سلسلة من نوادر المخطوطات: أمثال القرآن للماوردي، الأمثال في القرآن لإبن قيم
سلسلة من نوادر المخطوطات: أمثال القرآن للماوردي، الأمثال فی القرآن لإبن قيم، مجموعهای است از دو کتاب ارزشمند «أمثال القرآن» ابوالحسن على بن محمد بن حبیب ماوردى (364-450ق) و «الأمثال في القرآن» شمسالدین، ابوعبدالله محمد بن ابىبکر بن ایوب، مشهور به ابن قیم جوزى (691-751ق) که توسط ابوعمرو اثری، در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
أمثال القرآن | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | ماوردی، علی بن محمد (نويسنده)
ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر (نویسنده) اثری، ابوعمرو (محقق) |
عنوانهای دیگر | الأمثال في القرآن الکريم |
ناشر | دار المودة |
مکان نشر | مصر - المنصوره |
سال نشر | 2010م |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن -- امثال |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 8الف2م 84/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ازآنجاییکه پیش از این، «الأمثال في القرآن» ابن قیم جوزى معرفی شده است، در این نوشتار، فقط به معرفی کتاب «أمثال القرآن» ماوردی، پرداخته خواهد شد.
سیوطی از ماوردی و «أمثال القرآن» او بهنیکی یاد کرده و به نقل مطالبی از آن، پرداخته است[۱].
این کتاب، دارای امتیازات و ویژگیهای خاصی بوده که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- گردآوری و جمع مجموعهای از اقوال و نظریات علمای پیش از مؤلف و همعصران او که در تفسیر آیات قرآن کریم، ابراز شده است.
- تحلیلهای دقیق لغوی مؤلف در بیان و تبیین مفردات و واژگان آیات.
- روش و رویکرد دقیق نویسنده در حصر و تحدید اقوال و نظریات.
- مؤلف تنها به متون منقول و مأثورات اکتفا نکرده است، بلکه علاوه بر آنها، وجوه و مباحث مربوط به قرائات و احکام فقهی را نیز جمعآوری و ذکر نموده است[۲].
ماوردی به کتابهای قرائت موجود در زمان خویش، اعتماد و از آنها، استفاده کرده است؛ از جمله «القراءات الشاذة» ابن خالویه و «الحجة في علل القراءات السبع» ابوعلی حسن بن احمد فارسی. همچنین «جامع البيان عن تأويل آي القرآن» نیز از مهمترین منابع تفسیری وی محسوب میشود. وی مطالب لغوی و نحوی خود را نیز از منابع متعدد و متنوعی همچون تألیفات قرآنی بزرگانی چون کسایی، فراء، اخفش، ثعلب، مبرد و زجاج به دست آورده است[۳].
نخستین مثل مذکور در کتاب، مثلی است مربوط به آیه 17 تا 20 سوره بقره: «مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ». پیرامون مثال مذکور در این آیه، اختلاف وجود داشته و ابن عباس، قتاده، ضحاک، مقاتل و سدی آن را مربوط به منافقین دانستهاند، ولی عطاء از ابن عباس روایت کرده که این درباره یهود است[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.