سروده‌های رودکی

    از ویکی‌نور
    سروده‌های رودکی
    سروده‌های رودکی
    پدیدآورانرودکی، جعفر بن محمد (نویسنده) رواقی، علی (محقق)
    ناشرفرهنگستان زبان و ادب فارسی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    چاپيکم
    شابک1ـ73ـ8735ـ600ـ978
    موضوعرودکی‌، جعفر بن‌ محمد، -۳۲۹ق‌.- نقد و تفسیر,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۴ق‌. - تا‌ریخ‌ و نقد
    کد کنگره
    ‏PIR ۴۴۶۶/ر۹س۴

    سروده‌های رودکی به کوشش علی رواقی، مصحح برای اینکه بتواند چاپ تازۀ دیوان رودکی را به آنچه رودکی سروده است، نزدیک‌تر کند، کوشیده تا متن‌های نظم و نثر سدۀ چهارم و پنجم را که در ماوراءالنهر نوشته شده‌اند بخواند تا به هم‌خوانی‌های واژگانی سرایندگان و نویسندگان آنها با واژگان رودکی دسترسی پیدا کند.

    گزارش کتاب

    تجربه‌های تاریخی و اجتماعی رودکی با اندک اشعار باقی‌مانده از او بیش از پیش احساس می‌شود و نمایان می‌شود که او هنوز هم پس از گذشت یازده قرن نتوانسته است هم‌زبان یا هم‌زبانانی پیدا کند که بتوانند گفته‌ها و سروده‌هایش را درست بخوانند و بفهمند و معنی درستی از کاربردهای زبانی‌اش، در همین چند و چندین صد بیت برجای‌مانده از او به دست بدهند. به‌راستی اگر مجموعۀ سروده‌های رودکی، خواه صدهزار بیت یا به روایتی سیزده‌ره صد هزار بیت، ماندگار شده بود، آن وقت چگونه می‌توانستیم دشواری‌ها و پیچیدگی‌های زبانی و بیانی پدر شعر فارسی را بشناسیم و از معنای دقیق واژگان او آگاه شویم؟

    با این همه جای بسیار دریغ است که شمار فراوانی از اشعار این شاعر بزرگ از میان رفته است یا به دست تازیان و هم‌اندیشه‌گان اعراب تباه شده است و مشتاقان فرهنگ و ادب فارسی از خوانش مضامین گونه‌گون و زیبای این سرایندۀ توانمند محروم مانده‌اند و همین سبب شده است که گنجینۀ بزرگی از واژگان زبان فارسی و زبان‌های ایرانی میانۀ شرقی به‌ویژه زبان سغدی از دست برود؛ زبانی که در سده‌های سوم و چهارم هجری و پیش از آن و حتی در سده‌های پس از آن تا قرن هشتم، زبان گفتاری بیشترینۀ مردم ماوراءالنهر بوده است.

    دفتر کوچک شعر رودکی افزون بر بیست‌وچند بار به صورت‌های گوناگون به چاپ رسیده و بسیاری از سروده‌های او به چند زبان ترجمه شده است؛ اما با تأسف باید گفت که در همۀ این چاپ‌ها، هنوز هم بدخوانی‌ها و کاستی‌ها و نادرستی‌های واژگانی و معنایی کم نیست. طبعاً برای خوانندۀ آگاه این پرسش پیش می‌آید که این همه دشواری‌های زبانی که در شعر رودکی و دیگر سرایندگان و نویسندگان هم‌حوزۀ او، یعنی فرارودیان دیده می‌شود، از کجا سرچشمه گرفته است؟ دانسته است که از چند سده پیش از آمدن اعراب به ایران، زبان سغدی که یکی از زبان‌های ایرانی میانۀ شرقی است، زبان نوشتاری و گفتاری مردمان بخش‌های گسترده‌ای از ماوراءالنهر مانند بخارا، سمرقند، فرغانه، اسفرنگ و.... بود. با از میان رفتن حکومت ساسانی، زبان فارسی میانۀ ساسانی، پهلوی کم‌رنگ شد و گونه‌ای از آن یعنی فارسی دری توانست در برخی از حوزه‌های جغرافیایی ایران آن روزگار جای زبان پهلوی را بگیرد؛ اما در حوزۀ فرارود این چنین نشد و مردم آن سامان برای نگهداری و پایداری زبان و فرهنگ دیرینۀ خویش که همان زبان و فرهنگ سغدی است، در ستیز و آویزهایی که با دشمنان ایران داشتند، از جان مایه گذاشتند تا دست‌کم در کنار زبان فارسی، از داشته‌های زبانی و فرهنگی خویش سود ببرند. از این‌رو زبان گستردۀ پهناوری از حوزۀ ماوراءالنهر، آمیزه‌ای شد از سغدی، فارسی، پهلوی با زبان و نگارش عربی که توانست در بلندای قرن‌ها، گونۀ زبانی کاربردی مردم آن سامان باشد، هم‌چنان‌که تا این روزگار هم شماری از واژه‌های سغدی در گونۀ فارسی فرارودی دیده می‌شود.

    دربارۀ زبان رودکی می‌توان گفت زبانی را که او در قصاید و غزل‌ها و بعضی قطعه‌هایش به کار گرفته است، از مقولۀ زبان معیار و نوشتاری به شمار می‌آید و زبان مثنوی‌ها و تک‌بیت‌های او اثرپذیری فراوانی از زبان حوزۀ زندگی رودکی به‌ویژه زبان سغدی داشته است.

    تنوع و گونه‌گونی مضمون‌ها و توانمندی‌های زبانی و بیانی رودکی، در همان شمار اندک اشعار برجای‌مانده از او، در سنجش با نمونه‌های شعر سرایندگان هم‌عصر و پس از او، پیشینه و پشتوانۀ شعر و شاعری در فرارود حکایت می‌کند. این توش و توان را می‌توان از سرایندگانی دانست که پیش‌تر از رودکی بوده‌اند و آثار آنها به دست ما نرسیده است و نیز بیشتر می‌تواند از سرچشمه‌های فرهنگی و ادبی زبان سغدی یا دیگر زبان‌های ایرانی میانۀ شرقی سود برده باشد که چندین و چند قرن زبان و ادب و فرهنگ چیره و حاکم بر ایرانی‌تباران سغد، سمرقند، بخارا و بخش‌های دیگر از فرارود بوده است.

    تاکنون دیوان جداگانه‌ای از سروده‌های رودکی دست‌یاب نشده است. شادروان استاد سعید نفیسی در میانۀ سال‌های 1308 تا 1319، به بهره‌وری از شماری از متن‌های کهن و قدیم و بسیاری از تذکره‌ها و فرهنگ‌نامه‌های فارسی که در مجموع نزدیک به نود متن است، سروده‌های رودکی را در کتابی به نام «احوال و اشعار رودکی سمرقندی» فراهم کرد. این متن بن‌مایه و دست‌مایه‌ای شد برای همۀ چاپ‌هایی که در ایران و تاجیکستان و مسکو از دیوان رودکی فراهم آمد. این کتاب نیز با عنوان «سروده‌های رودکی» یکی از همین چاپ‌هاست.

    مصحح برای اینکه بتواند چاپ تازۀ دیوان رودکی را به آنچه رودکی سروده است، نزدیک‌تر کند، کوشیده تا متن‌های نظم و نثر سدۀ چهارم و پنجم را که در ماوراءالنهر نوشته شده‌اند بخواند تا به هم‌خوانی‌های واژگانی سرایندگان و نویسندگان آنها با واژگان رودکی دسترسی پیدا کند. همچنین ضبط‌ بیت‌های رودکی و شعرهایی که به او نسبت داده‌اند را در برخی فرهنگ‌نامه‌ها و دیگر کتاب‌ها و دیده و آنچه محل اختلاف بوده، با کوتاه‌نوشت آن کتاب در پاورقی آورده است.

    ناهمخوانی‌های فراوان گونۀ زبانی ماوراءالنهر که اثرپذیری گسترده‌ای زبان سغدی و شاید برخی دیگر از زبان‌های میانۀ شرقی داشته، بر دشواری زبان رودکی و دیگر سرایندگان و نویسندگان این حوزۀ جغرافیایی و دورۀ تاریخی آنها افزوده است. به همین دلیل تاکنون هیچ‌یک از مصححان دیوان رودکی و بسیاری دیگر، سروده‌ها و نوشته‌های ماوراءالنهری سده‌های چهارم و پنجم، به بهره‌وری این آثار از زبان‌های ایرانی میانۀ شرقی به ویژه زبان سغدی اشاره‌ای نکرده‌اند. مصحح در این کتاب، با بهره‌وری از «فرهنگ سغدی» (استاد بدرالزمان قریب) توانسته واژگان سغدی کاربردی در سروده‌های رودکی را که در بیشتر متن‌های چاپی به گونه‌ای نادرست آمده، برای نخستین بار تصحیح و معنی‌گذاری کند تا خوانش شعر‌های رودکی برای دوست‌داران این متن آسان‌تر شود. هم‌چنانکه شمار بسیاری از واژه‌های پهلوی (فارسی میانه) با نمونه‌هایی از برگردان متن‌های پهلوی همراه و معنی شده است.

    پژوهش‌ها و کوشش‌های مصحح در شناخت واژگان متن‌های هم‌عصر رودکی و سدۀ پنجم، سبب شده تا بتواند برای پاره‌ای از نادرستی‌های چاپ‌های پیشین دیوان رودکی، به ضبط‌های بهتری دست یابد و صورت درست این تعبیرها را در متن بیاورد. فهرستی از این واژه‌ها به همراه‌ بیت‌هایشان در یادداشت مصحح آمده است.

    در این چا از سروده‌های رودکی، مصحح توانسته برای شمار بسیاری از بیت‌های رودکی که در چاپ‌های دیگر معنی‌گذاری نشده بوده‌اند یا معنای درست و دقیقی نداشتند، معنای مناسبی به دست دهد و در معنی‌گذاری‌ها از فرهنگ‌های لغت‌نامۀ دهخدا، فرهنگ سخن و فرهنگ معین بهره برده است.

    مصحح بهترین و ارزشمندترین کار خود در این پژوهش را نمونه‌ها و شاهدهای فراوانی می‌داند که برای بسیاری از واژه‌های سروده‌های رودکی از متن‌های سده های مختلف فراهم آورده تا خواننده با خوانش آنها بتواند با واژه‌های رودکی خوگری بیشتری پیدا کند. همچنان‌که با بهره‌وری از گونه‌های زبان فارسی در ماوراءالنهر و گونۀ فارسی افغانستان و گویش‌های امروزین زبان فارسی، شاهدها و مثال‌هایی را برای نشان‌دادن گسترۀ کاربردی واژگان آورده است.

    بعد از مقدمه و یادداشت، مصحح در بخشی مفصل به چاپ‌های مختلف دیوان رودکی اشاره کرده و نکات مثبت و منفی هر یک را تبیین کرده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها