رشد معنوی: شرح منظوم ابیات مشکل مثنوی
رشد معنوی | |
---|---|
پدیدآوران | هاشمی، سید محمد (نویسنده) اوجبی، علی (به کوشش) |
ناشر | خزه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 5ـ64ـ6913ـ622ـ978 |
موضوع | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، ۶۰۴ - ۶۷۲ق.مثنوی. برگزیده -- نقد و تفسیر,شعر فارسی -- قرن ۷ق. -- تاریخ و نقد |
کد کنگره | PIR ۵۳۰۱/ه۲م۶ |
رشد معنوی: شرح منظوم ابیات مشکل مثنوی تألیف سید محمد هاشمی، به کوشش علی اوجبی، شاید این شرح یکی از معدود شروحی باشد که در قالب نظم به اختصار به شرح ابیات دیریاب مثنوی میپردازد. از اینرو میتواند مخاطبان بسیاری را به سوی خویش فراخواند تا در اندک فرصتهای بهدستآمده نیز بتوانند از شیرینی این اثر بیبدیل کامیاب و از شراب زلال آن سرمست شوند.
ساختار
کتاب در شش فصل به نگارش درآمده است.
گزارش کتاب
مثنوی مولانا اثری است جاودانه که از همان زمان آفرینش آن مورد توجه اندیشمندان صاحبدل قرار گرفته و حواشی و شروح متعددی به زبانهای گوناگون برای غواصی و صیادی در ژرفای اقیانوس آن نگاشته شد. اما هر یک ویژگیهای خاص خود را داشت و مخاطبانی خاص را میطلبید. شاید این شرح یکی از معدود شروحی باشد که در قالب نظم به اختصار به شرح ابیات دیریاب مثنوی میپردازد. از اینرو میتواند مخاطبان بسیاری را به سوی خویش فراخواند تا در اندک فرصتهای بهدستآمده نیز بتوانند از شیرینی این اثر بیبدیل کامیاب و از شراب زلال آن سرمست شوند.
شارح این کتاب سید محمد هاشمی فرزند سیداسماعیل مهسوری سکندرآبادی از عرفای سدۀ چهاردهم هجری است. آنگونه که در «پندنامۀ» پایان کتاب آمده، فرزند او محمد نام مکتاب ابوالحسن در دکن در دوران حاکمیت محبوبعلیخان میزیسته، از اینرو به رسم معهود وی را میستاید. او در ادامه از قطب، سرور و پیر و استاد خویش عبدالرحمن لکهنوی نام میبرد. شارح وی را «کشاف بیبدیل رموز مثنوی» میداند و تصریح میکند که از وی صدها کرامت ددیده است.
شارح در خطبه، شرح خویش را «رشد معنوی» مینامد: «سمیته برشد المعنوی فی شرح المثنوی». نیز در بیت پایانی پس از آنکه خدا را سپاس میگوید که این شرح به سرانجام رسید، دوباره به آن تصریح میکند:
هاشمی الشکر لله القوی | ختم شد این نامه رشد معنوی |
او در این اثر در پی شرح 153 بیت مشکل از کل مثنوی است:
یکصد و پنجاه و سه شعر عزیز | شرح گشت از عون ارباب تمیز |
او در سال 1320 قمری توفیق اتمام این شرح را مییابد و درست ده سال بعد در حیدرآباد دکن به زیور طبع آراسته میشود. او در پایان ماده تاریخ کتاب را اینگونه به نظم کشیده است:
بر شد از ایمای خوض لازمی | پاره کشکول فقر «هـ» هاشمی |
وی در آغاز ابیات مفصلی خطاب به استادان و مشایخ خود میآورد و در پایان نیز به برخی پرسشهایی که از وی شده، پاسخ میدهد. نیز نصایحی به فرزند خویش میکند. بازخوانی این اثر بر اساس چاپ سنگی انجام یافته که در سال 1330 قمری انتشار یافته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات