روابط ایران و شوروی در دوره رضاشاه
روابط ایران و شوروی در دورۀ رضاشاه، نوشتۀ محمود طاهر احمدی که به بررسی روابط سیاسی، اقتصادی، مرزی، مهاجرتی و فرهنگی میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی در دوران پادشاهی رضاشاه (از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) میپردازد. تحلیل سیاست خارجی ایران در این دوره بر اساس اسناد موجود در آرشیو وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است.
| روابط ایران و شوروی در دوره رضاشاه | |
|---|---|
| پدیدآوران | طاهراحمدی، محمود (نويسنده) ایران. وزارت امور خارجه. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی (سایر) |
| ناشر | ایران. وزارت امور خارجه. مرکز چاپ و انتشارات |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1384ش |
| چاپ | 1 |
| موضوع | ایران - روابط خارجی - روسیه شوروی - روسیه شوروی - روابط خارجی - ایران - ایران - تاریخ - پهلوی، 1304 - 1357 |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | DSR ۱۴۸۹/۵/ط۲۲الف۵ |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
انگیزه اصلی نگارش این اثر، انجام یک پژوهش مستند بر اساس اسناد موجود در آرشیو وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است که به بررسی روابط ایران و شوروی در سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی میپردازد. هدف از این تحقیق، تحلیل سیاست خارجی ایران در دوره مدرنیزاسیون، باتوجهبه دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که اصول سیاست خارجی برگرفته از دوره قاجار را دستخوش تغییر نمود. نویسنده میخواهد اطلاعات دستاولی در حوزه روابط ایران و شوروی را با تحلیل آنها در اختیار پژوهشگران و دیگر خوانندگان قرار دهد.[۱]
ساختار
کتاب در یک مجلد، شامل پنج بخش اصلی (سرآغاز، روابط سیاسی، روابط اقتصادی و بازرگانی، مهاجرت و پیامدهای آن و مرزها)، به همراه پیوستها، کتابنامه، و نمایهها تنظیم شده است.
سبک نگارش
این پژوهش با تحلیل تاریخی و بهرهگیری از اسناد آرشیوی فراهم آمده است[۲]
اهمیت کتاب
این کتاب با منابع دستاولی که دارد، دورهای را بررسی میکند که ایران در گذار از سنت به مدرنیته افتاده و اصول سیاست خارجی آن نیز پابهپای دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، از سیاستورزی دورۀ قاجار متمایز شده است.[۳]
گزارش محتوا
پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ش و سرنگونی قاجار، فصل جدیدی در روابط ایران و شوروی آغاز شد. دولت شوروی بدبینی گذشته را کنار گذاشته، به حکومت رضاشاه روی خوش نشان داد. شاه ایران نیز سیاست گسترش روابط دوستانه با شوروی (بهویژه مناسبات اقتصادی) را پی گرفت، بااینحال، اختلافات مرزی، شیلات و امور مربوط به اتباع ایرانی در شوروی عمیق و پیچیده بود که همین مسائل، دشواریهایی را در روابط دو دولت سبب شد و نتیجۀ آن، سردی روابط ایران شوروی بود. همچنین رویکرد کمونیستی و فعالیتهای پنهانی ماموران شوروی و کمونیستهای ایرانی بر هراس رضاشاه افزود که سبب رویدادهایی در سیاست خارجی ایران گردید.[۴]
بخش اول: از انقلاب روسیه تا برآمدن رضاشاه
نویسنده، اثرش را با نگاهی به دگرگونیهای اساسی در روابط ایران و روسیه پس از انقلاب بلشویکی آغاز میکند؛ دولت شوروی تمامی قراردادهای گذشته تزاری را باطل اعلام کرد و استقلال ایران را به رسمیت شناخت.[۵]
در این دوره، روسیه حق آزادی و استقلال ایران را تأیید کرد، درحالیکه انگلیس تلاش داشت با استفاده از خلأ قدرت در ایران، قرارداد ۱۹۱۹م را بهمنظور تحکیم نفوذ خود منعقد کند.[۶]
این بخش با بررسی قرارداد مودّت میان ایران و شوروی (۱۹۲۱م) که بر احترام به استقلال و تمامیت ارضی ایران تأکید داشت، پایان مییابد [۷]
بخش دوم: روابط سیاسی
نویسنده در این بخش به «زمینهسازیهای روابط سیاسی دو کشور» و نقشی که وزارت خارجه در آن داشت، میپردازد. پس از قدرتگیری رضاشاه، شوروی تمایل خود به دوستی با ایران را نشان داد. این روابط از رخدادهایی چون «شورش لهاک خان» در خراسان که با حمایت روسها انجام شد، «راهاندازی خطوط هوایی»، «شکاف در روابط دو کشور» و «امتیاز استخراج نفت شمال» متأثر بود. موضوع مهم دیگر، تلاش شوروی برای سیطره بر ایران و گسترش نفوذ شوروی در آستانۀ جنگ جهانی دوم بود.[۸]
بخش سوم: روابط اقتصادی و بازرگانی
از آغاز حکومت رضاشاه، مهمترین مسئله در روابط ایران و شوروی روابط تجاری میان دو کشور بود.
انحصار تجارت خارجی توسط دولت شوروی، مهمترین مسئله در روابط تجاری بود که به دلیل نزدیکی جغرافیایی استانهای شمالی به بازار روسیه، ایران را وابسته کرده بود. شوروی شرکتهای تجاری خود را تأسیس کرد تا تجارت شمال ایران را منحصراً در دست بگیرد.[۹] این کار، با واکنش بازرگانان گیلان روبهرو شد. «جمعیت نهضت اقتصادی» به دست گروهی از بازرگانان گیلانی برای رویارویی با تحریم کالاهای ایرانی که به دستور دولت شوروی انجام شده بود، تأسیس گردید[۱۰] آنان «بانک روس» را عامل همۀ نابسامانیها و آشفتگیهای اقتصادی میدانستند.[۱۱] دولت ایران نیز برای مقابله با این وضعیت، اقداماتی چون تأسیس مجمع تجار و تصویب قانون انحصار تجارت خارجی را انجام داد.[۱۲] و در این کار، برای بهبود روابط تجاری با شوروی تلاش کرد.[۱۳]
بخش چهارم: مهاجرت و پیامدهای آن
ایرانیان مقیم جمهوریهای شوروی پس از انقلاب ۱۹۱۷م با محرومیتهای حقوقی و فشارهای فرهنگی و اقتصادی مواجه شدند.[۱۴]شوروی با اعمال مقررات سخت (بهویژه اشتراکی شدن زمینهای کشاورزی)، اتباع ایرانی را مجبور به ترک تابعیت ایران میکرد. تبعید و بازگشت مهاجران به ایران نیز برای برخی که متمرّد به شمار میآمدند، انجام میشد.[۱۵] وزارت امور خارجه برای مقابله با مهاجرت تحمیلی ایرانیان، کارهایی را انجام داد.[۱۶] نویسنده در این بخش، همچنین به درخواست «تأسیس باشگاه برای اتباع روسی» و «مدارس ایرانی و شوروی در ایران» پرداخته است. این دست کارها دولت رضاشاه را به هراس میافکند و هشداری برای نفوذ فرهنگی شوروی بود که بهویژه از طریق کتاب و فیلم به اهداف سیاسی و تبلیغاتی کمونیستی داشتند.[۱۷]
بخش پنجم: مرزها
نویسنده دربارۀ تعیین خطوط مرزی میگوید که پس از انقلاب اکتبر و استقرار حکومت شوروی، مطابق فصل سوم عهدنامۀ مودت 1921م مقرر شد سرحد شمال شرقی ایران همان باشد که کمیسیون سرحدی در سال 1881م معین نموده بود. البته شوروی دربارۀ برخی نواحی (مانند ناحیۀ اترک)، که به لحاظ اقتصادی بااهمیت بود، ادعاهایی داشت و به واگذاری آن به ایران راضی نمیشد.[۱۸] همچنین دولت شوروی میکوشید گام به گام در خاک ایران پیشروی کند و زمینهای مرغوب کشاورزی را تصاحب کند. این کار درگیریهای مرزی را میان مرزنشینان در پی داشت[۱۹] که اختلافات بر سر استفاده از رود ارس و دیگر رودخانههای مرزی، به ویژه در مورد حقآبه کشاورزان نمونهای از آنهاست.[۲۰]
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، صفحه پنج و شش
- ↑ ر.ک: همان، صفحه شش
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص5-4
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص67،48،39،36،34،31
- ↑ ر.ک: همان، ص78-75
- ↑ ر.ک: همان، ص84-83
- ↑ ر.ک: همان، ص112
- ↑ ر.ک: همان، ص120،117
- ↑ ر.ک: همان، ص127
- ↑ ر.ک: همان، ص149
- ↑ ر.ک: همان، ص155-154
- ↑ ر.ک: همان، ص164
- ↑ ر.ک: همان، ص196،191،184،172،171
- ↑ ر.ک: همان، ص209-208
- ↑ ر.ک: همان، ص232،213
- ↑ ر.ک: همان، ص267
منابع مقاله
- مقدمه نویسنده و متن کتاب