زیبایی نزد روزبهان؛ آنچه امروز از او میتوان آموخت
زیبایی نزد روزبهان | |
---|---|
پدیدآوران | بینای مطلق، سعید (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن» |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 5ـ269ـ232ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
زیبایی نزد روزبهان؛ آنچه امروز از او میتوان آموخت تألیف سعید بینای مطلق؛ هدف در این کتاب آن بوده که معلوم شود جایگاه زیبایی نزد روزبهان چیست؟ چه نسبتی با وجود، عقل و عشق دارد؟ و بالاخره اینکه چگونه معرفت همان زیباشدن است.
گزارش کتاب
این کتاب پژوهشی تاریخی نیست و نویسنده قصد آن را ندارد که به تحول معنای زیبایی نزد روزبهان بپردزاد. اصلاً چنین نگرشی با سرشت اندیشۀ او سازگاری ندارد. شیوۀ ترخی به جای خود سودمند است؛ اما همهجا به کار نمیآید. تاریخی دیدن، همانا جزء به جزء پیش رفتن است. آنچه در این میان قربانی میشود، همان نفس امر یا چیستی شیئ است. شیئ را نمیتوان با ترکیب و کنار همگذاری اجزاء آن تعریف کرد. صورت چیزی بیش از صرف ترکیب نیست. زیبایی نیز از جمله نزد روزبهان چنین است. بنابراین در این کتاب کوشیده شده تا روزبهان به روزبهان فهمانده شود: عبهر العاشقین، شرح شطحیات، مشارب الارواح، کشف الاسرار، عرائس البیان، و چند رسالۀ کوتاه دیگر او اساس این کار قرار گرفتهاند. هدف این بوده که معلوم شود جایگاه زیبایی نزد روزبهان چیست؟ چه نسبتی با وجود، عقل و عشق دارد؟ و بالاخره اینکه چگونه معرفت همان زیباشدن است.
آشنایی با پارهای از اصطلاحات برای پیبردن به مقصود روزبهان ضروری مینماید. پس با روشنگری آنها آغاز شده است: التباس، جمال و جلال و حسن. التباس از واژگان کلیدی نزد روزبهان است و ریشۀ قرآنی دارد. به کاربرد این واژه در دو اثر روزبهان نظری انداخته شده است: مشرب الارواح و شرح شطحیات. التباس بیگمان، معنای واژه همان به لباسی درآمدن یا متلبس شدن حقیقت الهی است؛ ولی دلالت آن همهجا یکسان نیست. در این بخش ابتدا به موادی پرداخته شده که این واژه در آن دیده میشود.
زیبایی نزد روزبهان یا جمال نامیده می شود یا حسن. جمال معمولاً با جلال میآید، ولی حسن بهتنهایی. شاید پرسش از دوگان جمال و جلال در نسبت با یگان حسن آغاز مناسبی برای بازنمود جایگاه زیبایی نزد وی باشد. پس پرسیده شده نسبت جمال با حسن با یکدیگر چیست؟ این دو یک چیزند یا دو چیز؟ از نظر روزبهان میان حسن و جمال فرقی نیست مگر در لفظ.
در «سه طریق روزبهان»، برداشت او از زیبایی در تقابل با دو نگرش دیگر به زیبایی تبیین و بازنمود شده است: نگرش متواریان لذت و زاهدان. روزبهان سخت به این دو گروه میتازد؛ به یکی چون زیبایی را به لذتجویی فرومیکاهد، به دیگری از آنرو که زاهد اساساً به زیبایی، بهویژه زیبایی انسانی توجهی ندارد. در ایمان نیز جایی برای آن نمیگشاید.
در فصول دیگر، از منظر زیبایی یک بار به معرفت، بار دیگر به عقل و در نسبت با عقل، به عشق پرداخته شده است. بدینسان جایگاه عقل و عشق نزد روزبهان روشن میشود. در واقع اگر نیک نگریسته شود، تباین عقل و عشق، عقل و زیبایی نزد وی از میان برنمیخیزد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات