ لذا مى‌توان گفت آن دستورالعمل، در واقع، برنامه سلوك معنوى مسلمانان، مشتمل بر راه‌كارهايى براى خودسازى آنان مى‌باشد[۱۰]

    اولين دستور خداوند براى پيامبر(ص) در اين سوره، «شب‌زنده‌دارى» است كه در فصل دوم، به آن پرداخته شده است[۱۱]

    به نظر نویسنده، شب‌زنده‌دارى آن حضرت، از شگفتى‌هاى سيره ايشان به شمار مى‌آيد و هرچند اين دستورالعمل براى شخص پيامبر(ص) نازل شده است، اما هركس قصد سير و سلوك دارد، با اجراى اين دستورالعمل، در حد توان خويش مى‌تواند به مقاماتى عرفانى دست يابد[۱۲]

    در فصل سوم، از نماز شب و تهجد، سخن به ميان آمده است. پيامبر(ص) براى انجام مأموريت بسيار مهم خود، نيازمند اراده قوى و قاطعيت در گفتار بودند؛ بنابراین خداوند در اين سوره فرموده‌اند: «إن ناشئة الليل هي أشد وطئا و أقوى قيلا»؛ يعنى اگر اراده قوى و تقويت اراده مى‌خواهى تا در كار خود موفق باشى، اگر مى‌خواهى اين راه پرمشقت و سختى كه در پيش دارى، تو را از پا درنياورد، نماز شب و تهجد، بهترين طريق تقويت اراده است[۱۳]

    به نظر نویسنده، نافله شب در سير و سلوك، جايگاه برجسته‌اى داشته و عناياتى از جانب خداوند براى سالك رقم خواهد زد؛ وقتى مؤمن در نيمه‌هاى شب، با صرف نظر كردن از لذت و شيرينى خواب، از جاى برخاسته و نماز شب مى‌خواند، عنايت خاصى از پروردگار شامل او مى‌شود[۱۴]

    به تناسب اشاره به اهميت نماز شب در سير و سلوك، در فصل چهارم، به اصل موضوع نماز كه به اعتقاد نویسنده در سلوك معنوى انسان، از جايگاه ويژه‌اى برخوردار بوده و در قرآن و روايات، تأكيد فراوانى بر آن شده، پرداخته شده است[۱۵]

    از ديدگاه نویسنده، نماز داراى مراتبى است كه عبارتند از: نماز عوام، خواص و خاص الخواص. مرتبه اول، معمولا مربوط به انسان‌هاى عادى است. مرتبه دوم كه از اهميت بيشترى برخوردار است، نمازى است كه همراه با خضوع و خشوع باشد؛ يعنى علاوه بر اينكه نمازگزار رعايت آداب ظاهرى را مى‌كند، دل او نيز به ياد خداوند، خاشع باشد، اما مرتبه سوم، آن است كه انسان خود را در محضر خدا بيابد؛ علاوه بر اينكه با خود درمى‌يابد كه در محضر خداست و خدا با او حرف مى‌زند، درك كند كه او نيز با خداوند سخن مى‌گويد. در اين صورت، نماز، گفت‌وگو و مكالمه شده و هرچه انسان در اين راه جلوتر برود، نماز او به‌صورت يك معاشقه درمى‌آيد[۱۶]

    دستورالعمل بعدى كه خداوند به پيامبر(ص) ابلاغ فرموده، خواندن قرآن كريم است كه در فصل سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است[۱۷]

    نویسنده، معتقد است تكرار آيات الهى، در آرامش و تقويت اراده پيامبر(ص) بسيار مؤثر بود و بر اساس همين دستورالعمل، يكى از مهم‌ترين برنامه‌هاى زندگى آن حضرت، تلاوت آيات الهى در دل شب بوده است[۱۸]

    به مناسبت مطالبى كه در مورد قرآن و تأثير شگرف انس با آن در پيشرفت سير و سلوك بيان شده، در فصل ششم، به ضرورت تمسك به عدل آن؛ يعنى عترت(ع) پرداخته شده و اثرات سازنده ارتباط با اهل‌بيت(ع)، در آن تشريح گرديده است[۱۹]

    در فصل هفتم، از مبحث «اراده» سخن به ميان آمده است. به اعتقاد نویسنده، يكى از نعمت‌هاى بزرگ خداوند كه همه فضايل، وابسته به آن مى‌باشد، اراده است و ازاين‌رو خداوند در ادامه دستورالعمل سوره مزمل، از اراده به‌عنوان يك ابزار مهم و كاربردى براى پيشرفت اهداف رسالت پيامبر(ص) ياد كرده و بر تقويت اراده، تأكيد كرده است[۲۰]

    در فصل هشتم، قاطعيت پيامبر(ص) در گفتار، بررسى شده است. به نظر نویسنده، اراده فولادى و قاطعيت در كلام، دو ابزار مهم و اساسى براى پيشرفت اهداف انبياء به شمار رفته و قرآن اشارات فراوانى بر استفاده پيامبران(ع) از اين دو ابزار دارد[۲۱]

    در فصل نهم، دستورالعمل بعدى اين سوره كه «فعاليت» مى‌باشد، با تسمك به آيه: «إن لك في النهار سبحا طويلا»، بيان شده است[۲۲]

    به نظر نویسنده، مقصود خداوند از نزول اين آيه، امر به تلاشى بى‌وقفه براى دنيا و آخرت، در جهت بهتر انجام دادن مأموريت الهى آن حضرت است[۲۳]

    در فصل دهم، به اهميت «ذكر» اشاره شده است. از ديدگاه نویسنده، به‌يادداشتن خداوند، داراى آثار، خيرات و بركاتى غير قابل شمارش بوده و بزرگى ياد كردن پروردگار، آدمى را به ياد عظمت و جبروت او انداخته و از لغزش‌ها و عصيان از اوامر الهى بازمى‌دارد[۲۴]

    در اين فصل، مراتب ذكر نيز مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. اين مراتب، عبارتند از: ذكر لفظى، قلبى و عملى[۲۵]

    در فصل يازدهم، مطالبى پيرامون دعا و انقطاع الى الله بيان شده است. نویسنده بر اين نكته تأكيد دارد كه انسان بدون دعا نمى‌تواند در كارش موفق شود؛ استغاثه به درگاه حضرت احديت و تضرع، موجب مى‌شود خداوند به يارى بنده‌اش بشتابد و از او دستگيرى كند، خصوصا وقتى كه دعا با انقطاع همراه باشد[۲۶]

    در فصل دوازدهم، بحث «توكل» مطرح شده و نویسنده اشاره مى‌كند كه لازمه موفقيت در هر كارى، توكل بوده و بدون آن، رسيدن به موفقيت، امكان‌پذير نخواهد بود[۲۷]

    در فصل سيزدهم، از «صبر» و اهميت، جايگاه و نقش آن بحث شده و در آخرين فصل، «سعه صدر»، تشريح شده است[۲۸]

    برخوردارى از بيانى روان و قابل فهم و عارى بودن از اصطلاحات غامض عرفانى، از ويژگى‌هاى كتاب بوده كه موجب مى‌گردد افراد گوناگون، در سطوح مختلف و با معلومات متفاوت، بتوانند از اين مباحث بهره لازم را ببرند[۲۹]

    در واقع اهل سير و سلوك و جوانان تكامل‌طلب، مى‌توانند با مطالعه و عمل به اين كتاب، به منازل سير و سلوك و درجات والاى عرفانى دست يابند و افراد ديگر نيز مى‌توانند با برداشت اخلاقى از كتاب، در مسير سلوك الى الله، قرار گيرند[۳۰]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، به ترجمه آياتى كه در متن، ذكر گرديده، پرداخته شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص 11
    2. مقدمه، ص 11
    3. همان
    4. مقدمه، ص 12
    5. مقدمه، ص 12
    6. همان
    7. همان
    8. مقدمه، ص 7 تا 12
    9. متن كتاب، 15
    10. متن
    11. همان، ص 19
    12. همان
    13. همان، 23
    14. همان، ص 24
    15. همان، 29
    16. همان، ص 36
    17. همان، ص 57
    18. همان
    19. همان، ص 73
    20. همان، ص 83
    21. همان، ص 89
    22. همان، ص 95
    23. همان
    24. همان، ص 109
    25. همان، ص 114
    26. همان، ص 119
    27. همان، ص 143
    28. همان، ص 167 تا 193
    29. مقدمه، ص 12
    30. همان

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها